بامداد جنوب - الهام بهروزی:
اینجا بوشهر است. اینجا مهد انرژی و همچنین فقر و محرومیت است. اینجا آب نیست، برق نیست... گرما بیداد میکند و آفتاب سوزان در تابستان با یکهتازی پیش میرود... . حال چه فرق میکند که ما مدام دم از فرهنگ صحیح استفاده از آب یا برق بزنیم، مگر در این شرایط بیآبی و بیبرقی میتوان چیزی را درونی کرد!!! بدیهی است که برای فرهنگسازی در جامعه، «هنر» یکی از کارامدترین ابزارهاست که میتواند به کمک ظرفیت وسیعی که در اختیار دارد، نگاه و توجه مردم را به موضوع انتخابی خود جذب کند و بهصورت غیر مستقیم آگاهیبخشی و اطلاعرسانی کند.
هرچند بیآبی و بیبرقی بوشهر مسالهای قابل حل است اما سوءمدیریت و بیدرایتی مدیران اجرائی در این خطه موجب شده در این چند سال اخیر که خشکسالی گریبان جنوب را گرفته، این موضوع به بحرانی لاینحل تبدیل شود!!! این در حالی است که میتوان با مدیریت صحیح از این بحران عبور کرد اما زهی خیال باطل!!! برای مثال، ما بیشترین مرز را با خلیج فارس داریم؛
خلیجی که با سیاستهای اشتباه کمکم دارد به یک فاضلاب بزرگ تبدیل میشود اما از این فراتر برویم، همین خلیج ظرفیتی است که میتوان با احداث آبشیرینکنهای مجهز در نقاط مختلف استان مساله بیآبی منطقه را مرتفع کرد اما نمیدانم مدیران اجرائی چرا لاکپشتوار در این زمینه پیش میروند و همه تقصیرها را گردن مردم میاندازند که در مصرف آب صرفهجویی نمیکنند؟!! ما از این مدیران محترم یک سوال داریم مگر چند درصد از آب مصرفی در شهرها استفاده میشود؟ پاسخ این است: 5 درصد. حال صرفهجویی در مصرف آب شهری چقدر میتواند در رفع مشکل بیآبی مفید واقع شود؟!! اصلا برنامه متولی این حوزه در این سالها در زمینه فرهنگسازی مصرف آب چه بوده است؟ چرا هر ساله با فرو رفتن در عمق فاجعه یادشان میافتد که با جیرهبندی آب یا قطع روزانه برق میتوان مردم را در مصرف انرژی توجیه کرد؟!! آیا راهکاری غیر از این وجود ندارد؟ طبیعی است مدیری که مسوول و مدبر نباشد، عموما راحتترین راه را در این خصوص برمیگیزند. حال از آنجایی که رسانه در ارتقای سطح آگاهی جامعه، فرهنگسازی و روشنگری نقش بسزایی را ایفا میکند، تلاش شد در این گزارش پای صحبت برخی از چهرههای هنری و فرهنگی استان که تاثیر شگرفی در بهبود فرهنگ و توسعه فرهنگی استان داشته و دارند، بنشینیم و از همه آنها یک سوال را در خصوص فرهنگسازی در زمینه استفاده بهینه از آب بپرسیم که پاسخ هر کدام از آنها به تفکیک آورده میشود.
سوال مطرح شده این است: «با توجه به خشکسالیهای چند سال اخیر، اینک در برخی از نقاط کشور از جمله جنوب، شاهد بیآبی و جیرهبندی آب هستیم که میطلبد در این زمینه مصرف صحیح آب را به مردم آموزش دهیم؛ بهنظر شما هنر چگونه میتواند در زمینه فرهنگسازی و بهبود نگرش مردم به این مقوله حساس موثر ظاهر شود؟»
اینجا جنوب است!
جهانشیر یاراحمدی، رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان، نویسنده، پژوهشگر و بازیگر تئاتر در پاسخ به این پرسش به بامداد جنوب گفت: بدونتردید هنر میتواند در این زمینه راهگشا باشد ولی به گمانم مشکل اندکی عمیقتر است. همین امروز دوستی بهشکل جدی میگفت در روستای پدریام که تنها دو خانواده زندگی میکنند که به شغل دامداری مشغولند، طی این سالها از آب شرب (لولهکشی شده) که به روستا دادهاند، حیوانات نیز از آن استفاده میکنند، بهطوری که الان آن حیوانات دیگر حاضر نیستند آب چاه بنوشند!!! طنز تلخی است واقعا؛ حالا شما به این گروه آموزش بده، از طریق هنر و یا هر رشته دیگری. دردمندانهتر اینکه، بخش وسیعی از این آب شرب صرف کشاورزی میشود!!! گزارش اخیر روزنامه اعتماد در مورد مزارع هندوانه و میزان استفاده از آب آنها را خواندم؛ هم عجیب بود و هم فاجعه.
