داود
علیزاده:
برخی
با صدایشان همیشه ماندگار هستند در ذهن و وجود ما؛ مثل پرویز بهرام، دوبلور خوشصدای
سینما و تلویزیون. هرچند او دیگر در میان ما نیست؛ اما صدا و هنرش همیشه با ماست.
پرویز بهرام
(متولد ۱۳۱۲- درگذشته 6 خردادماه 1398 تهران) بازیگر تئاتر و صداپیشه برجسته ایران
بود. پرویز بهرام دانشآموخته کارشناسی حقوق قضائی بود و سالها به وکالت
دادگستری اشتغال داشت. او کار دوبله را از سال ۱۳۲۴ با حضور در دوبله فیلم ایتالیایی
هنرپیشه شروع کرد. صدای او از جمله صداهای ماندگار دوبله ایران بود و بیگمان یکی از
ماندگارترین صداهای او در مستند «جادهی ابریشم» آشنای گوشهای ایرانیان است. برخی
نقشهای بهیادماندنی وی عبارتند از: کرک داگلاس (اولیس ساخته ماریو کامرینی) سرگئی
بوندارچک (اتللو ساخته سرگئی یوتکویچ) لورنس اولیویه (هنری هشتم، اتللو) آنتونی هاپکینز
(تله تئاتر اتللو) جیمز میسون (آنتونی کلوئوپاترا، ژولیوس سزار ساخته جوزف ال منکیه
ویچ، مادام بوواری ساخته وینسنت مینه لی) اورسون ولز (مرد سوم) هربرت لوم (جنگ و صلح
ساخته کینگ ویدور) جیسون روباردز (فیلادلفیا جاناتان دمی) ریشار ژوردان (سریال بی نوایان
به نقش ژان والژان) ناصر ملک مطیعی (سریال سلطان صاحب قران (علی حاتمی) به نقش امیر
کبیر).
برای
پاسداشت این هنرمند در این گزارش مروری داشتهایم بر قسمتهای قابل توجه گفتوگوهای
پرویز بهرام با خبرنگاران و برنامههای مختلف راجع به زندگی شخصی و فعالیتهای حرفهایاش
که مخاطبان را به مطالعه آن دعوت میکنیم.
وی درباره
ورودش به دنیای دوبله در برنامه «زنده رود» با اجرای نیما کرمی در سال 94 گفته بود:
«من دوستانی در حوزه دوبله نظیر جعفر والی و هوشنگ لطیف پور داشتم که یک روز آنها
را در لالهزار دیدم به همراه آقایی به نام رضایی که مستندساز بودند و قسمت دوبله ایران
فیلم نیز دستشان بود. ایران فیلم در حال حاضر خانه سینماست. آقای رضایی خطاب به دوستانم
گفت که چه صدایی دارد و من را برای کار دعوت کردند و مشغول به دوبله شدیم.»
وی با بیان
اینکه زمان ورود از من تست دوبله نگرفتند، افزوده بود: «اولین نقشی که دوبله کردم،
ژان والژان در فیلم بینوایان نوشته ویکتور هوگو بود. میگویند از سنین جوانی صدایم
همینطور بوده است. پیش ورود به دوبله در هنرستان هنرپیشگی تحصیل میکردم و آنجا فن
بیان کار میکردیم. موسیقی هم با جواد معروفی کار میکردیم. تئاتر هم از جمله فعالیتهایمان
بود. ما وارد دوبله که شدیم اکثر هنرپیشههای تئاتر بودیم. با لطیفپور، والی و رسولزاده
همدوره بودم و با هم کار میکردیم.»
پرویز
بهرام همچنین در سال 93 گفتوگویی مفصل با خبرگزاری ایسنا داشته است. این گفتوگوی
در منزل بهرام صورت گرفته و ایران شاداب، همسر وی نیز در آن مشارکت داشته است. وی
در همان گفتوگو میگوید: «آثاری چون «اتللو»، «جاده ابریشم» و «مسلمانان» را
بسیار دوست دارم. البته همه رُلهایم را دوست داشتم و برایم لذتبخش بودهاند؛ چراکه
معتقدم رُلی که میگوییم مثل بچههایمان میماند و باید آن را دوست داشته باشیم.»
این
دوبلور پیشتر در برنامه امضا در سال 1394 با اجرای احسان کرمی به سوالی مشابه، اینچنین
پاسخ داده بود: «برای من خیلی عجیب بود که یک فیلم مستند اینقدر محبوب شده است و خیلیها
من را صدای «جاده ابریشم» میدانند و بعد مستند «مسلمانان» را گفتم و هر دو این مستند
را دوست دارم؛ ولی جاده ابریشم خیلی بیشتر از نقشهایی که دوبله کردم، تاثیرگذار بود
و ماندگار شد.»
