bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۵۳۳
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۰ - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷
روایت جلیل شعرانی از شغل و علاقه‌اش:
او اینک یک چهره شناخته شده ورزشی است که بارها و بارها در میادین ورزشی رقابت‌های حساس میان دو تیم فوتبال را قضاوت کرده است، این داور موفقیتش را یک‌شبه به‌دست نیاورده، بلکه پله‌ پله عرق ریخت، سختی کشید، بی‌مهری دید تا توانست امروز نامی آشنا در عرصه داوری کشور باشد
بامداد جنوب:اگر دوباره به دنیا می‌آمدم باز هم معلم و داور می‌شدم
او اینک یک چهره شناخته شده ورزشی است که بارها و بارها در میادین ورزشی رقابت‌های حساس میان دو تیم فوتبال را قضاوت کرده است، این داور موفقیتش را یک‌شبه به‌دست نیاورده، بلکه پله‌ پله عرق ریخت، سختی کشید، بی‌مهری دید تا توانست امروز نامی آشنا در عرصه داوری کشور باشد. جلیلی شعرانی معلم جوان و موفق دیّری است که در بیستمین روز اسفندماه 56 پا به عرصه هستی گذاشت و در خانواده‌ای سنتی و البته فرهنگ‌پرور نشو و نمو یافت. خانواده‌ای که همیشه در خانه‌اش به روی معلمان مهاجر به این بندر کهن که بر کرانه خلیج زیبای فارس جاخوش کرده است، باز بوده، فضای حاکم بر خانواده خواه ناخواه سرنوشت جلیل را نیز به سان دیگر خواهران و برادران خود به پیشه مقدس معلمی گره زد، به‌گونه‌ای که بیشتر فرزندان این خانواده از معلمان خوشنام و صاحب ایده این خطه از کشور به‌شمار می‌روند. او برادر همان معلم کوچک‌ترین مدرسه دنیاست؛ 

مدرسه کالو و عبدالمحمد شعرانی داستان عاشقانه‌ای از معلمی است که بارها و بارها به آن پرداخته شده است. حال جلیل نیز بسان برادر به شغلش عشق می‌ورزد. او افزون بر معلمی، داوری منصف و توانمند است. شعرانی در حال حاضر دانشجوی رشته فیزیولوژی ورزشی در مقطع دکتری و مدرس دانشگاه است. از افتخارات این معلم می‌توان به نخستین داور مسابقات آسیایی دانش‌آموزی (که نخستین دبیر ورزشی بود که از استان برای قضاوت به این مسابقات دعوت شد)، برترین سرگروه آموزشی درس تربیت بدنی استان بوشهر در 3 سال متوالی، اولین مدرس آمادگی جسمانی داوران فوتبال استان بوشهر، اولین داور لیگ برتر فوتسال کشور از استان، قضاوت مسابقه نهایی لیگ یک آزادگان کشور، نماینده داوران استان بوشهر از سال 81 تا کنون، رئیس دپارتمان استان به‌مدت 1 سال، رئیس کمیته داوران شهرستان از سال 80 تا کنون، دارای بیشتری سنوات داوری در لیگ برتر از استان و... اشاره کرد. 

با این اوصاف پی می‌بریم، این خطه در بطن خود هنرمندانی را پرورش داده است که افزون بر پیشه مقدس معلمی، برای نظام آموزشی استان افتخارآفرین بوده‌اند و بدون‌شک این چنین معلمانی با نگاه و رویکرد مطلوب‌تری به شاگردان خود، آموزه‌های علمی و تجربی خویش را می‌آموزند و در کنار امر مقدس آموزش، از آموختن مهارت‌های دیگر غافل نمی‌مانند. گفت‌وگویی را با جلیل شعرانی معلم و داور سختکوش جنوبی به گفت‌وگو نشستیم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

چطور شد که تصمیم گرفتید معلم شوید؟
من در یک خانواده فرهنگی بزرگ شدم و از همان کودکی هم علاقه شدیدی به ورزش داشتم از این‌رو، به‌دلیل پیشرفت در عرصه ورزش و رسیدن به آرزویم که همان داوری فوتبال بود، شغل معلمی را انتخاب کردم.