اینها به گمانم از آموزش رد است، باید چاره دیگری اندیشید. حال برایم سوال است: ما که بیش از نهصد کیلومتر مرز آبی با خلیج فارس داریم، پس چرا خبری از «آبشیرین کن» نیست؟ من نوجوان بودم، گناوه دستگاه آبشیرینکن داشت که مردم استفاده میکردند؛ الان همان دستگاه هم وجود خارجی ندارد متاسفانه. با این دریا، ما اصلا نباید مشکل آب داشته باشیم. نکته مهمتر اینکه آیا مشکل آب فقط باید دامنگیر مردم جنوب باشد؟ چرا جاهای دیگر مشکل آب ندارند. سرتان را درد نیاورم. هنر، بهطور قطع میتواند در آموزش نقش تاثیرگذاری داشته باشد ولی پیش از مردم، باید مسوولان آموزش ببینند. بهگمانم مشکل آب حلشدنی است، به شرط آنکه مشکل مدیریتی حل شود. راستی، چرا با این آفتاب سوزانی که ما در جنوب داریم (در خیلی از نقاط کشور هم داریم) برق تولید نمیکنیم؟ چرا برق شهری که نیروگاه در دو قدمیاش برق تولید میکند، قطعی دارد؟ یادمان باشد: «اینجا جنوب است.» سرزمین نفت و گاز. بودجه کشور از استانهای جنوبی تامین میشود. اینجا مردم باید در بهترین شکل ممکن زندگی کنند. این حق مسلم آنهاست. تاکید میکنم: «حقشان است.» بعله، هنر در آموزش نقش بسزایی دارد. شک نکنید.
رسانه موظف است مقصر اصلی بیآبی را به مردم معرفی کند
سیدرضا صافی، سینماگر و مستندساز مطرح کشور که هماینک مجموعه مستند «5 نفر» وی از آنتن شبکه مستند سیما در حال پخش است، در پاسخ به این پرسش به بامداد جنوب گفت: طبیعتا هنر با توجه به اینکه ابزار بیان اندیشه و تفکر است و اثرگذاری بر اذهان عمومی دارد، میتواند در شئون مختلف زندگی ما موثر ظاهر شود. یکی از این وجوه اثرگذاری، ارائه و تبیین الگوهای صحیح شیوه زندگیاست. زندگی مثل جریان آب میماند که خود به خود مسیرش را پیدا میکند ولی ارائه الگوی صحیح و کانالسازی عاقلانه میتواند از هدررفت انرژی و زمان آن جلوگیری کند. طبیعتا اسراف و زیادهروی در مصرف هر چیز امری مذموم از نظر اخلاقی و مردود از لحاظ عقلانی است. تبیین الگوهای درست و بهینه مصرفکردن یکی از کارکردهای رسانههای جمعی است که طبیعتا به شیوههای هنرمندانه ممکن خواهد بود وگرنه صرف انتقال اطلاعات به تنهایی نمیتواند بر مخاطبان اثرگذاری لازم را داشته باشد.
وی در ادامه با بیان اینکه اما اجازه بدهید تا سوال شما را به چالش بکشم! همانطور که گفتم و کاملا روشن است، اسراف امری مذموم و مردود است؛ چه اسراف در خوراک و پوشاک و سایر مصارف روزمره و چه حتی در رفتارهای مثبت مانند مطالعه و ورزش یا عبادات فردی همچون نماز و روزه و تلاوت قرآن!، افزود: تا اینجای کار من و شما با هم اتفاق نظر داریم و هیچ مشکلی هم در میان نیست. اما چالش من با سوال شما از جای دیگر شروع میشود، شما در طرح سوال خودتان به زیادهروی مردم در مصرف آب اشاره کردید. درسته؟ و بهطور قطع نگاهتان معطوف به شرایط امروزی وضعیت کم آبی و بحران آب در کشور است. درست میگویم؟ جالب اینجاست که بدانید و بدانیم که سرانه مصرف آب خانگی در ایران حدود ۵ درصد است. درحالی که همین سرانه در مورد بحث کشاورزی به حدود ۹۰ درصد میرسد! پس چه اصراری وجود دارد، هروقت که بحث صرفهجویی در مصرف آب پیش میآید، فورا به مصرف آب خانوارها توجه میکنیم؟ بهنظر من در خوشبینانهترین حالت این نشان از یک تلاش مذبوحانه دولتی دارد که بهجای اینکه تلاش و بودجه خودش را صرف اصلاح سیستم کشاورزی در کشور کند، بهنوعی از زیر بار این مسوولیت حیاتی شانه خالی میکند و نگاهها را به ناحق به سمت مردم میکشاند!!! به بیان دیگر، دولت در طول سالیان متمادی تلاش کرده تا بهجای اینکه با یک اقدام قاطع و برنامهریزی مدبرانه و عالمانه، سیستم آبیاری قطرهای را در کشور جا بیندازد و از کشاورزان در این زمینه حمایت کند، به روزمرگی و بیعملی و انفعال دچار شده و برای توجیه این روزمرگی، در تبلیغاتش مدام مردم را به صرفهجوئی دعوت کند.
