
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
نام «محمد بهمنبیگی» همچون گوهری نه تنها در میان ایل قشقایی میدرخشد، بلکه در نظام آموزشی ما نیز ماندگار است. وی بینانگذار آموزش و پرورش عشایری است و شیوه سوادآموزی را در میان ایل از شکل سنتی خود خارج کرد و به شکل مدرن امروزی درآورد. این حرکت فرهنگی وی در میان دشت و دمن موجب شد که پای دختران زیباروی ایلاتی نیز به مدرسه باز شود و پزشکان، مهندسان و... مطرح و فرهیخته را به جامعه معرفی کند. او سالها بعد با تالیف پنج اثر به نامهای «عرف و عادت در عشایر فارس»، «بخارای من ایل من»، «اگر قرهقاچ نبود»، «به اجاقت قسم» و «طلای شهامت» در میان اهالی قلم و فرهنگ محبوبیت خود را دوچندان کرد. وی سرانجام پس از آفرینش یک زندگی پر فراز و نشیب یازدهم اردبیهشتماه 89 در شیراز دیده از جهان فروبست. پس از فوت وی آیینهای متعددی بهمنظور پاسداشت این چهره فرهنگی در سالهای گذشته در شهرهای تهران، نورآبادممسنی، شیراز، یاسوج و... برگزار شد که با استقبال خوبی هم مواجه شد.
هفته گذشته هم (پنجشنبه 17 فروردینماه) بوشهریها به پاس قدردانی از خدمات ارزنده این چهره شامخ عرصه سوادآوزی کشور آیین نکوداشتی را برای وی برگزار کردند که با استقبال بینظیری مواجه شد، بهطوری که مجتمع فرهنگی-هنری بوشهر پاسخگوی خیل عظیم جمعیت نبود اما در این میان آنچه قابل توجه بود، حضور گسترده و چشمگیر ایل قشقایی بود؛ از پیر گرفته تا کودک، همه و همه آمده بودند تا بار دیگر یاد و نام این پیر سوادآموزی را در دلهایشان زنده نگهدارند. این آیین با حضور حمیده ماحوزی مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر، سکینه کیانی همسر محمد بهمنبیگی، محمدباقر سعادت نماینده مردم دشتستان، برخی از چهرههای فرهنگی و علمی استانی و کشوری و... برگزار شد.
نخستین همایش نکوداشت محمد بهمنبیگی در بوشهر با نام «عاشقانهترین سرود ایل» به همت انجمن دوستداران حافظ بوشهر برگزار شد. در این آیین قشقاییها نواهای عاشقانه خویش را در وصف بهمنبیگی بر کرانه خلیج همیشه پارس چه زیبا سردادند و دختران ایلاتی با پوشیدن لباسهای زیبا و بینظیر خویش نمهای از زندگی سنتی و ساده و بیآلایش ایل را به نمایش گذاشتند. در واقع ایل قشقایی آمده بود تا دست در دست مردمان مهماننواز و خونگرم جنوب، مراسم باشکوهی را برای پاسداشت خدمات ارزنده صاحب اثر «بخارای من ایل من» به یادگار بگذارند. تا چشم کار میکرد، شور بود و همدلی و اتحاد؛ اتحادی که در میان این ایل اصیل و فرهنگدوست موج میزد و سخت به دل مینشست؛ اتحادی که ما بوشهریها سالهاست آن را از دست دادهایم و در حقیقت این آیین، بزرگترین پیامش افزون بر بزرگداشت بهمنبیگی، نمود پیوند و اتحاد ذاتی ایل قشقایی بود که ناخودآگاه مرا به ایستادان در مقابل این حس و ارزش واداشت.
مسوول برگزاری نخستین همایش نکوداشت محمد بهمنبیگی در بوشهر در آغاز این آیین در خصوص اهمیت خدمات فرهنگی بهمنبیگی گفت: شناخت خدمات فرهنگی استاد بهمنبیگی میتواند به تقویتِ هویتِ ملی و دینی ما کمک کند. تقویتِ هویتِ ملی ما از این جهت که بهمنبیگی نشان داد مردم ایرانزمین، مردمانی نجیب و دوستدارِ علم و دانش هستند و هرگاه که شرایط ایجاب کند، میتوانند بر سختیها غلبه کنند و باز هم به گردِ چراغِ دانایی جمع شوند و هم حال و روز خود را بهبود میبخشند و هم به فرهنگ و تمدن جهانی کمک میکنند و تقویت هویت دینی از این نظر که بهمنبیگی تجسّمِ بسیاری از آیات قرآنِ کریم و آموزههای معصومان(ع) است که همیشه بر علمآموزی تاکید داشتهاند و علم و دانش را بر هر چیزی ترجیح دادهاند، بهمنبیگی مروجِ واقعی «نون و قلم» است و «مایسطرون»، او میدانست که آنان که میدانند و آنانکه نمیدانند با هم برابر نیستند و با ادبیات مختلف گفته بود و به شیوههای مختلف نشان داده بود که نیز تنها راهِ برونرفت بشریت را از این همه بدبختی و فجایع در لابهلای حروفِ الفبا نهفته است.
