امروز سالروز روی کار اومدن دولت آقای روحانی است. این خان عموی ما هم که خدمتتون عرض کردم که دارای چه گرایشی است و کلا در خط اصول است و به ما میگوید فرصتطلب نه اصلاحطلب! در ضمن خودش رو هم اصلاحطلب میدونه و تو همه چیز تمامیت خواهی داره.
از اونجایی که میدونه بنده احترام خیلی زیادی برای آقای روحانی قائل هستم و خیلی هم براش زحمت کشیدم، دیروز تماس گرفت. فکر میکردم میخواد بهم تبریک بگه، اما وقتی سلام کشدار و طولانیای کرد، فهمیدم که ای دل غافل الان هست که دست به حربه تخریب و تمسخر و از این جور کارایی که ماشاءلله توش استاد است، خواهد زد.
بعد از اون سلام، اومد و گفت: میگم این دولتتون هم خوب کار کردهها؟ اگه چیزی به تو نماسید اما دوستات که خوب کاسبی میکنن. تو هم برو ياد بگير يه کاري کن واسه خودت.
گفتم: خان عمو، حضرت والا، جان من دست وردار چيکار به کار ما داري، کي کاسبي کرده، کي دستش به جايي بنده؟
گفت: تو که هر روز داري مينويسي، هر روز داري در مورد اين ناکاميها تيتر و عکس ميزني، داري ميگي فلاني و بهماني کم و زياد کردن، حالا به ما ميرسي ميزني زيرش؟
گفتم: آقا جان، هنوز هم بر اين حرفمان باقي هستيم. هنوز هم تاکيد داريم که اين دولت دولت راستگويان است، هنوز هم ميگوييم که دولت در خيلي کارهايش موفق بوده، اما تقصير ما چيه که دورغگو و ناکارآمدش گير نا ميافته!
گفت: والله هفته گذشته براي يه کار تجاري رفته بودم ايلام. مي خواستم خرما صادر کنم، اونجا که اوضاع خوب بود. داشتم مقايسه مي کردم با استان خودمون، ديدم اين ايلام هم بيشتر از ما کار کرده.
گفتم: اي بابا، اونجا که ديگه فکر کار مردم هستن، طرف بليط نميگيره صندلي کناريش هم خالي ميذاره تا احيانا يه فقيري کنارش بشينه، بعدش هم، مديرکلش دنبال معامله زمين و سر کار بردن دوس رفيقاش و آسفالت هفت هزار متري سي ولاتشون نيست.
داشتم همينطور سر هم ميکردم و دوباره رفته بودم منبر که خان عمو گفت بقيهاش رو ميدونم، ديگه چه خبر؟