صافی در پایان با تاکید بر اینکه اجازه بدهید که دوباره به ابتدای کلام برگردم و برای پرهیز از سوءتفاهم خوانندگان، دوباره تکرار کنم که اسراف و زیادهروی در مصرف هر نوع نعمت خدادای -که آب در راس آنهاست- یک امر مذموم اخلاقی و رذیلت رفتاری محسوب میشود و هیچ عقل سلیمی هم آن را تائید نمیکند، تصریح کرد: سخن من هم دال بر تشویق زیادهروی در مصرف آب نیست، بلکه اشاره من به فرار سیستماتیک دولت از زیر بار مسوولیتش است! بنابراین از شما بهعنوان یک رسانه انتظار میرود که مساله را شفاف کنید! در مقابل این حجم از تبلیغات دولتی که سعی دارد تا مقصر اصلی بحران آب را مردم معرفی کند، صریح و شفاف حقایق را بیان کنید و مقصر اصلی را که تمام دولتهای دهههای اخیر بودهاند، به مردم معرفی کنید! اجازه بدهید تا با یک مثال مساله را خیلی شفافتر بیان کنم! فرض میکنیم که از همین امروز تمام مردم یعنی جمعیت ۸۰ میلیونی ایران، حتی یک قطره آب مصرف نکنند! هیچ شیر آبی باز نشود، هیچ قطره آبی در هیچ خانهای به هیچ عنوان نچکد! فرض محال که محال نیست! به عبارتی، هشتاد میلیون ایرانی، در طول یکسال حتی یک قطره آب ننوشند! فکر میکنید بعد از گذشت یکسال چه تغییری در وضعیت کمآبی کشور رخ خواهد داد؟ جواب شما یه کلمه سه حرفی است: «هیچ».
هنرمندان میتوانند در رفع اختلالات فرهنگی در جامعه موثر باشند
محمدرضا بلادی، سرپرست گروه موسیقی «لیمر» و موسیقیدان مطرح هماستانی که اینک در خارج از کشور مشغول به تحصیل است، در اینباره به بامداد جنوب گفت: از آنجا که یک هنرمند، صاحب جایگاه اجتماعی ویژهای است و نسبت به جهان پیرامونش یکسری تعهداتی دارد که باید به آنها حساس باشد، بهخصوص آنکه هنرمندان در میان مردم و جامعه محبوبیت چشمگیری دارند؛ بنابراین مایل هستند که از این محبوبیت در بهینهسازی فرهنگ جامعه خودشان بهره بگیرند و تا آنجا که میتوانند تاثیر مثبت را رقم بزنند. این اثرگذاری در مسائل مختلف فرهنگی-اجتماعی مثل استفاده صحیح از آب آشامیدنی هم از این مورد است اما خب از طرف دیگر، بخش زیادی از این مساله به خود مردم برمیگردد؛ مثل بهینهسازی الگوی مصرف آب! اینجا دیگر پای خود مردم به میان میآید؛ اما در مقابل سیستم دولتی از قبیل نهادهای اجرائی هم سهم خودشان را دارند و باید دید که این نهادها به وظایف خودشان تا چه میزان واقف هستند و از خود کارایی نشان میدهند: مثلا آیا لولههای آبرسانی آب شرب شهری، کیفیت لازم را دارند یا مثلا در زمینه کشاورزی تا چه میزان الگوی مصرف ما صحیح است و یا تا چه اندازه آب را هدر میدهیم! خب، صرفا نمیشود فقط وجهه عمومی آن یعنی سهم مردم را لحاظ کنیم. این یک رابطه متقابل است که هر دو طرف باید با هم به یک دیالوگ سازنده برسند تا الگوی صحیح مصرف آب، مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.