عباس عاشورینژاد در ادامه پیام دکتر سعدالله نصیریقیداری، مدیرکل ملی یونسکو در ایران را بهمناسبت برگزاری این همایش در بوشهر خواند که در بخشی از این پیام آمده بود: «من میخواهم بهعنوان عضو کوچکی از جوامع فرهنگی بزرگ جهان، سخنانی تلخ به زبان آورم و از گردانندگان تعلیم و تربیت جهان شکایت کنم... مردم کره خونآلود خاک هیچگاه روی آسایش ندیدهاند... یا همیشه در جنگ بودهاند و یا در تدارک جنگ... فقط آموزش میتواند به این وضعیت اندوهبار خاتمه دهد. من همه زمامداران و فلاسفه و بزرگان دنیای کنونی را متهم میکنم که تعلیم و تربیت را خوار و بیمقدار و کم و کوچک شمردهاند و به همین دلیل جنگ را بر صلح چیره ساختهاند... تعلیم و تربیت امروز جهان، ما را به سوی جنگهای بزرگ دیگری میکشاند... سلاحهای جهان، بمبهای ویرانگر بزرگ، با شتابی عجیب، فاصله بین گلستانِ حیات و گورستان نیستی را نزدیک میکند. ارتباط و انطباقِ محتوای این جملات با آنچه که در آغاز به آن اشاره کردیم به سهولت قابل درک است و نشاندهنده وسعت نظر و فکر و اندیشه عمیقِ استاد است. الحق که خدمات فرهنگی و آموزشی استاد محمد بهمنبیگی یادآور ابیات زیر از حکیم طوس است که فرمود: «بجز نیکنامی و فرهنگ و داد/ ز رفتارِ گیتی مگیرید یاد/ دلت دار زنده به فرهنگ و هوش/ به بَد در جهان تا توانی مکوش/ جهان ماندگار است و ما رفتنی/ به گیتی نماند بجز مردمی» یادش گرامی و روانش شاد».
در حاشیه این آیین چند سوال از عباس عاشورینژاد، استاد دانشگاه، پژوهشگر، رئیس انجمن دوستداران حافظ بوشهر و مسوول نخستین همایش «عاشقانهترین سرود ایل» (آیین نکوداشت محمد بهمنبیگی) پرسیدیم که در ادامه میآید.
چگونه شد که به فکر برگزاری این آیین نکوداشت در شهر بوشهر افتادید؟
نخست اینکه اعتقاد شخصی من این است که سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی ما ناکارآمد است و واقعا باید فکری به حال آن کرد. بازخوانی و بازاندیشی اندیشهها و روشهای بومی و ترکیب آن با روشهای مدرن میتواند کمک کند تا شاید بتوانیم راهی را برای برونرفتِ از بحران موجود در زمینه تعلیم و تربیت پیدا کنیم. دوم اینکه معرفی جایگاه واقعی و عملکردهای بزرگان کشورمان میتواند به تقویت هویت ملی و بومی کمک کند. سوم، نظر به اینکه تعداد عشایر ایلیاتی در استان بوشهر قابل توجه هستند از طریق برنامههایی اینچنین، همبستگی اجتماعی تقویت میشود و دلیل چهارم هم اینکه ما واقعا به جامعه عشایری مدیون هستیم، هم از نظر تولیدشان و هم از این نظر که بسیاری از افراد موثر اجتماع ما ایلیاتی هستند و ما با احترام گذاشتن به بزرگان آنها در واقع قدرشناسی میکنیم.
