یاسین محمدی:
کتاب عکس «بوشهر دیر، بوشهر دور» مجموعه عکسهای اسماعیل جاشویی عکاس شناختهشده بوشهری است که شامل ۱۰۲ عکس از بناهای برجایمانده معماری بوشهر در دوره قاجار و پهلوی است که در اسفندماه 1395 منتشر شده است. عنوان کتاب از شعر منوچهر آتشی وام گرفته است که در صفحات اول کتاب نقل قول شده است. نام کتاب تداعیکننده فضایی از بوشهر است که در گذشته زمانی جای گرفته كه ما به سرعت در حال دور شدن از آن هستیم. تمرکز کتاب بر یادگارهای مانده از معماری قدیم بوشهر است، در مقابل نیروی ستیزنده تخریب و تجديد که عکاس از سر حسرت، سرمایههای فرهنگی شهری در حوزه معماری را میجويد و در این پرسهها به افسوس و دريغ، گاهی هم به آسمان مینگرد که برخی از عکسهای دارای نمای بالانگر، گواه مطلب است. بناهای تنها و ساکت و کز کرده و رو به نابودی با پنجرههای گاه شکسته و دیوارهای ترک خورده با نمادهای حضور انسان سوژه كتاب است.
جاشویی در مقدمه کتاب علاوه بر توضیح راجع به معماری خانههای بوشهر در گذشته، دیدگاه و هدف خود را از تهیه و انتشار این عکسها توضیح میدهد. کتاب حاصل نگاه درون به درون است که جاشویی با تجربه زیسته خود در این معماری، با ایجاد رابطه صادقانه با واقعیت و روح بناها، حس زوال و ویرانی و تهیشدن از اصالت را به بیننده منتقل میکند. او با پرهیز از تعدد زاویه عكاسانه، در بیان تصویری اندیشهاش، هارمونی و یکدستی را حاصل کرده است. عکسهای کتاب عموما با زوایه باز و فاصله ثابت تا سوژه عکسبرداری شدهاند و وضعیت کلی بناها را در کنار ساختمانهای اطراف یا تنها و جدامانده نمایان میسازد.
انتخاب زاویه دید عکاس در راستای اهداف است و او با هوشمندی از کنار تکعکسهای زیبا و یا نماهای دارای عناصر زیباشناسانه صرف پرهیز كرده است و با نگاهی به ابهت از دست رفته بناها در معرض هجوم ساختمانهای جدید برای تصاحب فضای شهری، آشفتگی و درهم فرورفتگی آزاردهنده را بهخوبی منعکس میکند.
ساختمانهایی که در اثر گذشت زمان به حاشیه رانده شده و بهمثابه جانداری زخمی، رها شده تا به مرور، پيكره از جان تهی شود و هیولای هفت سر تجدد آنها را ببلعد. عناصری در حال حذف شدن و عناصری در حال افزوده شدن به پیکره و ریخت شهر هستند که عکاس از جایگاه یک ناظر دردمند از دیدن شکستن و از بین رفتن آن چه که زیبا میداند، با نگاهی حسرتبار به ثبت آخرین بازماندههای آن شکوه و عظمت برای نسل آینده میپردازد.
جاشویی در ادامه کتاب تلاش میکند با ورود به درون خانهها، فضای زندگی شده درون این خانهها را به نمایش بگذارد که آخرین تپشهای زندگی آن در حال ميرا شدن است. حس کهنگی و رهاشدگی و تخریب عیان است و بلااستفاده ماندن لوازم و وسایل نشانی از به حاشیهرفتن کاربردشان در اين شیوه زندگی است. عکسها در بیشتر موارد از حضور آدمها خالی هستند، اگرچه کموبیش در بیشتر عکسها نشانههای حضور انسان در محیط دیده میشود مانند ماشینها و کیسههای زباله. در چند مورد محدود افرادی به شکل پیادههای کمشمار، سهم ناچیزی از فضای عکس را پر کردهاند اما با توجه به اینکه انسان عامل ساخت و ویراني این معماری است، عکاس آگاهانه انسانها را از عکسها بیرون گذاشته است تا با بیرون گذاشتن انسان (منهای یک عکس که افراد حضور كنشمندي دارند) این پیام را منتقل کند که با از بین رفتن سازندگان و صاحبان این بناها و مردم دههها قبل و بر آمدن نسل جدید با اندیشههای دیگر، در فضای گذار از سنت به تجدد، این نسل جدید ارتباط خود را با این فضا قطع شده میبیند و با تخریب این کالبد سعی دارد، ساختهای جدیدی بر مبنای زندگی جدید پایهگذاری کند.
عکاس در بیان اندیشهاش در جایگاه بیطرف نمیایستد و همانطور که در بیانیه ابتدای کتاب آورده است، خود را رسواکننده ساخت و سازهای جدید میداند و در پشت جلد کتاب تاکید میکند که ناتوانی ما در حفظ این بناها بهدلیل ضعف ما در حفظ هویت فرهنگی و شناخت نداشتن از میراث غنی و پربار بوشهر است. جاشویی با پرسه در کوچه پسکوچههای بوشهر و ثبت این عکسها، ما را متوجه این نکته کرده است که از پندار ماندگار بودن وضعیت «حال» دست برداریم و دقت کنیم که روند تخریب به شکل فزایندهای سرعت گرفته است، چنانکه در اواخر کتاب، عکسها هم با زیرنویس «تخریب شده است» آورده شدهاند. چاپ و صحافی و انتخاب عنوان كتاب، گویا است و صفحهآرایی و چیدمان مناسب محتوایی و بصری عکسها به همراه خالی گذاشتن صفحاتی در لابهلای عکسها (فضای تنفسی) برای ایجاد تمرکز بيننده، به ديده شدن بهتر عکسها کمک کرده است. اگرچه عکاس از نشان دادن نماهای بسیار عریض از خانهها و کوچهها پرهیز کرده است و تلاش کرده است با تحریک حس خیال بیننده، فضای کلی شهر را در ذهن مخاطب ترسیم کند، شايد اگر شارپنس عکسها کمتر میبود به حس رویاگونه تصاویر کمک بیشتری میکرد.