این موسیقدان در پایان با بیان اینکه همه ما باید دست به دست هم بدهیم تا این مشکل تا آنجا که میشود رفع شود، افزود: همانطور که شما هم اشاره کردید، هنرمندان با توجه به جایگاه و محبوبیتشان میتوانند در رفع نقایص و اختلالات اجتماعی-فرهنگی نظیر مساله کمبود آب، ارائه الگوی صحیح مصرف و فرهنگسازی در جامعه مفید واقع شوند و تاثیر مثبت بگذارند.
مسوولان بیش از مردم به آموزش نیاز دارند
شیما جوادپور، نویسنده و کارگردان مطرح و توانمند هماستانی نیز در این خصوص به بامداد جنوب گفت: كمي ناعادلانه به نظر ميرسد حالا كه دچار بحران كمآبي شديم تنها به موضوع مصرف بهينه آب بپردازيم و نياز آموزش به مردم را بر موارد مهمتر مثل سياستگذاري سازمانهاي مرتبط، مقدم بدانيم. هر چند نقش هنر در فرهنگسازي در جامعه نقشي مهم و غيرقابل انكار است اما بهراستي در خصوص استفاده از آب و...، مسوولان اجرائی و مربوط تا چه اندازه درست عمل كردهاند؟ به ياد دارم كه در سالهاي نهچندان دور اداره محترم آب و فاضلاب استان، بودجه فرهنگي خود را در زمینه آموزش مردم و فرهنگسازی به برگزاري جشنها و آموزش در مدارس و... اختصاص داده بود ولي امروز چقدر از آن همه تلاشها بهره بردهايم؟ و چه نتيجه مطلوبي از فرهنگسازي گذشته در وضع موجود مشاهده ميكنيم؟ هر چند هنر و خلاقيت تاثيرگذار باشد اما بايد دستي باشد تا آن را بهدرستي و بجا بهكار گيرد تا فرهنگ صحيح استفاده از آب اين سرمايه الهي را در مردم نهادينه و تبديل به بخشي از وجدان عمومي و اجتماعي فرد در جامعه کنيم؛ البته پیش از این باید مسوولان مرتبط آموزش ببینند که خود سرمنشا آن هستند؛ یعنی باید ذخيره صحيح آب، بهرهبرداري و کاربرد درست آن را آموزش ببنیند و این سیاستها را بهدرستي به كار گيرند، چراكه تنها آموزش مردم چارهساز وضعيت موجود نيست.
نمایش قالب مناسبی برای فرهنگسازی است
فضلالله عمرانی، بازیگر و کارگردان جوان و موفق دیّری که بارها تجربه حضور در جشنوارههای معتبر ملی و بینالمللی مثل جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را در کارنامه خود دارد، در پاسخ به این پرسش به بامداد جنوب گفت: بهطور قطع قدرت هنر در فرهنگسازی ساختارهای اجتماعی و تغییر در روند جامعه روبه رشد تاثیرگذار خواهد بود. در زمینه کمبود آب نیز استفاده از ابزاری چون هنر در فرهنگسازی مصرف بهینه آب و انرژی تاثیر گذار است و بهیقین در این خصوص استفاده از همه هنرهای موجود نقشآفرین خواهد بود، برای مثال، در هنر نمایش، بهخصوص نمایشهای میدانی و خیابانی میتوان آموزشهای لازم را برای صرفهجویی در مصرف آب به مخاطب داد.
این گزارش را با شعری از سهراب سپهری به پایان میرسانم، باشد که مسوولان کمی به خود آیند: « در فرودست انگار، کفتری میخورد آب./ یا که در بیشه دور، سیرهای پر میشوید./ یا در آبادی، کوزهای پر میگردد./ آب را گل نکنیم:/ شاید این آب روان، میرود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی/ دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب./ زن زیبایی آمد لب رود،/ آب را گل نکنیم:/ روی زیبا دو برابر شده است./ چه گوارا این آب!/ چه زلال این رود!/ مردم بالادست، چه صفایی دارند!/ چشمههاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد!/ من ندیدم دهشان،/ بیگمان پای چپرهاشان جا پای خداست./ ماهتاب آنجا، میکند روشن پهنای کلام./ بیگمان در ده بالادست، چینهها کوتاه است./ مردمش میدانند که شقایق چه گلی است./ بیگمان آنجا آبی، آبی است./ غنچهای میشکفد، اهل ده باخبرند./ چه دهی باید باشد!/ کوچه باغش پر موسیقی باد!/ مردمان سر رود، آب را میفهمند./ گل نکردندش، ما نیز/ آب را گل نکنیم».