bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۶۴۰
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۲۲ - ۲۵ تير ۱۳۹۴
در جامعه ما متاسفانه متولیان امنیتی و فرهنگی به فعالان ادبی و هنری اعتماد نمی کنند و با سانسور محتواهای تولیدی و گزینش افراد از مسیر نگاه سیاسی اعتقادی، باعث رکود تولید خلاقانه در این عرصه شده اند.
سودابه زیارتی:  یکی از اولویت های مهمی که مسوولان و تصمیم گیران حوزه فرهنگ و هنر به آن تاکید دارند و در نشست ها و سخنرانی های خود به آنا شاره می کنند وا ین مقوله مهم را سرفصل سیاست های کاری خود قرار می دهند، لزوم ورود بخش خصوصی به این عرصه و سرمایه گذاری آنها در بخش های مختلف تولیدات فرهنگی و هنری است.

آنها همچنین به بخش خصوصی قول می دهند که امنیت سرمایه گذاری در این زمینه را تامین می کنند اما چیزی که در عمل اتفاق می افتد، در بسیاری از موارد خلاف این ادعا است و می بینیم که سرمایه گذاری در این بخش اکثر اوقات بسیار ناامن می شود تا جایی که بخش خصوصی تا آنجا که ممکن است از این ساحت و اشتراک سرمایه خود در این بخش اجتناب می کند. این مساله شاید ناخودآگاه سوالی را در ذهن بسیاری از مخاطبان و فعالان فرهنگ و هنر شکل می دهد که چه چیزی باعث فاصله شعار تا عمل مسوولان می شود؟! به عنوان مثال، وقتی در حوزه سینما یا تئاتر مدیران از خصوصی سازی صحبت می کنند و ورود سرمایه را به این بخش ضروری می دانند، چرا در عمل، دیگر نهادها و دستگاه هاا زا ین بخش حمایت لازم را نمی کنند و گاهی نیز با سنگ اندازی و ایراد های بی مورد مانع از اجرای تولید یک اثر هنری می شوند.

در مقوله شعر و ادب اگر بخواهیم نقش بخش خصوصی را بررسی کنیم، به سوالی اساسی برمی خوریم: به راستی در حوزه شعر و ادبیات با چه روشی باید امنیت را برقرار کرد؟ به طور قطع به اين پرسش نمي توان پاسخ مشخصی داد، چرا که روش ها و ابزارهاي امنیتی تا حدودي تابع نوع ناامني ها و خاستگاه هايي است که آن موضوع در آن حوزه اتفاق افتاده است. اما سوال این است که در این حوزه، باید از روش هاي فرهنگی و آموزشي بهره گرفت یا از روش هاي حقوقي و کيفري یا این که متوسل به روش هاي سياسي، مانند مشارکت هاي مردمي شد یا این که از قدرت نظامي بهره جست؟ به نظر نگارنده، همان قدر که برای تامین امنیت سخت افزاری لازم است که دولت ها ورود کنند و حتی بر روش های نظامی تکیه داشته باشند، به همان نسبت باید در حوزه نرم افزاری بر جنبه های مردمی خصوصی تاکید داشته باشند و در همگرایی با مردم، امنیت آن حوزه را فراهم کنند.

در حوزه ادبیات و شعر، به جای برخورد حذفی و اعمال فشارهای بازدارنده که معمولا جواب عکس می دهد، دولت باید تلاش کند تا از طریق تنظیم و اصلاح ارتباط مردم با دولت، ارتباط مردم با مردم و ارتباط با مجامع بين المللي بهترین امنیت و ثبات را به این حوزه هدیه دهد. بدون شک اگر دولت بکوشد به اهالی قلم و کلمه اعتماد کند و جامعه ای باز و سرشار از آگاهی را شکل دهد، می تواند ثبات و امنیت بیشتری را در جامعه رقم بزند. یکی از مشکلات جامعه ما، داشتن متولی زیاد در حوزه فرهنگ و ادبیات است تا آنجا که این متولیان به خود جرات داده و به جای حمایت فرهنگ، به نظارت و دخالت در آن اصرار دارند و با تکلیف دادن به شاعران و نویسندگان، می کوشند آنها را هدایت کنند. از این رو، نیز دوربین های فراوانی بر آثار تولیدی نصب کرده اند و سطر به سطر آنها را بررسی می کنند و به جای تلاش برای امنیت فرهنگی، ناخواسته فرهنگ امنیتی را رقم می زنند. در حالی که اگر بگذارند شاعر و نویسنده کارش را بکند و آزادانه دغدغه تولید داشته باشد، به طور قطع آثار فاخر و ارزشمندتری تولید خواهد شد. البته اين وضعيت ایده آل، زمانی رخ می دهد که فرهنگ در امان باشد اما نگرش های حاکم بر فرهنگ، در سال های گذشته عموما به شکلی بوده که باعث شده جای «امنيت » و «فرهنگ » به طور نگران کننده ای عوض شود.

