چندی پیش تهران در حضور یکی از دوستان مطلع منطقهای به مدت چند ساعت به بررسی علایق دو طرف که همان مسائل راهبردی در منطقه باشد، پرداختیم. در این مباحثه که از شش هفت سال پیش شروع شده و هنوز هم بهشکلهای مختلف ادامه دارد، به بررسی آخرین وضعیت منطقه، راهبردهایی که کشور به آن نیاز دارد و بهنوعی آیندهنگری در مسائل مهم میپردازیم که خروجیهای بسیار خوب و سازندهای هم داشته است.
یکی از مسائلی که در این گفتوگوها مطرح شد، شکلگیری سازمان تروریستی تکفیری داعش در منطقه و آسیبهایی که به منطقه وارد کرده است، بود. واقعیت آن است که از همان زمانی که گروههای تکفیری در عراق و سوریه سرگرم فعالیت بودند، میشد نشانههایی دید که منطقه آبستن یک رویداد خونین و خطرناک از جنس بیدار شدن افعی گرسنهای بهاسم تروریسم تکفیری است که سالها پیشتر رویکرد و نگاه آن را در افغانستان، پاکستان و بخشهایی از کشور خودمان دیده بودیم.
بدون شک، جریان تکفیری که در منطقه شکل گرفته است، به این سادگی دست بردار نیست و حتی سرکوب نظامی آنها باعث نخواهد شد که این جریان که عموماً فکری است و از مدارس دینی وهابیت سعودی بیرون آمده، خود را خلع سلاح کند. با این اوصاف بهنظر میرسد که تا پایان سال جاری خورشیدی داعش سرزمینهای عمدهای را که با حمایت کشورهایی مانند ترکیه، اردن، قطر، سعودی، آمریکا و رژیم سعودی تصرف کرده از دست خواهد داد و عملیاتهای ارتش عراق و سوریه به همراه نیروهای متحد این کشورها، در طول یک ماه گذشته نوید این مساله را میدهد.
حال اگر قرار است داعش به پایان برسد، وظیفه ما چیست؟ ما باید چه اقدامی در این حوزه انجام دهیم؟ واضح و مبرهن است که پروندههای سوریه و عراق دست وزارت امورخارجه نیست و دیپلماسی ما در بعد وزارتخانهای آن در این حوزه اختیاری ندارد که شاید به دلیل ابعاد نظامی و امنیتی آن بهنظر کار صحیح و درستی هم بهنظر میرسد. با این وجود، با توجه به شواهد و قرائن بهنظر میرسد که ما وظیفه خود را بهدرستی در این حوزه نمیشناسیم و نمیدانیم و بهنوعی گیچ هستیم.
واقعیت مهمی که با این دوست خود در مورد آن به تفاهم رسیدیم، مساله کار فرهنگی و اجتماعی در منطقه برای مقابله با جریان تفکیری بود. واضح است که شیعیان، مسیحیها، ایزدیها، دروزیها و علویها تنها کسانی نیستند که در حوزه فعالیت تفکیریها در منطقه ضرر کرده و آسیب دیدهاند، بلکه بیشتر مناطقی که این جریانهای تفکیری در آن فعال هستند، مناطق حضور برادران اهل سنت است که بیشترین جنایتها در آن صورت گرفته است. با توجه به این اصل که جریان تفکیر هر کس را که با او مخالف باشد، کافر میداند، اهل سنت میانهرو و دینمدار که دین در چارچوبهای سنت رسولالله و کلامالله تفسیر میکند، نمیتواند رفتار خونین تروریستهای تفکیری-وهابی را بپذیرد و با آن از درمخالفت در میآید.
از اینرو وظیفه مهم ما در منطقه، رسیدن به یک تفاهم کلی برای کمک به برادران اهل سنت برای مقابله با جریان تکفیری وهابی است تا منطقه هم از شر آنها راحت شود.