bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۷۰۰
تاریخ انتشار: ۴۳ : ۱۶ - ۲۶ مهر ۱۳۹۵
ما کلا آدم‌های بی‌ادبی نیستیم و البته مانند آن مداحِ معروف که هتاکی‌هایش را به امام حسین (ع) منسوب می‌کند و العیاذبالله می‌گوید که ائمه هم فحش می‌دادند و چرا از ما عیب و ایراد می‌گیرید...
امین بندری:
ما کلا آدم‌های بی‌ادبی نیستیم و البته مانند آن مداحِ معروف که هتاکی‌هایش را به امام حسین (ع) منسوب می‌کند و العیاذبالله می‌گوید که ائمه هم فحش می‌دادند و چرا از ما عیب و ایراد می‌گیرید، نمی‌خواهیم فحش بدهیم اما بدانید که آن‌که به ما ن... بود، دیگون منقار دریده بود.
حالا این رو داشته باشید تا خدمتتون یه نکته‌ای رو عرض کنم. سردبیر ما بهمون یاد داده که اصولا باید با دقت کار کنید، مثلا یه وقت مانند فلانی کارت هدیه 50تومانی نگیرید و به یکی دیگه فحش بدید یا این‌که یه وقتی پیمانکار با خودتون نبرید به یه شهرداری تا پیمانکاری برداره و شما پورسانت بگیرید یا این‌که یه وقت به یه شهردار نگید که یا برام دوربین عکاسی بخر یا اینکه هر چی دهنم اومد و بهم دادن علیه‌ات می‌نویسم، اینا رو از روز اول سردبیر به ما گفته و ما هم اینجوری رفتار می‌کنیم.

حالا یه نکته دیگه رو هم داشته باشید، وقتی یه چیزی رو می‌نویسد عرضه، جرات و جسارت داشته باشید که به اسم خودتون باشه، یه وقتی مثلا یه فوق لیسانس ادبیات بیسواد براتون ننویسه و بعد شما منتشرش کنید، مثلا طرف فوق لیسانس ادبیات داشته باشه و بره تو بایگانی یه اداره‌ای که هیچ ربطی به مدرکش نداره و با سفارش یکی بدتر از خودش مشغول به کار بشه و هی سیخونک بده که اینجور یا اونجور.
حالا ما کار نداریم که این بابایی که تو بایگانی سرگرم کار هست و بهش قول دادن که بعدا میارنش یه جای دیگه قبلا مسوول کل رصد واتس‌آپ و تلگرام و گزارش اون به حاکم بزرگ بوده و مزد خوش خدمتی‌اش را می‌گیرد، مساله این است که آقای کارت هدیه 50 تومانی چه می‌خواهد که ول نمی‌کند. آخه حسنی که به مکتب رفت و بایگان‌دار شد، دیگون فقط باید خاک بیله و قبلا هم یادآور شدیم و تاکید کردیم که قیقه نده وگرنه می‌کشنش، اما مثل این‌که هیچ گوش نمی‌کنه و دوباره شروع به قیقه دادن کرده. 

می‌گن یه روزی یه فقیری از کوچه‌ای رد می‌شد، بچه فضول و بی‌ادبی رفت سراغش و حرکت زشت و بی‌ادبانه‌ای کرد، فقیر از دار دنیا یه 5درهمی داشت و به بچه داد، گفتند بی‌ادبی کرده، پول بهش می‌دی؟ گفت: حکم مرگش را نوشتم.
روزها گذشت و یک روز که حاکم از آن کوچه عبور کرد، بچه بی‌ادب که از فقیر 5درهم گرفته بود، به این خیال که بی‌ادبی به حاکم 50درهم برایش خواهد داشت، همان بی‌ادبی را کرد. می‌گویند همان موقع حاکم دستور مرگش را داد، حالا وضعیت دیگون است، وقت قیقه دادن نیست، برو دنبال بازی‌ات و کاری به کار بزرگ‌ترها نداشته باش، حالا از امین بندری گفتن بود دیگر خود دانی.


برچسب ها: بامدادیه ، طنز ، بی ادبی
نام:
ایمیل:
* نظر: