سفر شکستِ اردوغان به تهران
کد خبر: ۹۵۴۴
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۱۶ - ۱۳ مهر ۱۳۹۶

سفر شکستِ اردوغان به تهران

در مورد سیاست‌های ترکیه در منطقه تاکنون مطالب بسیاری نوشته‌ و تحلیل‌های متعددی هم ارائه کرده‌ایم. تاکید ما در طول سال‌های گذشته بر اصل بی‌اعتمادی به سیاست‌های سران آنکارا بوده و برای این تاکید دلایل قانع‌کننده‌ای ارائه کرده‌ایم، هر چند مسوولان کشوری نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند پیشنهادها، هشدارها و نقطه‌نظرات کارشناسی ارائه شده را مدنظر قرار دهند. شاید هم آنها چون اشراف بیشتری نسبت به ما به مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی دارند، در این مورد نگاه متفاوتی داشته باشند.
كريم جعفري:
در مورد سیاست‌های ترکیه در منطقه تاکنون مطالب بسیاری نوشته‌ و تحلیل‌های متعددی هم ارائه کرده‌ایم. تاکید ما در طول سال‌های گذشته بر اصل بی‌اعتمادی به سیاست‌های سران آنکارا بوده و برای این تاکید دلایل قانع‌کننده‌ای ارائه کرده‌ایم، هر چند مسوولان کشوری نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند پیشنهادها، هشدارها و نقطه‌نظرات کارشناسی ارائه شده را مدنظر قرار دهند. شاید هم آنها چون اشراف بیشتری نسبت به ما به مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی دارند، در این مورد نگاه متفاوتی داشته باشند.

با این حال، سفر رجب طیب اردوغان به تهران و پیش از آن سفر وزیر دفاع این کشور که شامل دیدارهای متعدد با مسوولان نظامی، امنیتی و سیاسی کشور می‌شد نه بیانگر یک تغییر بنیادی در راهکارهای ترکیه در قبال ایران است، بلکه نشان دهنده احساس خطری است که سران حزب عدالت و توسعه کرده و می‌کنند. این خطر نزدیک به یک سال است که بیخ گوش آنها شکل گرفته که خودشان مقصر اول در شکل‌دهی به این خطر بوده و با رفتارهای اشتباه در اشتباه آن را به‌گونه‌ای پرورش داده و بزرگ کردند که امروز خود حریف آن نمی‌شوند.

ترکیه‌ی اردوغان با دخالت بی‌جای خود در سوریه همه ناامنی‌های فعلی را شکل داد، دولت مقتدر حاکم بر سوریه در طول دهه‌های گذشته همه 185هزار کیلومتر مربع خاک این کشور را به‌شکلی امن کرده بود که به قول علی مملوک رئیس مرحوم سازمان اطلاعات این کشور، هیچ پشه‌ای بدون اجازه دمشق نمی‌توانست در آسمان این کشور پرواز کند، اما با واردشدن خرمگس‌های مورد حمایت سازمان اطلاعات ترکیه از 80 کشور جهان، همه فرصت‌طلب‌ها موقعیت را برای عرض اندام مناسب یافتند و سوریه‌ای که زمانی امن‌ترین کشور منطقه بود، به ناامن‌ترین آن تبدیل شد.

اشتباه بعدی اردوغان، تلاش برای نابودی اقلیت کردی سوریه به وسیله تروریست‌های داعش و القاعده و گروهک‌های هم‌پیمان بود. وی بر اساس همین اندیشه همه امکانات لازم را در اختیار عناصر البغدادی قرار داد تا همه مناطق مرزی سوریه و ترکیه را مورد تهاجم قرار دهند و در این زمینه از هیچ کمکی کوتاهی نکرد. آخرین پایگاهی که کردها در آن مقاومت کردند، شهر معروف کوبانی بود، جایی که آرزوهای سلطان اردوغان را برای همیشه بر باد داد و با دخالت مستقیم امریکا در سوریه و کمک به کردهای مسلح، ورق به ضرر آنکارا برگشت. مداخله واشنگتن باعث شد تا کردها از همه مناطق جهان در شمال سوریه جمع شده و ارتشی تشکیل دهند که این روزها تجربه گرانبهایی از انواع جنگ‌ها را دارد.
اشتباه سوم اردوغان در سوریه ورود نظامی به خاک سوریه بود. او برای جبران اشتباه دوم به‌زعم خود در سوریه دخالت نظامی کرد تا کانتون‌های کردی به هم متصل نشوند. او با وجود آنکه می‌دانست بافت شمال سوریه همگن نیست و کردها در آن اکثریت ندارند و همه شهرهای شمالی ترکیبی از جمعیت عرب و کرد هستند، اما اشتباهات محاسباتی خود را ادامه داد و با ورود به خاک سوریه، نه تنها لقب اشغالگر را یدک کشید، که باعث هزینه‌زایی برای کشور خود نیز شد. جایی که امروز در اشغال ترکیه است حدود 2500 کیلومتر مربع مساحت دارد و محلی برای استقرار تروریست‌هایی شده که به محض خروج ارتش این کشور، نابود خواهند شد.