با این اوصاف، شما در خانواده‌ای بزرگ شدید که در خانه‌اش همیشه به روی معلمان باز بوده و امروز چند تن از اعضای این خانواده به پیشه شریف معلمی مشغولند، فکر می‌کنید آیا جو خانواده در انتخاب شغل شما تاثیر داشت؟
به‌طور قطع وجود چند معلم در یک خانواده و جایگاه اجتماعی آنها در انتخاب من بی‌تاثیر نبوده است. در حال حاضر من به همراه چهار برادر، دو خواهر، یک داماد و سه عروس فرهنگی هستیم و در نقاط مختلف به پیشه شریف معلمی اشتغال داریم. 

معلمی چه ویژگی‌هایی دارد و در کلاس درس بیشتر سعی می‌کنید ورای آموزش‌های تخصصی چه چیزی را به دانش‌آموزانتان بیاموزید؟
معلم باید یک برند اخلاقی و رفتاری برای دانش‌آموزانش باشد و درکنار آموزش، اخلاق و معرفت را به آنها بیاموزد، چراکه این دو پیش‌نیاز پرورش انسانی است که در آینده نه‌چندان دور امور جامعه را در دست می‌گیرد و تصمیمان وی می‌تواند در سرنوشت جامعه تاثیر بگذارد. از این‌رو آموزش اخلاق و معرفت در کنار آموزش تخصصی دروس باید سرلوحه کاری هر معلمی باشد.
شما افزون بر این که یک معلم ورزش باشید، امروز یک داور موفق هستید که در رقابت‌های معتبری کشوری سوت می‌زند، آیا این دو کار شما رو به چالش نمی‌کشد؟ چرا؟
به‌یقین قضاوت کردن و معلمی کردن به وازات هم در بعضی از مواقع چالش‌برانگیز است البته هیچ‌وقت مدیران مدارس در این خصوص برایم چالشی ایجاد نکردند در صورتی که در بعضی از مواقع مسوولان آموزش و پرورش نهایت بی‌مهری را در حق روا داشتند، هر چند همه افتخارات کسب شده من برای شهر و اداره محل کارم لحاظ شده است.

از کودکی یادم می‌آید می‌گفتند معلم همچون شمعی است که می‌سوزد تا بتواند علمش را به شاگردانش بیاموزد شما نظرتان در خصوص این گفته چیست؟
ببینید، تمام دانش‌آموزان فرزندان ما هستند، پس ما باید با تمام وجود و با عشق راه پیشرفت را برای فرزندانمان هموار کنیم تا جامعه‌ای بانشاط و سرزنده داشته باشیم و به وجود فرزندان میهن عزیزمان افتخارکنیم.

فکر می‌کنید معلم چقدر در حوزه تربیت و شناسایی استعدادهای دانش‌آموزان و مسوولیت‌پذیری آنها در جامعه می‌تواند نقش داشته باشد؟
معلمان یک الگوی به تمام معنا برای جامعه و دانش‌آموزان هستند، از این رو، در هر شرایطی باید مراقب رفتار، گفتار و شخصیت خودمان باشیم، زیرا هر اشتباهی می‌تواند در سرنوشت دانش‌آموزمان تاثیر بگذارد. بنابراین ما با ارائه راهکارها و معرفی آیتم‌های موفقیت می‌توانیم در پیشرفت دانش‌آموزان نقش بسزایی ایفا کنیم.

اگر دوباره به دنیا می‌آمدید باز هم معلم می‌شدید؟ چرا؟
بله. باز هم معلمی و داوری فوتبال را کنار هم دنبال می‌کردم اما اگر تجربه الان را داشتم، شرایط بهتری را برای خودم رقم می‌زدم.

