بامداد24/سید علی موسوی: روسها مانند همیشه در لحظات آخر ورق معادلات را برمیگردانند، این همان چیزی است که ایالات متحده چندین بار و در چندین نقطه آن را تجربه کرده ولی گویا هنوز راهکاری برای مقابله با آن نیافته است.
اکنون نیز نگله کرملین بهسمت جنوب چرخیده است، بهسمت دروازههای خاورمیانه و مدیترانه، جایی که جنگ نیابتی شدیدی میان قدرتهای منطقهای رخ داده است؛ نبردی که میتواند باعث برخورد نظامی شدیدی میان طرفهای درگیر شود. حتی خود روسها نیز پتانسیل درگیر شدن در این جنگ خونین را دارند، زیرا نمیخواهند منافع مهمشان را از دست دهند.
از کییف تا دمشق
ماههای گذشته بود که نیروهای روس در شرق اوکراین به حملات خود علیه ارتش کییف ادامه دادند و توجهی به واکنشهای دولتهای غربی نکردند. اول سپتامبر پس از استقرار آتشبس جدید، اسلحهها ناگهان آرام گرفتند. تحلیلگران خوشبین گمان میکردند ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه عقب کشیده است.
پس از آن، گزارشهایی از سوریه منتشر شد با این مضمون که هواپیماهای جنگی روسیه بر فراز مواضع شورشیان در ادلب به پرواز درآمدند. سربازخانهها در پایگاه جدیدی ساخته و کشتیها از وسایل جنگی پر و خالی شدند. با این اسناد روشن شد که پوتین عقب نکشیده بلکه در حال تغییر جبهه است و یکی دیگر از مانورهای خود را عملی میکند؛ مانورهایی که مکررا طی آنها نقصهای دولت اوباما را به رخ میکشید.
هنوز مشخص نیست که روسیه در سوریه چه هدفی را دنبال میکند یا حتی در اوکراین که در آن بیش از 9 هزار سرباز دائمی و 240 تانک و 30 هزار نیروی غیر دائم مستقر کرده است، بهدنبال چیست.
به نظر میرسد پوتین در تلاش است تا از فشار خود در جبهه جدیدی برای پذیرش خواستههایش در اوکراین از طرف غرب استفاده کند. گویا او سعی دارد تا پیروزی خود را در نقطهای دیگر نیز جشن بگیرد.
در اوکراین نیز کرملین بردی قاطع کسب کرد، روسها توانستند معاهدهای به اوکراین تحمیل کنند که براساس آن کییف باید با هدف ارائه قدرت بیشتر به مناطق تحت اشغال روسیه اصلاحات قانونی انجام دهد و این اصلاحات باید نمایندگان مسکو را راضی کند. این مساله به پوتین یک حق وتو در ساختار حاکمیت اوکراین میدهد. با وجود اینکه روسیه حتی هدف و شرط اول توافق مینسک یا همان آتشبس را اجرا نکرد، پوروشنکو از سوی دولت اوباما برای ارائه بسته اصلاح قانون به پارلمان اوکراین بهشدت تحت فشار قرار گرفت. پوروشنکو به این مساله تن داد و با هشدار دادن به نمایندگان مبنی بر احتمال از دست دادن حمایت امریکا باعث تصویب آن نیز شد.
پوتین با این حال این امتیازات را نپذیرفت و به صراحت اعلام کرد، این اصلاحات به درد نمایندگانش در اوکراین نمیخورد و اساس ساختار قدرت را در این کشور تغییر نداده است. درخواست او برای دیکته کردن سیستم سیاسی اوکراین دیگر بیشتر از این عیان نمیشد اما رهبران غربی به جای رد کردن هنوز به سیاستهای کجدار و مریز خود متعهدند. آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان در آخرین دیدار خود با پوروشنکو در این باره گفت: ضروری است تا بر اختلافاتمان با روسیه فائق آییم. کییف اکنون برای برگزاری انتخابات در مناطق اشغالی در ماه آینده بهشدت تحت فشار است، حتی اگر این مناطق هنوز تحت کنترل نیروهای روسی است و اکثر اوکراینیهای این منطقه آن را ترک کردهاند.
حالا چگونه میتوان این سیاستها را در سوریه تفسیر کرد؟ در آنجا هم به نظر میرسد پوتین نقشه روشن اما زیانبار دیگری دارد. او قصد دارد هرگونه تلاش غرب و متحدانش را برای برکناری بشار اسد مسدود کند و به اجبار نیروهای این دولت را در ائتلافی جدید علیه داعش شرکت دهد. پوتین احتمالا این ایده را طی تماس تلفنی در ماه ژوئن با اوباما مطرح کرده بود. اوباما هم مانند کری به اشتباه نتیجه گرفته بود که پوتین آماده همکاری است.
سوریه اولویت اصلی کرملین
حالا ناگهان نیروهای روسیه در مناطقی از لاذقیه دیده میشوند. برخی تحلیلگران میگویند، از هواپیماها و پهپادهای روسیه ممکن است برای انجام حملاتی به نیابت از دولت سوریه استفاده شود.
پوتین احتمالا میخواهد مساله دمشق را یکسره کند ولی از یک مساله هراسناک است و آن احتمال دخالت امریکاست، برخی کارشناسان میگویند پوتین دلهرهای ندارد، زیرا میداند که دولت اوباما به همان طریقی که در اوکراین پیش آمد واکنش نشان میدهد، یعنی دادن امتیاز فراوان به روسیه و متحد قدرتمند منطقهای خود ایران و فشار بر متحدان عربش برای پذیرفتن آن.
فرود جنگندههای پیشرفته روس در سوریه بهتازگی تاثیر خود را گذاشته است و دلیل آن این است که دشمنان قسم خورده دمشق یکی پس از دیگری لحن خود را نسبت به حکومت اسد تغییر دادهاند. گویا راهکار کرملین در سوریه نیز موفقیتآمیز بوده است.