
بامدادجنوب- سیدعلی موسوی:
نیروی دریایی امریکا روز گذشته با 59 موشک «تام هاوک» از عرشه دو ناو جنگی «یواساس راس» و «یواساس پورتر» از دریای مدیترانه پایگاه هوایی «الشَعیرات» استان حمص در سوریه را موشکباران کرد که گفته میشود ضربات سنگینی به این پایگاه وارد آمده است. اقدامی که هرچند ناگهانی بود اما در برهه زمانی قابل توجهی رخ داد و باید دید اهداف امریکا در پی این حمله چیست؟ حملهای که به گفته وزارت دفاع این کشور، دیگر ادامه نخواهد داشت و وزیر دفاع انگلیس نیز گفته است که قرار نیست حمله همهجانبهای اتفاق بیفتد. به نظر میرسد دونالد ترامپ از این حمله موشکی در پی یک هدف اصلی و چندین هدف فرعی است.
برای بررسی این مساله باید به ماهها قبل باز گردیم، زمانی که شهر حلب به عنوان نماد و سمبل معارضان سوریه به طور کامل به دست نیروهای ارتش سوریه و مقاومت افتاد و پس از آن برتری میدانی دولت سوریه بیشتر از پیش خود را نمایان ساخت و تأثیرات مستقیمی در صحنه مذاکرات نیز برجای گذاشت. در پی این برتری میدانی بود که گروههای مسلح معارض، مجبور به نشستن پای میز مذاکره در شهر «آستانه» شدند و برای اولین بار شاهد موفقیت نسبی مذاکرات بودیم و آتش بس نسبتا با ثباتی برای چندین هفته در سوریه برقرار شد. آری برای اولین بار پس از شش سال جنگ و خونریزی شاهد اقدامی مثبت در روند آتشبس و گذار به سوی مذاکراتی سازنده بودیم. در مذاکرات ژنو سوئیس نیز که گروه معارضان «ریاض» مستقیما از عربستان به ژنو آمده بودند، هیچ برگی برای بازی نداشتند و بدون ارائه طرح و با بیان سخنان پیشین مذاکرات را ترک کردند. به طور کلی فضای سیاسی سوریه به سمتی پیش میرفت که همزمان با پیروزیها در شهر موصل، تاکیدات اصلی بر مبارزه با تروریسم و لزوم تمرکز بر جنگ با داعش سوق پیدا کرده بود.
چنین اوضاعی برای جریان غربی و سعودی که میلیاردها دلار صرف براندازی دولت سوریه کرده بودند، ناباورانه مینمود؛ آنها معارضانی را در پیش روی خود میدیدند که بیش از هر زمانی دچار بی نظمی و ضعف شده بودند و بشار اسد را میدیدند که ابتکار عمل را در دست گرفته است. در این میان که دیگر امیدی به تروریستها و معارضان نبود باید اقدامی صورت میگرفت و چه چیز بهتر از بهانه حمله شیمیایی! حتی اگر روایت غربیها از بحران سوریه را بر فرض محال درست فرض کنیم، باز هم ادعای حمله شیمیایی به «خان شیخون» و دادن بهانه به دست جریان عربی و غربی مضحک است. اسد میتوانست با بمبهای چند تنی زنان و کودکان بیشتری را به خاک و خون بکشد و در این برهه، زمین بازی که کاملا بهنفع او بود را هم حفظ کند اما دشمنان سوریه بیش از هرچیزی از هوشیاری دولت سوریه خشمگین هستند و باید خود دست به کار میشدند تا بیش از این روند سیاسی و میدانی بهنفع مقاومت پیش نرود.
میتوان گفت هدف اصلی دولت امریکا در پی این حمله، بیش از هر چیزی متوقف کردن فضای مثبتی است که بهنفع دولت سوریه پیش میرود. مشنج کردن فضا و انتظار پاسخی از سوی سوریه و روسیه و امتیازگیری به بهانه وجود سلاحهای شیمیایی و انتقال روند حل و فصل داخلی به بده بستانهای طرفهای خارجی که با فشار جریان سعودی و ترکی در پشت پرده صورت میگیرد، از اهداف اصلی این حمله بهشمار میرود اما اهداف دیگری نیز در این اقدام مشهود است، «دونالد ترامپ» از بدو روی کار آمدن با فشار کم سابقهای چه در فضای داخلی و چه فضای اروپایی روبهرو است. جریان سعودی و ترکی نیز از اینکه ترامپ و دولت وی بارها مبارزه با تروریسم را بر کنار رفتن بشار اسد مقدم دانستهاند، در نارضایتی به سر میبردند.
ترامپ با این حمله، ابتدا فضای داخلی را که مملوء از انتقادات به وی بود را مهار میکند و ژست فردی قاطع که برای حمایت از مردم عادی در برابر یک دولت سرکش دست به کار شده است، را میگیرد. در صحنه اروپایی شاهد هستیم که تا کنون همه کشورهای اروپایی از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان با گرمی از این موشکباران حمایت کردهاند و از سوی دیگر نیز عربستان و ترکیه با شور و شعف عجیبی پیگیر ادامه یافتن این حملات هستند؛ بنابراین ترامپ با این حمله توانسته از فشار این کشورها نیز بکاهد و در کل ائتلاف بینالمللی حول محور خود ایجاد کند. ترامپ، در اولین واکنش به حمله موشکی به سوریه گفته است: «کشورهای متمدن برای حمله به سوریه به امریکا بپیوندند».