همچنین
شاداب (همسر این هنرمند پیشکسوت) در بخشی از گفتوگویش به علاقه جوانان به صدای پرویز
بهرام اشاره کرده و گفته بود: «به یاد دارم ۱۰ سال قبل سرباز جوانی حدود ۱۰ صفحه نامه
برای پرویز نوشت و از عشق و علاقهاش به صدای او گفت و تمامکارهای پرویز را هم در
ذهن داشت.»
خود بهرام
هم در مصاحبهای با نیما کرمی در برنامه «زندهرود» با اشاره به این موضوع چنین
پاسخ داده بود: «روزی با مرحوم مقبلی بعد از کار به رستوران رفتیم. تلویزیون روشن بود
و یک برنامه ورزشی پخش میکرد. صدای روی برنامه بسیار شبیه من بود. مقبلی گفت پرویز
از کی تو کار ورزشی هم میگویی. من هرچه فکر کردم، یادم نیامد که این برنامه را من
گفته باشم. پیگیری کردم، متوجه شدم صدای یک جوان خراسانی است. مدتی بعد برای کاری به
خراسان رفتم و از فرصت استفاده کرده و این جوان را دیدم. به او گفتم چرا صدایم را تقلید
میکنی؟ گفت من از بچگی عاشق صدای شما بودم و حتی اگر شکایت هم بکنی، فایدهای ندارد.
یک جوان شهرکردی نیز داخل هواپیما صدایم را تقلید کرد که از این شباهت خودم تعجب کردم.»
بهرام درباره
توصیهاش به جوانانی که در دوبله فعالیت دارند، تاکید کرده بود: «جوانان باید عاشق
کارشان باشند، اگر عشق به کار را از دست بدهند، دوبله برایشان مرده است. داشتن صدا
در وهله اول در هنر دوبله مهم است و حرف اول را میزند.»
در
ادامه بهرام در بخشی دیگر از صحبتهایش درباره علاقهاش به تئاتر گفته بود: «سالها
تئاتر کار کردم و از تئاتر به دوبله آمدم و هر دو هنر را دوست دارم؛ چراکه هنر دوبله
و تئاتر هر دو به یکدیگر پیوند دارند؛ اما بهطور قطع در دوبله موفقتر بودم.»
همچنین
این پیشکسوت عرصه دوبله بارها تاکید بر مطالعه کرده و گفته بود که بیشتر وقتش را به
خواندن کتاب و روزنامه میگذرانده است. در گفتوگوی با احسان کرمی با اشاره به این
مهم تاکید داشته است: «هنر علاقه شخصی من بود که ناگزیر باید مطالعه میکردم و دلیلش
این بود که احساس میکردیم کسی که در کار هنر است، باید سواد بالایی داشته باشد و باید
زبان انگلیسی بلد باشد و حتی من رابطه بسیار خوبی با شعر دارم و شعر زیاد میخوانم.»
این دوبلور
فقید سپس از علاقهاش به شاعران قدیمی گفته بود: «اکثر شاعران برجسته کشور مثل اخوان،
شاملو، فریدون مشیری و نصرت رحمانی از دوستان نزدیک من بودند.»
بهرام در ادامه درباره فروغ فرخزاد و همکاریاش با
او توضیح داده بود: «فروغ شاعره بزرگی بود. بهنظرم بعد از پروین اعتصامی و سیمین بهبهانی،
فروغ شاعر بزرگی میتواند باشد. حیف شد که فروغ زود رفت. با فروغ فرخزاد یک فیلم بازی
کردیم؛ اما بهدلیل اینکه اواسط فیلم او تصادف کرد و فوت شد، فیلم نیمهکاره رها شد.»
او همچنین معتقد بود: «شاعران حال حاضر بیشتر بزن
دررویی کار میکنند و به آن معنا شعر ندارند و بیشتر عنوان شاعر را به خود دادهاند.»
لازم
به ذکر است که در سال 1396 فیلم مستند «راوی جاده ابریشم» به تهیهکنندگی و کارگردانی
بابک مینایی پس از ۱۵ ماه تولید، آماده نمایش شد. این مستند، پرترهای ۴۵ دقیقهای
از زندگی، آثار و احوالات استاد پرویز بهرام دوبلور و گوینده پیشکسوت رادیو است که
پس از مراسم رونمایی از اثر و همچنین تجلیل از استاد بهرام، از شبکههای سیما پخش شد.
تعدادی
از عوامل فیلم مستند «راوی جاده ابریشم» عبارتند از: تهیهکننده و کارگردان: بابک مینائی،
برنامهریز و هماهنگی: ساتیا آهدوخش، فیلمبردار: علیرضا اسدنژاد، تدوین و اصلاح رنگ
و نور: محدثه گلچین عارفی، با حضور بهروز رضوی، ایرج رضایی، غلامعلی افشاریه، مریم
نشیبا، منوچهر والیزاده، شاهرخ نادری. در پایان روایت پرویز بهرام از زبان بهرام
که در ذیل گفتوگوی وی با ایسنا در سال 93 منتشر شده است: «بعد از تولّدم در تهران
سال ۱۳۱۲ به شهر بابل رفتیم و تا هفت سال در محلّه بی سرتکیه شهر بابل ساکن بودیم.
در بابل شغل پدرم، گچبری و آینهکاری بود که برای مدتی در شهرهای مازندران به کار
مشغول بودند. پدرم، علیاکبر بهرام، از هنرمندان برجسته در رشته گچبری و آینهکاری
بودند که نمونههای موجود در کاخ گلستان از آثار اوست. در آن سالها این هنرهای تزئینی
بسیار رونق داشت و پدر نیز در این حرفه بسیار فعّال بود. از آثار فعّالیت پدرم طی سالهای
حضورمان در بابل میتوانم از گچبریهای کاخ رامسر، میدان ساعت ساری و مجسمه دو شیر
درِ ورودی هتل قدیم رامسر یاد کنم. خانواده ما در بابل دوستان زیادی داشتند تا حدّی
که پس از اینکه همزمان با آغاز مدرسه رفتنم، بابل را ترک کردیم، مادرم هر صبح پنجشنبه
بهتنهایی با اتوبوس به بابل میآمد و پس از بازدید دوستان بابلیاش جمعه به تهران
برمیگشت. گاهی من هم در این سفرهای آخر هفته همراه او بودم. برای مادر و پدرم بابل
یک بهشت بود و مظهر خاطرات. من هم با اینکه فقط تا هفتسالگی در بابل بودم و بقیه عمرم
را در تهران گذراندم، معتقدم همه جای ایران سرای من است و افتخار میکنم به اینکه بابلی
هستم. به عقیده من بهترین چیزی که میتواند روی زندگی آدم اثر بگذارد، همسر خوب و
فرزندان خوب است که خوشبختانه باید بگویم چنین نعمتهایی را دارم. بنده سه فرزند دارم
به نامهای کامبیز، آرش و نوشین. کامبیز مقیم امریکاست. نوشین ازدواجکرده و همینجا
کنار ماست. اگر نوهام الان اینجا بود، همهچیز را بهم میریخت! پسر کوچکم آرش هم کار
آهنگسازی میکند و بهتازگی در یک سریال بهعنوان بازیگر نیز حضورداشته است. پس از
اتمام دبیرستان وارد دانشکده حقوق شدم. از زمان فارغالتحصیلی تا به امروز که حدود
چهل سال میشود، هیچوقت کار وکالت را رها نکردم؛ ولی علاقه من به نمایش تا حدّی بود
که از همان آغاز دوره دبیرستان، ضمن تحصیل با گروهی که تشکیل داده بودم جمعهها نمایشنامههای
زیادی را به صحنه میبردیم. خودمان دکور میساختیم، خودمان سالن تئاتر کرایه میکردیم
و خودمان بلیتفروشی هم میکردیم. البته پول زیادی نصیبمان نمیشد؛ ولی بههرحال رقمی
بود که با آن زندگی میکردیم. بعدها وارد هنرستان هنرپیشگی و هنرهای دراماتیک دانشکده
ادبیات شده و پس از تعلیم زیر نظر مدرّسان برجستهای چون پرفسور کوئین بی و دیوید سین
در رشته کارگردانی، بازیگری و نویسندگی تئاتر دانشآموخته شدم. سپس با هم دورهایهای
هنرستان هنرپیشگی مانند علی نصیریان، عباس جوانمرد، جعفر والی، جمیله شیخی، فهیمه راستکار،
بیژن مفید و جمشید لایق با تشکیل گروهی به نام «هنر ملی» در زمینه تئاتر به فعالیت
پرداختیم. در سال ۱۳۳۷ و همزمان با تاسیس تئاتر آناهید در کنار هنرمندان دیگری چون
محمدعلی کشاورز، سیروس ابراهیمزاده و مسعود فقیه کارهای نمایشی خود را ادامه دادم.»
یادآوری
میشود، مراسم تشییع پیکر زندهیاد پرویز بهرام که ششم خردادماه در سن 90 سالگی
دار فانی را وداع گفت، فردا (چهارشنبه، هشتم خرداد ماه) ساعت ۱۰ صبح از مقابل در
تالار وحدت به سمت بهشت زهرا (س) برگزار میشود و در قطعه هنرمندان آرام میگیرد.