بامداد جنوب- الهام بهروزی:
نیانبان ساز بیبدیل و طربناک جنوب کشور است که تقریبا سهم زیادی در آیینها، محفلهای شادی و مناسبتهای مختلف اهالی این خطه دارد. سازی که روایتگر قصهها و افسانههایی است از بطن فرهنگ و آداب جاری بر کرانه خلیج فارس نشات گرفته است و مانوس با لحظههای غمانگیز و شادیبخش مردمان سرزمین لیان و دریاست. نیانبان دارای تاریخچه پر فراز و نشیبی است که امروز با تلاش پژوهشگرانی نکتهسنج و اهل طالعه در حال واکاوی و کشف شدن است؛ چه بسا با کشف تاریخچه آن میتوان غنا و ارزش موسیقی جنوب را به همگان گوشزد کرد؛ موسیقی که بهدلیل ظرفیت فوقالعادهاش میتواند در ترویج شادی و نشاط اجتماعی نقش بسزایی ایفا کند، از همینرو است که موسیقی جنوبی از طرفداران پر و پاقرصی برخوردار است.
البته در این میان، نمیتوان نقش هنرمندان و پژوهشگران را در محبوبیت آن نادیده گرفت؛ بهویژه پژوهشگرانی که در حوزه شناسایی تاریخچه سازهای موسیقی بومی و نواحی مشغول تحقیق و تفحص هستند؛ چراکه آنها میکوشند با کندوکاو و نقب زدن به پیشینه سازهای مادر موسیقی بومی جنوب، قدمت و ارزشمندی آن را به نمایش بگذارند. بدیهی است که ساز نیانبان بهعنوان کلیدیترین و منحصربهفردترین ساز جنوب کشور بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرار میگیرد. چندی پیش بود که محسن شریفیان اسنادی دال بر اینکه این ساز در بوشهر دارای قدمتی 200 ساله است، رونمایی کرد اما این تحقیقات به اینجا ختم نشده و یکی از پژوهشگران دیگر هماستانی که در حال حاضر در انگلیس مشغول تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه هادرسفیلد است، به سرنخهای ارزشمندی در خصوص تاریخچه نیانبان پی برده که بدونشک با رونمایی از آن تحولی در یافتههای پیشین ایجاد میشود. از اینرو، با محمدرضا بلادی مولف کتاب «فرهنگ موسیقی بوشهر»، سرپرست گروه موسیقی «لیمر» و پژوهشگر کوشای هماستانی در مورد پژوهش اخیرش در خصوص ساز نیانبان و یافتن سرنخ جدیدش در این زمینه گفتوگویی را صورت دادیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت میکنیم.
شما در جدیدترین تحقیقات خود به راز بزرگی در مورد ساز نی انبان پیبردید، میشود در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
در مورد ساز نیانبان تا به امروز گمانهزنیهای مختلفی صورت گرفته اما اگر بخواهیم بهصورت مستند در این خصوص سخن بگوییم احتیاج به تحقیق، مطالعه و پژوهش بیشتری دارد. ساز نیانبان همانطور که از نامش پیداست از دو جزء نی و انبان تشکیل شده است. بنابراین همین نکته نشان میدهد که این ساز متشکل از ابتداییترین وسایلی است که انسان میتوانسته از آن ساز بسازد و این خود نشان از قدمت آن دارد. همچنین ساز نیانبان در سراسر ایران و جهان موجود است؛ بهطوری که این ساز کشورهای اروپایی، هند و افریقا در دسترس است؛ البته با اندکی تفاوت در ساختار و یا شکل. بنابراین این ساز، فراتر از بوشهر هم شناخته شده، بوده است. منوچهری دامغانی شاعر قرن پنجم هم در آثارش به نیانبان اشاره میکند یا اثیرالدین شاعر قرن ششم هم از آن یاد کرده است. همه مشخصات این ساز در مورد بوشهر برمیگردد به حدود ۲۰۰ سال پیش و آن هم در کتاب جهانگردهایی که که از این دیار عبور کردهاند. یکی از آنها فردی فرانسوی است که در کتاب خود به نام «فارس» به مقوله موسیقی بوشهر میپردازد (perse تالیفLouis Dubeauz – 1841).
وی عکسی را در این کتاب نشان میدهد که در آن سازهایی چون کمانچه، نیانبان و کوبهای دیده میشود. با مطالعه این کتاب مشخص میشود که او بهطور مستقیم درباره این ساز سخن نگفته و تنها از اطلاعات کتابی دیگر استفاده کرده که حدودا آن را ارجاع داده به کتاب دیگری که 20 یا 30 سال قبل از این وجود داشته که فکر میکنم سال ۱۸۱۱ میلادی باشد. کتاب به همت ویلیام اوزلی نوشته شده که اتفاقا از بوشهر هم بازدید کرده است. ویلیام در آن تاریخ به شخصی به نام سعید که نوازنده نیانبان بوده، برخورد میکند که نوازندگی این ساز را از سوی این شخص تشریح میکند. بعد از آن هم در کتاب دیگری در سال ۱۸۱۷ میلادی جهانگردی دیگری مشاهدات خود را همراه با تصویری از نیانباننواز تشریح میکند .همه این سوابق و موارد دیگر به ما نشان میدهد که چیزی حدود ۲۰۰ سال پیش ساز نیانبان در این خطه یعنی بوشهر قدمتی مستند دارد. یک پژوهشگر انگلیسی در همان حدود زمانی بهصورت مستقل مطرح میکند که ساز نیانبانی را که در بوشهر وجود داشته، میتوانیم مادر تمام نیانبانهای جهان معرفی کرد. وی استدلال میکند در ابتدا فکر میکرده که مادر این ساز، ساز اسکاتلندیها بوده است ولی آنها اشتباه میکردهاند. در واقع، این ساز را از رومیها گرفتهاند و رومیها آن را از ترکیه و آنها نیز پیشتر از ایران گرفتهاند. جالب اینجاست که وی در حالی چنین استدلال میکند که هیچگونه اطلاعی از کشفیات باستانی و تاریخی ندارد که بعدها اتفاق میافتد و این موضوع را تائید میکند. با این تفاصیل میتوان چنین نتیجه گرفت که نیانبان امروز بوشهر میراث چند هزار ساله ایرانیان است که میتوان آن را مادر نیانبانهای جهان نامید.
پیش از این قدمت این ساز را به ۲۰۰ سال پیش نسبت میدادند، فکر میکنید رونمایی از این تاریخچه دیرین نیانبان چه پیامدی برای موسیقی جنوب بهویژه بوشهر دارد؟
همانطور که پیشتر آمد قدمت مستند این ساز در بوشهر به بیش از ۲۰۰ سال برمیگردد؛ اینکه میگویم قدمت مستند این ساز، به این معنی است که شاید پیش از نیز این ساز در بوشهر نواخته میشده که به احتمال زیاد هم چنین بوده ولی اسناد ما تا حدود ۲۰۰ سال را فعلا تائید میکنند اما در ایران همانطور هم که باز هم اشاره کردم، در ادبیات ما در قرون پس از اسلام از ساز نیانبان بسیار سخن به میان آمده است. نیانبان ایران را در پیش از اسلام میتوان در حجاریهای طاق بستان بیابیم؛ تصاویری از این ساز که قدمت آن را به 18۰۰ تا ۲۰۰۰ سال پیش میرساند. این تصاویر از سوی موسیقیدانها و تاریخشناسان معتبر به تائید رسیده است که این نوازنده در طاق بستان از ساز نیانبان استفاده میکند .اما نکته جالب اینجاست که من به تازگی مستنداتی از یک باستانشناس در سال ۱۹۰۰ دیدهام که در حفاریهایی خود در منطقه خوزستان امروزی به مجسمهای از نیانباننواز برخورد میکند. وی با جزئیات تصویر حجاری شده نیانباننواز را شرح میدهد. مجسمه پیدا شده مربوط به دوره ایلامی است و قدمت این ساز را در ایران به سه هزار سال پیش نسبت میدهد. از اینرو، این مجسمه قدیمیترین سندی است که از ساز نیانبان در جهان وجود دارد. ما در هیچ کجای دنیا سند مکشوفهای در دست نداریم که نشان دهد این ساز تا این اندازه قدمت دارد. مثلا در مصر «ارغول» که سازی شبیه به نی جفتی است، کشف شده که قدمتی بیش از این دارد ولی نیانباننواز کشف شده در ایران مستندی منحصربهفرد است که پیشینه این ساز را به ایران میرساند.
