تغییر و تحولات در اردوگاه سیاسی اصولگرایان رخ داده که برخی از بزرگان این جریان سیاسی را نگران و ناراحت کرده است. یک تحلیگر اصولگرا با اشاره بهشدت رانش در جریان اصولگرایی، گفت: این جریانات میکوشند با راندن السابقون و صاحبان اندیشه برای خود جا باز کنند. در چنین شرایطی چهرههای اصیل اصولگرا اگر بر اساس ضعف اراده یا عافیتطلبی کنار بکشند فقط فضا را برای اندیشههای سطحی و رفتارهای بیمبنا گشودهاند.
امیر محبیان در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به بحث نواصولگرایی، بر این باورست که: از زمان مطرح شدن این بحث از سوی قالیباف گمانهزنیهای زیادی را شنیدهام که عمدتا بدبینانه بود. به گمانم دلیلی برای این همهبدبینی وجود ندارد، چراکه یکی از چهرههای مطرح اصولگرا بر حسب تجربه شخصی خود در عرصه انتخابات به این نتیجه رسیده است که سازوکار موجود اصولگرایی برای انطباق با تحولات کارایی لازم را ندارد، این هم دریافت جدیدی نیست، احمدینژاد و حتی جناب ناطق نوری هم در عمل مشکلات را دیده بودهند.
وی درباره اینکه بیان نواصولگرایی بهنوعی عبور از اصولگرایی و کنار زدن جریانهای سنتی اصولگرا و جامعتین نیست، گفت: جریانات سنتی بهویژه جامعتین باید شرایط جدید را درک کرده و ضعفهای نظری را پوشش دهند. جریانات سنتی و اصولگرا به نسبت بعضی از گروههای مدعی جدید به مراتب با اصول همخوانتر هستند. فقط اشکال آنها عدمنوگرایی و فقدان انعطاف در شناسایی اقتضائات و تحولات اجتماعی و به روزسازی روشها و رویکردهاست.
این کارشناس اصولگرا در ادامه به روی برگردانی برخی از چهرههای مطرح اصولگرایی نظیر ناطق نوری از جریان اصولگرا، گفت: ناطق نوری روی برنگردانده، بلکه از بعضی رفتارها رنجیده است. باید او را قانع کرد تا به صحنه بازگردد. تجربه و روحیه او در جریان اصولگرایی مفید واقع خواهد شد. ناطقنوری باید دریابد که سیاست، جنگ ارادههاست و رنجش درآن جایی ندارد.
محبیان در پاسخ به اینکه چرا شخصیتهای اصولگرا همچون روحانی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری بعد از چند دهه به ظرفیتی برای اصلاحطلبان تبدیل شدند، بیانکرد: اصلاحطلبی به معنای درست آن جزء ذات اصولگرایی است چنانچه اصولگرایی نیز به معنای صحیحش در ذات اصلاحطلبی است. امثال ناطقنوریها، اصلاحطلب به معنای یک برند نشدهاند، آنها به ضرورت اصلاح بهویژه ضرورت اصلاح در اصولگرایی پی بردهاند.