حمید شاه بندرزاده: "بخش نخست"
به دور از هیاهوهای خوب و بد انگاشتن منطقه آزاد مردم باید تاثیرات، پیامدها، منافع و معایب یک موضوع را دانسته تا بدان جذب یا در صورت امکان زمینهساز پذیرش و تغییرات انطباقی آن بوده و یا اینکه از آن دوری جویند. تنها زیر سوال بردن و همچنین کورکورانه چیزی را پذیرفتن و یا اینکه راهی تصادفی را دنبال کردن مردود خواهد بود و دون شان خرد و دانش بشری است.
از دیر باز مردم بوشهر تشنه توسعه، پیشرفت و همچنین توسعه شهری، بندری و استانی خود بودهاند و فرزندان این خطه با همتی سترگ و والا سعی در ایجاد آبادی و توسعه منطقه داشتهاند حتی اگر با ناملایمتهایی از کارشکنیها در عرصه سیاسی برای منطقه خود روبهرو بودهاند و بخش اجرائی کشور در توسعه متوازن در این منطقه توجه و برنامه مدون کمتری داشته و همچنین امکانات ناچیزی برای رونق بخشی به آن اجرائی کرده است، این باعث نخواهد شد که مردم آن را فراموش کنند. در همین راستا دولتمردان به واسطه سعه صدر مردم این مرزبوم کمتر به نیازهای اشتغال، سرمایهگذاری و توسعه همهجانبه رغبت از خود نشان داده و متاسفانه ضعف پاسخگویی همواره وجود داشته است.
معمولا میبایست از مزیتهای منطقه صحبت به میان آید ولی در این مقال به جای پرداختن به نعمتهای بیکران نفت، گاز، ذخائر زیرزمینی، پتانسیلهای دریایی، بندر، گمرکات و محمل بازرگانی استان و ... نظر شما عزیزان را به گرمای بالای منطقه در همین ماه گرم (مرداد) جلب میکنم! چرا با این گرمای شدید از هیچ کارخانه باکیفیتی در زمینه ساخت کولر در این استان دعوت نشده است تا علاوه بر ایجاد اشتغال، نیاز استان را برطرف کنیم. البته یک کارگاه ساخت کولرهای دلتا در منطقه ویژه وجود دارد اما تنها قطعات چینی را مونتاژ میکنند و آنگونه که باید ظرفیت منطقه را پاسخگو نیست.
در این زمینه، هیچگاه از خود پرسیدهایم این بندر و پسکرانه و توان بازرگانی، چرا عقبه تولید متناسب خود را ندارد؟! و همین عامل و عوامل متعدد دیگر باعث شده است بندر و گمرک نیز رو به افول باشد.
از ارکان پیشرفت و توسعه اقتصادی در یک منطقه میتوان به میزان و قدرت تولید آن، رشد تجاری، استقرار سرویسهای ویژه تجاری در منطقه و استان و عوامل توسعه انسانی و وجود دانش فنی در زمینه مزیتهای نسبی اشاره داشت. صرف داشتن نخیلات، میگو، ماهی و آبزیان و منابع زیرزمینی کافی نیست بلکه دانش فنی مرتبط و سرمایهگذاری متناسب با آنها روشنگر فردایی درخشان برای منطقه و مردم آن خواهد بود و بهدنبال آن پولسازی برای نیروهای جوان در عرصه سرمایهگذاریهای متناسب با منطقه رخ مینمایاند که در نبود آن میتوان فقط انتظار مهاجرت مردم عزیز بوشهر از این خطه را داشت. در نتیجه میبایست توجه ویژه به زیر ساختهای سرمایهگذاری، دانش فنی و همچنین مدیریت تکنولوژی منطقه معطوف داشت. از این نوع مثالها در داشتههای قبلی نیز میتوان آورد مثلا، از دست رفتن دانش فنی ساخت کشتی در استان با افول شرکت صدرا و بیکاری و تعدیل نیرو بسیاری از عزیزان در این صنعت را یا به مهاجرت تشویق کرده یا خانهنشین کرده است. با این پیشینههای صنعتی و ارتباط ضعیف دانشگاه و صنعت و فقدان شناخت فرصتها، تهدیدها و همچنین نقاط ضعف و قوت، مردم چگونه میتوانند به برنامههای شتابان مدیران منطقه مشکوک نباشند. لاجرم لازم است برنامهای مالی و فنی دقیق قبل از ایجاد منطقه برای زیرسازی متناسب با این منطقه آزاد داشت و به زمانبندی دقیقتر آن کتبا پایبند بود.