چهارمین اشتباه اردوغان در سوریه، سرمایه‌گذاری روی القاعده برای امتیازگیری در آینده بود. او این سرمایه‌گذاری را از همان روزهای نخست شروع بحران انجام داد، اما وقتی ارتش‌های متحد برای پاکسازی حلب وارد میدان شد، او حمایت مستقیم و بی‌سابقه‌ای از تروریست‌های چندملیتی جیش الفتح کرد که بالغ بر 70درصد ترکیب آن را تروریست‌های القاعده وابسته به جبهه النصره و احرارالشام تشکیل می‌دادند. این اشتباه جایی خود را نشان داد که نیروهای متحد برای مبارزه با داعش، ناچار شدند به سراغ عناصر مورد حمایت آنکارا بروند و این مساله به کردهای مورد غضب اردوغان و حامیان امریکایی آنها این فرصت را داد تا بخش‌های گسترده‌تری از شمال سوریه را از داعش پس گرفته و به اشغال خود درآورند.
اشتباه بعدی ترک‌ها، در عراق صورت گرفت. هر چند اردوغان از روی ترس به تهران سفر کرده است، ترسی که متحد سابق به جانش انداخته، اما خود او نقش بسیار مهمی در پررو کردن مسعود بارزانی داشت. وقتی هواپیمای نخست‌وزیر وقت ترکیه مستقیم از آنکارا به اربیل رفت بدون آنکه از مقامات بغداد اجازه بگیرد، پیش‌بینی این روزها برای نگارنده سخت نبود. سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم بسیاری از بارزانی کردند و در هنگامی که موصل به وسیله داعش اشغال شد، اشتباه را به اوج خود رساندند. ترکیه در قبال یک معامله بزرگ موفق شد ده‌ها دیپلمات خود را از موصل رها کند.

در شمارش اشتباهات اردوغان در مورد عراق بحث هفتم را باید به خرید نفت از داعش و بارزانی اختصاص داد. دولت ترکیه نقش مهمی در فربه شدن اقتصادی سرکرده‌های اقلیم شمال عراق داشت. بارزانی با اجازه دادن به ارتش ترکیه برای انجام عملیات نظامی در شمال عراق و حتی حمایت‌های ظاهری، اجازه یافت تا پول‌های نفت صادرشده را در بانک‌های ترکیه سپرده‌گذاری کند، هر چند او کلاه گشادی سر ترک‌ها گذاشت و هیچ وقت آدرس دقیق مکان‌های حضور تروریست‌های پ.ک.ک را به ارتش ترکیه نداد و حتی بخش عمده‌ای از تجهیزات و خدمات مورد نیاز آنها را هم تامین می‌کرد، بارزانی به ارتش بازمانده از اوجلان نیاز داشت و فقط منتظر زمان حرکت بود.

اردوغان در طول شش سال گذشته هیچ وقت به نصیحت‌های برادرانه ایران گوش نکرد، سال 1391 و در سفری که علاءالدین بروجردی به آنکارا داشت او حامل پیام مهمی به مسوولان ترکیه‌ای بود که به صورت شفاهی آن را به اردوغان ابلاغ کرد. وی به ترکیه هشدار داد که اگر طرح‌های ترکیه در سوریه تاکتیکی است، این کشور عمق راهبردی ایران است و تهران هیچ وقت متحد خود را رها نخواهد کرد. او در این دیدار از عزم تهران برای مقابله با تهدیدها علیه مردم، ارتش و دولت مرکزی سوریه پرده برداشت و از ترکیه خواست به بازی خطرناک خود پایان دهد، مساله‌ای که هیچ وقت اردوغان به آن توجه نکرد و حتی با توهین‌های مخصوص خود آن را پاسخ داد.
با این اوصاف، حاصل سفر اردوغان به تهران هر چه که باشد، ناشی از شکست‌های این کشور است، این سفر، سفر پیروزی نیست بلکه سفر شکست است که باید درس عبرتی برای مقامات این کشور باشد.
نظرات بینندگان