دلیل استقبال خوب قشقاییها از این آیین نکوداشت چیست؟
حقشناسی و احترام فوقالعادهای که عشایر عزیز برای پدرِ تعلیم و تربیتشان قائل هستند و همچنین اعتمادی که به برگزارکنندگان جلسه (انجمن غیردولتی دوستداران حافظ، ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، اداره امور عشایری و ...) دارند، باعث شد که برنامه با این استقبال بیسابقه مواجه شود.
راز محبوبیت محمد بهمنبیگی چیست؟
تلاشهای خالصانه، مجدانه و پدرانهاش در راستای سوادآموزی عشایر، تلاش برای ارتقای کیفیت زندگی عشایر، مطرح کردن عشایر بهعنوان افرادی توانمند و با قابلیتهای بالای علمی و مدیریتی، عشق مثالزدنی به فرزندان عشایر، سادگی و در عین حال جدّیت در کار و زندگی و ... باعث شد که مردمان ایلات و عشایر او را همچون منجی خود از فقر و بدبختی بشناسند و او را ستایش کنند.
بهنظر شما بهمنبیگی چه نقشی در آسمان ادب ایرانزمین بهخصوص منطقه جنوب دارد؟
بهمنبیگی شاعر نبود اما سراسرِ زندگی و اقداماتش شعر بود؛ شعری زیبا و به یادماندنی، به قول خودش: «با یک چادر و دو زیلو، با یک تختهسیاه و اندکی گچ سفید، بنای قشنگی را پی افکنده بودم، بنایی استوار که از باد و باران نیابد گزند...». این کار، یکی از زیباترین شعرهای جهان است که من شنیدهام، شعری واقعی که از انسانی افسانهای برمیآید. بهمنبیگی پنج کتاب بیشتر ننوشت اما این کتابها با نثری بسیار زیبا و ساده و منحصربهفرد نوشته شده است. نثر او بهعنوان الگویی برای برخی نویسندگان بهخصوص نویسندگان ایلیاتی و بهطور اخص، قشقایی مورد استفاده قرار گرفته است.
چگونه میتوان همواره نام بهمنبیگی را زنده نگه داشت و وی را بهعنوان الگویی برای نسل آینده معرفی کرد؟
نام و یاد و خاطره بهمنبیگی برای همیشه در ذهن و زبان مردم ایران و بهخصوص عشایر و دانشمندان حوزه تعلیم و تربیت ثبتِ نهایی شده است اما با بازخوانی اندیشهها و اقداماتش و بازتولید اندیشهها و الگوبرداری از روشهای تعلیم و تربیت او مطابق با شرایط فعلی میتوان به گسترش نام و آوازه او در ایران و جهان کمک کرد. در این راستا برگزاری همایشهای علمی-پژوهشی در سطح ملی و بینالمللی پیشنهاد میشود. متاسفم از اینکه میگویم اگر چنین شخصی متعلق به هر کدام از کشورهای پیشرفته بود، شاید هر سال دهها کنگره ملی و بینالمللی برای معرفیاش برگزار میشد.
سخن پایانی؟
نخست، بسیار خوشحالم که مردم عزیز و شریف بوشهر و بهخصوص دانشجویان و استادان دانشگاهی به همراه مردم عزیز و فرهیختگان عشایر در این جلسه باشکوه حضور داشتند. همچنین بسیار خوشحالم که با وجود اینکه بیش از 200 نفر جا برای نشستن و حتی ورود به سالن پیدا نکردند، نظم و امنیت کامل در طی برگزاری همایش برقرار بود. در پایان از اعضای نشریه وزین «بامداد جنوب» که در پوشش اخبار و گزارشهای فرهنگی نهایت اهتمام را دارند، بسیار سپاسگزاری میکنم.
در پایان این گزارش یادآوری میشود که در نخستین همایش عاشقانهترین سرود ایل در بوشهر، امرالله یوسفی (نویسنده مدیرکل افسانهای) شاگرد بهمنبیگی و جهانبخش میرزاوند از اساتید دانشگاه به ایراد سخن در خصوص استاد بهمنبیگی پرداختند و پس از آن حسین حیدریکشکولی و علی لاوری هم در وصف وی اشعاری را برای حاضران در سالن خواندند. همچنین حمید طاهری با اجرای چند ترانه قشقایی سالن را به شور و وجد واداشت. در پایان این مراسم از سکینه کیانی (همسر بهمنبیگی) و سایر ارگانها و انجمنهایی که در برگزاری این همایش نقش داشتند، نیز تقدیر و سردیس استاد محمد بهمنبیگی به همسر وی اهدا شد.