منطقه آزاد بوشهر طرح یک فوریتی آن تصویب شده است، 130 موافق، 100 مخالف، 12 ممتنع.
منافع و معایب آن بستگی دارد به: 1- مکان و موقعیت جغرافیایی، 2- فرهنگ (بوشهر با توجه به پیشینه تاریخی و بازرگانی خودجای مناسبی برای این موضوع است) 3- زیر ساخت 4- مدیریت مناسب. از دو مورد اول با دلایل تاریخی و پتانسیل منطقهای میتوان فرصتهایی برای آن برشمرد ولی برای سوال در مورد زیر ساختها و مدیریت قوی میبایست با بررسی و ارزیابی ساختاری، فنی و نیروی مدیریتی با احتیاط گام برداشت.
پیش از بوشهر مناطقی در این طرح گنجانده شدهاند که پتانسیل آن را نداشتهاند و به همین خاطر امروز انگ بد بودن اجرائی شدن این ایده بر بدن بوشهر که سر تا پا «بازرگان محور و تجار زیست» بوده است نشسته، به همین خاطر آینده بوشهر را در خصوص بندر آزاد شدن در هالهای از ابهام فرو برده است.
اکنون با منطقهای روبهرو هستیم که:
1- هنوز محدوده آن حداقل برای مردم نامشخص است و هنوز صحبت راجع به آن تابویی بیش نیست!
2- به شکل تئوریک آزاد اعلام شدهاند و در عمل هیچ جایگاهی ندارند.
3- بیخبری و نبود اطلاعات شفاف باعث شده است مردم شریف استان بوشهر، بهویژه شهر بوشهر هیچ آگاهی از آینده آن نداشته و برخی اوقات از آن هراس داشته باشند. مردم در این بیخبری مرددند املاک خود را از دست نداده و برخی دیگر فرصتهای خود را از دست رفته خواهند دید!
4- وجود شایعات به جای اطلاعات ناب برای تصمیمگیری: در ابهام بودن تصمیمات بعدی مجلس و دولت از یک سو و کشمکشهای تعیین حدود در داخل استان رمق مردم را بریده است. هر روز مردم به دو دسته منع کننده و مدافع آن در آمده و با هم به مجادله میپردازند.
5- وظیفه روشنگری آینده این منطقه، با کیست؛ مردم یا برنامهریزان؟ گویی برنامهریزان حوصله طرح مساله و افشاگری نهایی را نداشته یا بهنوعی شاید بهدلیل علم به تبعاتی که ما از آن بیخبریم و خودشان به آن آگاهی دارند و مجالی را برای توضیح به مردم نمیگذارند! ابهام را دو چندان کرده است!!
6- این لایحه نیاز به رای دوسوم نسبی حاضران مجلس دارد، ولی اکنون 537/0 = رای آورده است. 1296/0 = 537/0 – 666/0 یعنی حداقل حدود 32 نفر کم دارد، اگر قرار است اینجا منطقه آزاد بشود (با همین آمار)، اول باید 12 نفر ممتنع جذب شده و بعد حداقل 10 رای از بخش رایهای منفی جذب شود. باید توجه داشته باشیم هر رای منفی که به سوی موافق جذب شود دو رای محسوب خواهد شد! که با این محاسبات میتوان به تصویب آن امیدوار بود.
7- درخواست فوریت برای مناطق آزاد بهدلیل این همه وقفه در تصمیمات و اجرائی شدن آن در دولت یازدهم بوده ولی فوریت آن با رای نه چندان بالا (130 رای)، خیلی با اشتیاق دولت، استان و مجلس هماهنگ نیست!