چگونه شد که احساس کردید می‌توانید مسابقات فوتبال را قضاوت کنید؟ یک خاطره از قضاوت‌تان تعریف می‌کنید؟
قبل از این‌که داورم شوم، فوتبالیست بودم. با توجه به این‌که در ورزش گروهی رابطه حرف اول را می‌زد، در دوره خدمت سربازی بازیکن تیم مقاومت شهرم بودم اما پس از پایان خدمتم، داوری فوتبال را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کردم. لحظه به لحظه داوری خاطره است؛ سختی‌ها، بی‌مهری‌ها، بداخلاقی‌ها، روزهای خوب و بد، لبخند، استرس، دوری از خانواده، خطرات سفر و... . اما با همه اینها، حضور در کلاس آموزشی فیفا و لیگ برتر شیرین‌ترین خاطره‌‌ای است که همیشه در ذهنم ماندگار می‌ماند. البته غیر از این، خاطره زیاد دارم ولی در اینجا به ذکر یکی از آنها مبادرت می‌ورزم. یادم می‌آید ابلاغ بازی حساس استانی داشتم به همراه کمک‌ها راهی شهر موردنظر شدیم به کمک‌ها گفتم این بازی آخر است. اخراج یا دوکارته شدن بازیکنان زیاد مهم نیست، فقط باید مدیریت کنیم و روانشناسی اولويت کاری باشد. بازی تا دقیقه 90 گذشت، دو دقیقه هم وقت اضافه اعلام کردم، 30 ثانیه مانده به پایان بازی، دو بازیکن از تیمی که دو بر یک بازنده بود به هم توهین کردند که طبق قانون هر دو باید اخراج می‌شدند، من این توهین را شنیدم ولی از کنار آنها دور شدم که یعنی نشنیدم. یک لحظه دیدم پرچم کمک بالاست. فهمیدم که چه می‌خواهد بگوید. می‌دانستم تیم بازنده منتظر است اخراجی صورت بگیرد تا در بازی درگیری ایجاد کنند، سریع به طرف کمک رفتم و ساعتش را گرفتم؛ یعنی به من می‌گوید وقت تمام شد اما او همچنان به اخراج آن بازیکن اصرار داشت. ولی من سریع بازی را به جریان انداختم که بازیکن تیم مقابل گفت کمک می‌گوید، باید بازیکنان خاطی اخراج شوند. گفتم نه، گفت که وقت بازی تمام شده است اما در کمال ناباوری کمک با صدای بلند گفت: نه، من گفتم دو تا بازیکن باید اخراج شوند... خلاصه به‌ناچار دو بازیکن را احضار کردم و با نشان دادن کارت قرمز هر دو را از زمین بازی اخراج کردم که آن دو بی‌اعتنا به کارت‌های من به سمت کمک داور رفتند و بقیه‌اش هم که خود حدس بزنید!!! این شد حکایت آن لاک‌پشت و مرغابی‌هایی که آبگیر بدون آب شد و... .

سخن پایانی؟
درپایان تشکر می‌کنم از روزنامه وزین بامداد جنوب، آقای عبدالله‌زاده مدیر محترم اداره آموزش و پرورش شهرستان دیّر که امسال در کنار مدیران مدارس سال بدون استرسی را برای من رقم زدند و تشکر ویژه دارم از پدر و مادرم که هرچه دارم به‌واسطه وجود آنهاست و همسرم که همیشه در سختی‌ها و ناملایمت‌ها همراه و یاور من است.
در پایان این گفت‌وگو یادآوری می‌شود، وجود معلمانی چون جلیل شعرانی در استان بوشهر بیانگر نقش پررنگ معلم در تعلیم و تربیت دانش‌آموزان است که سختی‌ها را به جان می‌خرند تا به واژه موفقیت مفهومی زیبا ببخشند، به‌راستی اگر سختکوشی از صفات یک معلم نباشد، نمی‌توان به پرورش نسلی مسوولیت‌پذیر و آینده‌ساز امیدوار بود، از این‌رو، امید می‌رود که قدر معلمان موفق و باانگیزه خود را بیشتر از قبل بدانیم تا از این رهگذر، بتوانیم الگوهای موفقی را نظام آموزشی‌مان پرورش دهیم و به جامعه معرفی کنیم. 

نام:
ایمیل:
* نظر: