در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، بخش کشاورزی، نقش مهمی در تولید غذا، ایجاد اشتغال و مبادلات تجاری دارد. اگر در آغاز دوران صنعتیشدن و بر اساس تئوریهای اولیه توسعه، کشاورزی بهعنوان پله ارتقای بخش صنعت و قربانی رشد اقتصادی این بخش شناخته شده بود، این نگاه در شرایط کنونی در بسیاری از کشورها جایگاه خود را به رشد و توسعه هماهنگ تمامی بخشهای اقتصادی بدون هیچگونه تبعیض خاصداده است.
قربانی کردن کشاورزی در ایران، تا حدود زیادی وجود داشته و با شروع صنعتیشدن کشور، توجه سیاستگذاران و سیاستمداران به بخش صنعت بیشتر از بخش کشاورزی شد. اکثر سرمایهها و سرمایهگذاریها از بخش کشاورزی به سمت بخش صنعت انتقال یافتند و بخش کشاورزی از جریان توسعه باز ماند. آثار این عقبماندگی بهسرعت بهصورت کاهش درآمدهای کشاورزی، مهاجرت بهسوی شهرها و تراکم نیروی کار در مناطق شهری آشکار شد.
در مقابل، رشد تقاضای کار بخش شهری (صنعت و خدمات)، پاسخگوی رشد عرضه نیروی کار مهاجر روستایی (کشاورزی) نبوده و بدین ترتیب معضلی بزرگ به نام بیکاری بالا (دو رقمی)، اقتصاد ایران را در بر گرفت. در چنین شرایطی بود که تعریف جدیدی از جایگاه بخشهای اقتصادی کشور صورت پذیرفت و در طول برنامههای توسعه (بهویژه برنامه دوم)، محوریت بخش کشاورزی، بهعنوان یکی از اهداف اقتصاد کشور مورد تاکید قرار گرفت.
سهم قابل توجه بخش کشاورزی در رشد اقتصادی کشور،با وجود کاهش سهم آن از موجودی سرمایه در مقایسه با بخشهای دیگر، باعث شده که بسیاری از سیاستگذاران بر این باور باشند که این بخش میتواند محل مناسبی برای ایجاد اشتغال باشد. این در حالیاست که در برهه زمانی کنونی، سیاست گسترش فعالیتهای کاربر در بخش کشاورزی، در تمامی دنیا سیاست مطرودی است.
با وجود این در ایران، همچنان تلاشها و سیاستها بر افزایش اشتغال در این بخش متمرکز شده است. پرسشهای زیادی درخصوص اهداف اشتغالزایی و رشد و توسعه کشاورزی وجود دارد که پاسخ دقیقی به آنها داده نشده است. پرسشهایی از قبیل آیا سیاست افزایش اشتغال در بخش کشاورزی با توجه به کمبود سرمایه و نبود پیشرفتهای لازم در این بخش، سیاست مناسبی است؟ آیا بخش کشاورزی موظف به ایجاد اشتغال برای نیروی انسانی جویای کار شهری و روستایی است؟ آیا آنچه سیاستگذاران در زمینه اشتغال از کشاورزی انتظار دارند با پتانسیلهای موجود در این بخش هماهنگ است؟ اولویت سیاستها و برنامهها در بخش کشاورزی، ایجاد اشتغال است یا رشد و توسعه اقتصادی ؟ ایجاد اشتغال به سبک کنونی در بخش کشاورزی تا چه اندازه میتواند بر کاهش فقر،افزایش رفاه و کاهش مهاجرت روستایی و... موثر باشد؟
بهنظر میرسد مسوولان و سیاستگذاران باید با بررسی تجارب کشورهای دیگر، در راستای پاسخگویی به این پرسشهادر بخش کشاورزی با تاکید بر سند چشمانداز کشور، هدف افزایش اشتغال و دیگر اهداف اقتصادی را مورد بررسی قرار دهند تا بودجههای کلان مملکتی در این راه تباه نشود.