آیا خاستگاه این ساز بوشهر بوده و قدیمیترین نوع آن چه ویژگیهایی دارد؟
جهانگردهای انگلیسی چون ویلیام اوزلی و ...اشاره کردهاند که این نوازندگان، عرب بودهاند اما ما باید بدانیم که چنین ادعایی، به اصالت ایرانی بودن ساز نیانبان خدشهای وارد نمیکند. برای پی بردن به این موضوع ما باید تاریخ و وضعیت بوشهر 200 سال پیش را مطالعه کنیم. با مطالعه کتابهای مختلف در آن زمان پی میبریم که وضعیت بوشهر آمیزهای از بخشهای مختلف ایران و همچنین عربها بوده است. عربها نقش بسیار مهمی را در بوشهر ایفا میکردند و بسیاری از مردم بوشهر یا عرب بودند یا با زبان عربی آشنایی کامل داشتهاند. پس وظیفه ما این است که شرایط اجتماعی آن دوره را خوب بشناسیم تا بتوانیم تصویر بسیار دقیق و صحیحی از بوشهر 200 سال قبل ارائه بدهیم. بوشهری که بستر اصلی فرهنگ و موسیقی است که امروزه با آن سروکار داریم.
با این اوصاف، مشخص میشود اهالی بوشهر از خیلی سالها پیش به موسیقی و ساخت ساز توجه داشتهاند، نظر شما در این باره چیست؟
ببنیدی ما امروزه در منطقه جنوب ایران با انواع مختلفی از «نی انبان» سروکار داریم: 1) نی انبانی که در حاشیه خلیج فارس در کنگان و از سوی عربهای ایرانی نواخته میشود. 2) نیانبان منطقه گناوه و دشتستان. 3) نیانبان منطقه خوزستان و 4) نیانبان منطقه بوشهر. این سازها نهتنها ظاهرشان با هم متفاوت است (مشک و دستههای زیر و بم) بلکه از نظر فرم، ریتم و مدها هم متفاوت هستند. من اینطور فکر میکنم که در گذشته این ساز در سایر نقاط ایران نیز نواخته میشده است با حالات و مدهایی که مربوط به همان اقلیم بوده است. در آثار و نوشتههای حدود دویست سال پیش جهانگردهای اروپایی نیز اشارههایی یافتم مبنی بر اینکه در مناطق مختلف ایران ساز «نیانبان» وجود داشته است؛ به عنوان نمونه روایتهایی که از وجود این ساز در کاروانسرایی نزدیک اصفهان، بین بختیاریها، شمال ایران و غیره داریم . با توجه به یافتههای باستانشناسان و پراکندگی آن در فلات کهن ایران و همچنین سایر ادلهای که بیان شد، اینطور بهنظر میآید که حدود سه هزار سال پیش نیز ساز نیانبان، یک ساز ملی بوده و بیشتر مردم ایران با آن آشنایی داشتهاند و در اعیاد و یا مراسم خاص از آن بهره برده میشده است و بهمانند امروز تنها نماینده و معرف فرهنگ جنوب ایران نبوده، بلکه نماینده بخش بزرگتری از سرزمین باستانیمان ایران بوده است.
سخن پایانی؟
خوشبختانه با تلاشی که صورت گرفته، موفق شدم اسناد مختلفی را در مورد این ساز تهیه کنم که در واقع یک تاریخچه مستقل را به علاقهمندان آن معرفی میکند. آنچه در این گفتوگو مطرح کردم، تنها چکیدهای بود از طرح فوق لیسانسم در دانشگاه هادرسفیلد انگلستان که به این ساز اختصاص دارد. انشاءالله پس از پایان آن، ترجمه فارسی پایاننامهام را به همراه تمام مستندات در اختیار علاقهمندان قرار خواهم داد. بسیار سپاسگزارم از شما که این فرصت را به من دادید تا بتوانم این اطلاعات را با شما و سایر علاقهمندان در میان بگذارم.