نکته عجیب در این جاست که شخص رکس تیلرسون، وزیر خارجه امریکا هفته گذشته در ترکیه و در برابر وزیر خارجه این کشور گفته بود: «سرنوشت اسد را مردم سوریه تعیین خواهند کرد.» که با برافروختگی چاووش اوغلو روبهرو شد اما چند روز پس از آن تیلرسون حرف خود را تغییر داد و گفت که اسد هیچ جایگاهی در آینده سوریه ندارد تا امروز که حمله موشکی امریکا به سوریه اتفاق افتاد. در مجموع ترامپ با این حمله، علاوه بر هدف اصلی یعنی تلاش برای بر هم زدن کامل میز بازی در روند حل سیاسی بحران سوریه که امیدوارانه مینمود، سعی دارد فضای داخلی و بینالمللی را بهنفع خود ببرد یا حداقل، اذهان را از انتقادات منحرف کند.
دلیل حمله شتاب زده امریکا به پایگاه الشعیرات چه بود؟
پایگاه هوایی الشعیرات سوریه در حالی هدف حمله موشکی امریکا قرار گرفت که شتاب واشنگتن در این اقدام بدون اینکه منتظر تشکیل کمیته حقیقت یاب در خصوص حمله به خان شیخون شود، سوال برانگیز است.
دولت امریکا در مورد درخواست تشکیل کمیته تحقیقات و حقیقتیاب در خصوص حمله شیمیایی به خان شیخون، منتظر نتایج احتمالی نشست شورای امنیت یا نهادهای وابسته به سازمان ملل نماند و در اقدامی شتاب زده فرودگاه الشعیرات واقع در شرق حمص را با دهها موشک که از ناوهای آن در مدیترانه شلیک می شدند، هدف قرار داد.
در خصوص حمله سریع امریکا به پایگاه الشعیرات میتوان به موارد زیر اشاره کرد: اول: شتاب امریکا در حمله موشکی صبح امروز به شکلی است که گویی به رقابت با مجموعه دادههایی رفته است که درخصوص حمله به خان شیخون در حال روشن شدن است. مهمترین این دادهها عبارتند از اخبار رسانهها و روزنامههای امریکایی از شاهدان عینی سوری در منطقه مورد حمله در خان شیخون که همگی حاکی از انفجار در ساختمان مورد حمله در اثر حمله موشکی از آسمان است که اندکی پس از آن نیز ستون دود حاصل از انفجار همراه با گازهای سمی دیده شد. این وضعیت بهطور کامل حمله با استفاده از سلاح شیمیایی را منتفی میسازد، زیرا در این مورد باید انفجار از سطح زمین و در مسافتی دستکم یکصد متری رخ دهد. دوم: هرگونه تحقیق علمی از سوی کمیته حقیقتیاب بینالمللی و بیطرفانه که در دایره گستردهای عمل خواهد کرد، بیشک شامل بررسی محل حادثه خواهد بود و ماهیت انفجار و انتشار مواد سمی را مشخص خواهد کرد و معلوم میشود آیا گازهای سمی در این محل حاصل موشکهای حامل مواد شییمایی بود یا در اثر انفجار انبار محتوی این مواد در منطقه منتشر شد؟
علاوه بر این، تحقیقات شامل بررسی دقیق و گسترده فرودگاهی خواهد بود که همه اجماع دارند هواپیمای مهاجم از آنجا برخاست و تمام مخزنهای پایگاه هوایی بررسی خواهد شد که پس از آن صحت یا عدم صحت وجود موشکها و یا بمبهای حامل سلاح شیمیایی معلوم خواهد شد. در این صورت امکان از بین بردن و یا پنهان کردن آثار آن وجود ندارد، زیرا چنین اقدامی از نظر علمی ناممکن است بنابراین حمله موشکی به فرودگاه و انبارهای آن بهمنظور نابودی هرگونه امکان دستیابی به این دادههای علمی مورد نیاز کمیته تحقیق و حقیقت یاب صورت گرفت.
این حمله موشکی به این سرعت به منظور تحقق اهداف زیر صورت گرفت:
اول: محاسبات داخلی امریکا با مواضع ترامپ و انتقادات گسترده علیه او مرتبط است؛ انتقادهایی که موجب عقبگرد و یا تعلیق تصمیمات او شد و تناقض در سیاستهای ضد تروریستی او را بهدنبال داشت.
دوم: این حمله بر اساس محاسبات نظامی و میدانی صورت گرفت، زیرا انتخاب فرودگاه الشعیرات که از فعالترین مراکز عملیات هوایی علیه داعش در شرق سوریه است، به این هدف صورت گرفت که بعد حیاتی و راهبردی ارتش سوریه در این محل از آن سلب شود، چراکه نیروهای ارتش سوریه از محور جنوب شرق حلب و شرق تدمر داعش را بهطور جدی در معرض خطر قرار دادهاند تا جایی که تمام یگانهای تحت حمایت امریکا از تحقق هرگونه پیشروی عملی و یا تاثیر راهبردی بر داعش در اطراف رقه ناتوان ماندند، آن هم در حالی که امریکا بارها با فرود مستقیم در صدد کمک به آنان برآمد. در این میان از نظر دولت امریکا حمله موشکی به این فرودگاه ضروری بود چراکه از این طریق تا زمانی که امریکا راه حلی برای ناتوانی در حمایت از داعش پیدا کند، پیشروی ارتش سوریه به تاخیر بیفتد.
سوم: نمیتوان تاثیر اسرائیل و منافع آن را در حمله به فرودگاه الشعیرات و اطراف آن را نادیده گرفت، زیرا این فرودگاه دارای سامانه موشکی است که اخیرا توانست جنگندههای اسرائیلی را را ردیابی کند و از آنجا موشکهای سوری به عمق خاک فلسطین اشغالی اصابت کرد. با این تفاسیر میتوان به ابعاد واقعی حمله موشکی امریکا به پایگاه هوایی الشعیرات پی برد.