8- فلسفه فراملی همه مناطق آزاد در ارتباط با همسایگان کشور و آن منطقه است که این مهم میطلبد روند سیاسی منطقهای در جنوب ایران به وسیله استاندار محترم با محوریت حلقه ارتباط بوشهر با قطر، کویت، بحرین و امارات و . . . رنگینتر شود، تا دلیل محکمی برای رایگیری دو سومی از مجلس شود که در اینجا نیز ابهاماتی برقرار است و هنوز نتیجه مذاکرات سالهای پیش که مردم شایعه آن را با قطریها شنیده بودند به سمع و نظر مردم نرسیده، غافل از اینکه تبلیغات مقطعی آن در سالهای 1392 و 1393 خیلی بالا بود! دولتمردان کشور بهویژه در سطح استان بوشهر باید به جد پیگیر رابطه مناسب و حسنه با دول جنوبی خلیج فارس باشند تا دلیلی محکم برای بازرگانی تولیدات منطقهای را از دست ندهند. یک منطقه آزاد علاوه بر بازار داخلی باید بیشتر برای به دست آوردن ارز خارجی و توسعه مالی خود به سکوی صادرات چشم داشته و نباید از آن غافل بماند.
9- اگر آبادان موفق نبوده بهدلیل این است که 100 سال فقط بر محوریت نفت توسعه یافته ولی بوشهر یک تاریخ 3000 ساله از بازرگانی و تجارت دارد که باید تجدید و این خود بدون ساختار مناسب جای بحث خواهد داشت و باید به منتقدان حق کافی برای ابراز نگرانی داد.
10- در همین بین در میان سخنان اکبر ترکان هیچ توضیح و دلیل مستحکمی راجع به منطقه آزاد بوشهر دیده نشده است. این یعنی ما، در برنامههای استان هنوز نتوانستهایم برگ برندهای از نظر برنامهریزی منطقهای و دلایل عقلایی- اقتصادی و منطقی برای ترکان ارائه دهیم تا بتواند نام این منطقه را با نفوذ کلام بیشتر در مجلس با دلایل و برهان پسندیده بیان کند. امید است برنامهریزان استان با توجه به هوشیاری ایشان و مجلسیون دلیل قانعکنندهای ارائه کنند. از دلایل خوب، میتوان به اشتیاق سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در استان با توجه به مصداقها و خروجی تولیدی آنها در حال حاضر و یا آیندهای دقیق استناد کرد. آماری دقیق از این سرمایهگذاران دلیل محکم خواستن منطقه آزاد خواهد بود.
11- از طرفی از لابیهایی که معمولا باید نمایندگان استان در مجلس انجام میدادند، خبری نیست و نمیدانیم پیگیر 12 نفری که رای ممتنع دادهاند، هستند یا خیر. حتی رایهای منفی را باید برگرداند این کاری بسیار حساس است، در غیر این صورت دو سوم رای را بهدست نخواهند آورد.
12- از نحوه پیگیریهای استاندار محترم خبر نداریم! ایشان به خبرگزاری مهر گفتهاند پیگیریهای موثری انجام شده است؛ حال این پیگیریها چه هستند و چه مستندات محکمی دال بر ضرورت این منطقه در استان بوشهر وجود دارد، ما از آن بیخبریم! باید بدانیم که منطقه آزاد را به بها میدهند نه به بهانه! شنیدهها حاکی است که با یک گروه تلگرامی، توسعه منطقه آزاد را خواهانیم! جالب است بدانیم، مناطق هفتگانه که قرار است آزاد اعلام شوند خود دارای 135 نماینده است، حال کل تعداد آرای مثبت 130 رای به منطقه آزاد بوشهر بوده که از اصل 5 رای کم داده شده و بسیار مهم است بدانیم که چه مناطق هم منفعتی بوده که به طرح بوشهر رای نداده است!! حال باید دید پیگیریها چه بوده که منفی آوردهایم!! این را نمیتوان نشانهای بر پیگیری و طلب همکاری دیگران در مجلس و بخش اجرائی دیگر استانها دانست و جای سوال برای منتقدان به زیبایی و منطقی باز است! هوشیار باشید که آمار دروغ نمیگوید!