در جامعه ما متاسفانه متولیان امنیتی و فرهنگی به فعالان ادبی و هنری اعتماد نمی کنند و با سانسور محتواهای تولیدی و گزینش افراد از مسیر نگاه سیاسی اعتقادی، باعث رکود تولید خلاقانه در این عرصه شده اند. در چاپ کتاب، در برگزاری جشنواره ها، در انتخاب داوران، در توزیع یارانه کالاهای فرهنگی، در تسهیلات اعطایی حوزه فرهنگ و در بسیاری از بخش های دیگر که به تعامل مسوولان و مردم در خصوص فعالیت های ادبی و هنری مربوط است، شاهد وجود چنین نگرشی هستیم که فوق العاده استعدادکش و خطرناک است و نکته جالب و طنز این که این تصمیمات اشتباه با انگیزه رفع خطر برای حوزه فرهنگ گرفته می شود. این نگرش امنیتی به شعر و ادبیات، نه سودمند است و نه عقلانی؛ چرا که وقتی نگرش امنيتی بر فرهنگ حاکم شود، به هر کالایی در اين حوزه با ديده «ترديد » نگاه می شود. آن هم نه ترديدی عقلانی و سازنده بلکه تردیدی تمامیت خواه، ایستا، ناامیدکننده و انسدادی. در این وضعیت، روز به روز پرونده امنیتی حوزه فرهنگ حجیم تر می شود و کارنامه تولیدات فاخر فرهنگی کم حجم تر. و این برازنده نظامی که ماهیتش فرهنگی است، نیست، چرا که باید بیش از اینها به شاعران و نویسندگان و هنرمندان و اهالی فرهنگ و قلم بها داد.

مساله دیگر که می توان به آن اشاره کرد، در بخش سینما است که آشکارا در این حوزه خودنمایی می کند، عملکرد حوزه هنری در این مساله است. وقتی فیلمسازی برای ساخت اثر خود با گذر از بسیاری از مراحل اداری و نظارتی وزارت ارشاد، موفق به کسب مجوز ساخت می شود و با هزار و یک مشکل و هزینه و ... فیلم را به مرحله اکران می رساند، حوزه هنری به راحتی از گزینه سانسور استفاده کرده و اجازه اکران را به فیلم نمی دهد. همان طور که می دانیم حوزه هنری طبق برخی آمار رسمی که در رسانه ها هم منتشر شده است، حدود 90 سالن سینما را در کشور در اختیار دارد و با اعمال سلیقه شخصی که به طور دقیق در برابر قوانین حاکم بر یک جامعه قانونمند است، از اکران برخی فیلم هایی را که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسامی و مراجع قانونی دیگر ساخته شده است، می گیرد. این مساله باعث می شود که امنیت برای سرمایه گذار بخش خصوصی برقرار نشود. به گفته برخی صاحب نظران در حوزه سینما آن چیزی که برای سرمایه گذار و عوامل تولید اهمیت دارد، تامین امنیت سرمایه و سرمایه گذار است. تامین امنیت سرمایه و سرمایه گذار در حوزه سینما زمانی اتفاق می افتد که دولت بتواند ده میلیون مخاطب ثابت برای فیلم هایی که تولید می شوند، تعریف کند. وجود ده میلیون مخاطب ثابت در کل کشور برای صنعت سینما و تعریف آن در چار چوبی جدید و نوین باعث می شود که صنعت سینما سازی و احداث سالن های کوچک و بزرگ سینما در کل کشور روندی صعودی به خود بگیرد و امنیت سرمایه گذاران را بیش از پیش تامین کند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسامی آبان ماه گذشته در نشستی که با مدیران عامل شرکت های سرمایه گذاری ، مدیران ارشد فرابورس و بخشی از فعالان بازار سرمایه داشت، با اشاره به هزینه های شرکت های خصوصی در بخش های مختلف گفت: با هدف گذاری و سیاست های درست و مناسب برای صرف هزینه های شرکت های اقتصادی خصوصی می توان بخشی از بودجه آنها را به سمت حمایت از محصولات فرهنگی و هنری هدایت کرد. به گفته علی جنتی، ایران کشوری دارای تمدن دیرینه است و بخش های خصوصی می توانند با خریداری بسیاری از آثار هنری فرهنگی کشور و ارائه آنها به همتاهای خارجی خود هم به معرفی فرهنگ و تمدن کشور در جامعه بین المللی کمک کنند و هم در ارتقای اقتصاد فرهنگ جامعه نقش موثری ایفا کنند.

حسین عصمتی معتقد است، پررنگ نبودن بخش خصوصی در ایران و نخریدن آثار هنرمندان نگارگر از سوی دولت، آنها را دچار روزمرگی می کند. خبرگزاری ایسنا به نقل از حسین عصمتی، عضو هیات داوری نهمین دوسالانه نگارگری، نوشت: حمایت از هنر می تواند دولتی یا خصوصی باشد که متاسفانه بخش خصوصی در ایران، چندان پررنگ نیست و دلایل خود را نیز دارد اما وقتی دولت آثار هنرمندان نگارگر را نمی خرد و حمایتی نمی شود، این قشر دچار روزمرگی می شود.

در همین راستا، معاون صنایع دستی کشور در نشستی که با هنرمندان این بخش در بوشهر داشت، بر ورود بخش خصوصی به حوزه صنایع دستی تاکید کرد و در کنار آن نیز حمایت دولت را لازم دانست. وی گفت: «ما نباید از دولت خیلی متوقع باشیم، چرا که کار دولت تسهیل و حمایت است، اگر دولت بخواهد بیش از این در صنایع ورود کند، آینده خوشی برای صنایع دستی پیش بینی نمی کنم. شما باید پروژه های بزرگی را طرح و تعریف کنید تا بتوانید از کمک های حمایتی دولت استفاده کنید. » به هر ترتیب، برای اجرائی شدن فرهنگ خصوصی زیرساخت ها و بستر های مناسبی نیاز است و بدون آماده سازی این بستر، سپردن ساحت فرهنگ و هنر به بخش خصوصی امکان پذیر نخواهد بود.

نام:
ایمیل:
* نظر: