bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۵۹۳
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۱۹ - ۱۴ مهر ۱۳۹۵
روز گذشته در همین ستون مطلبی را در مورد واقع‌گرایی که اصلی فراموش شده است، نوشتم. مطالعه این مطلب توسط برخی از دوستان واکنش‌هایی در پی داشت و برخی هم که آن را در دیگر مناطق کشور خوانده بودند، مساله مطرح شده را به مسائل دیگری که ...
کریم جعفری:
روز گذشته در همین ستون مطلبی را در مورد واقع‌گرایی که اصلی فراموش شده است، نوشتم. مطالعه این مطلب توسط برخی از دوستان واکنش‌هایی در پی داشت و برخی هم که آن را در دیگر مناطق کشور خوانده بودند، مساله مطرح شده را به مسائل دیگری که پیش از این در این ستون یا خبرهای روزنامه عنوان کرده بودیم، مربوط کرده بودند.
یکی از این دوستان می‌گفت در بسیاری از استان‌های کشور با این واقعیت که پول نیست، بودجه اندک است و کار کردن هم سخت، کنار آمده و تلاش دارند تا بخش خصوصی را تشویق به حضور در امر سرمایه‌گذاری کنند. وی در این مورد مثالی در مورد استان سمنان زد که با احیای یک کارخانه آب انگور در شهرستان شاهرود، چرخه بزرگی را در حوزه اقتصادی این شهرستان به گردش در آورده است. وی می‌گفت این کارخانه بیش از سه سال بود که گرد تعطیلی بر چهره‌اش نشسته و شاهرودی‌ها که یکی از بزرگ‌ترین مناطق تولیدکننده انگور در کشور به شمار می‌روند، جایی برای فروش محصولاتشان نداشتند و از این‌رو یا محصولات خود را به ثمن بخس می‌فروختند یا آنکه چون خریداری نبود، اصلا برداشت اصولی نمی‌کردند.

حالا با راه افتادن تنها یک کارخانه آب انگورگیری در یک شهرستان، به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم صدها شغل ایجاد شده و گردش مالی به وجود آمده در این شهرستان می‌تواند دارای ارزش افزوده بسیاری باشد. در مورد ارتباط این مساله با واقع‌گرایی که پیش از این مبحث آن را مطرح کرده بودم، این دوست ما می‌گفت که مسوولان استانی به جای آن‌که دعوای داخلی داشته باشند و در فکر آوردن این و آن و بردن آن و این باشند، تنها فکر اول و آخرشان استفاده از همه ظرفیت‌ها برای توسعه استانشان بوده و هست.
حال  باید دید در حوزه واقع‌گرایی ما در استانمان در کجای معادله کشوری قرار داریم، در نخستین امر از واقع‌گرایی ما باید از نیروهای کارآمد، دلسوز و باتجربه استفاده می‌کردیم، اما از آنجایی که مسوول ارشد استان خود به حساب جوان بود، سعی کرد از کسانی استفاده کند که از خودش کوتاه‌قدتر بودند. این یعنی که ما اصل اول مدیریت که همان نیروی انسانی خلاق باشد را فراموش کردیم و به سراغ نیروهایی رفتیم که بیش از آن‌که دنبال توسعه استان باشند، سعی در تامین منافع خود داشتند.

مساله دوم واقع‌گرایی در استان، رفتن به سراغ طرح‌ها و ایده‌های کارشناسی نشده مانند منطقه آزاد بود. طرحی که از همان اول هم مشخص بود که خروجی‌اش صفر است و ما پیش از این در مورد آن نوشته‌ایم.
مساله سوم در حوزه واقع‌گرایی فراموش کردن پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های استان است. به‌عنوان مثال در حالی که همه می‌دانند دریا یکی از اصلی‌ترین منابع تولید ثروت به شمار می‌رود، آقایان به دنبال پرورش ماهی در قفس در آب‌های سد رفتند که بازدهی بسیار کمی دارد و ماهی نه چندان مرغوب و مشتری‌پسند کپور را پرورش می‌دهد در حالی که همین طرح اگر در دریا اجرا می‌شد، خروجی آن بسیار بهتر بود.
با این توضیحات هر چه فکر می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که واقع‌گرایی در استان ما چندان جایی ندارد، به جای واقعیت‌ها توهمات فردی در حال مدیریت هستند و این مساله‌ای است که در آینده بیش از پیش ثابت خواهد شد. 

نام:
ایمیل:
* نظر: