اسماعیل مسیحگل
«قسم به پنجره/
قسم به پلکهای بیقرار/ و قسم به کفارهای/ که شاید تولدش من بودم/ خواستم ناخن شصتم
را/ به نشانه/ سفیدی این شهر بالا ببرم/ خواستم پروانهای باشم/ در گردن مرداب/ و شبنمی
که غربت را/ پروندهای شوم نمیدانست/ خواستم گوسفندهای عاشق را رام کنم/ اما زندگی
برای آنهایی بود/ که بی وطن درخت شدند/ لالالالا گل پونه.../ این لالایی/ چشمهای زیادی
را گم کرده/ گلههای زیادی را پایین آورده/ کد خدایی که بیشهها را نمیستاند/
روزی/ حوالی این جنگل/ تبر را شریفترین میوه میدانست/ شاملو چرا شاعر شده بود/
انسان/ چگونه رویا را به خواب گرفت/ و تسلیم چشمها را/ چه کسی اختراع خواهد کرد/
این صندلی/ فریبهای زیادی خورده است/ خواستم تصمیمی/ از پادشاهان اصیل بگیرم/
جنگل/ گله/ و تمام گندمهای قرن/ شیطان را دوست دارند/ مرا ببخش/ امروز دفتری را باختم/
که کبوترانه چنگ می زد.» (نرگس میریه)
نرگس میریه شاعر
و متولد شهر در دزفول در استان خوزستان است. وی دانشآموخته رشته تربیت بدنی و علوم
ورزشی در مقطع کارشناسی و اولین شاعر زن عضو هیات مدیره انجمن شعر دزفول است.
میریه فعالیت ادبی خود را از دهه هشتاد از انجمن شعر دزفول آغازکرد و از آن زمان
تاکنون دو مجموعه شعر راهی بازار کتاب کرده است که عبارتند از: «حواسم حلزونی میشود»
(نشر هشت) و «اکالیپتوس» (نشرسمت روشن کلمه).
از وی افزون
بر انتشار این دو مجموعهشعر، اشعاری هم در کتابهای دیگر منتشر شده است که به این
شرح هستند: مجموعهشعر «فریاد ملی ماه» که به کوشش نرگس دوست و فریبا حمزهای و اعظم
نیکروش به زنان موفق شاعر معاصر پرداخته است. مجموعهشعر «فرامن» از سریا داودی حموله
که برگزیده شعرپیشرو و زنان معاصر است. کتاب «کبودی همه سپیدیها (مجموعه آنتولوژی)»
ازسریا داودی حموله، مجموعه «سخن از ماه و مه» (گزیده شعرزنان امروز) از آریا پورفریاد
شهرویی. گزیده «عاشقانههای معاصر» از حمیدرضا اکبری (شروه)، گزیده «جنوبگان معاصر»
از حمیدرضا اکبری (شروه)، مجموعه «الفبای آجری» (گزیده اشعار) به کوشش سعید سروش راد.
مجموعهشعر «نزدیک بیقراری باران» از داود رضاکاظمی (جنگ سرودهها)، «در قنوت نخلستان»
از داود رضاکاظمی (گزین سرودههای آیینی) و ...
همچنین در مجلات،
روزنامهها و نشریههای تخصصی نیز آثار و تحلیلهایی از میریه منتشر شده است. تلاش
در زمینه حفظ اجتماع و حضور زنان همواره از مسائل کلیدی شعرهای این بانوی جوان
است. زیرا او بر این عقیده است که «یکپارچگی ادبی و پویایی زنان بر وضعیت ادبیات تاثیر
مستقیمی خواهد داشت. میتوان گفت زنها از پستوهای خانه آمدهاند. آنان آوا نگارد فکر
میکنند و از رویکرد، قلمرو و آفریدههای خود مطلع هستند.
در ادامه گفتوگویی
را با نرگس میریه صورت دادهایم که در ادامه میآید.
خانم میریه
نخست برای ما بگویید چگونه وارد دنیای شعر شدید؟
تاریخ دقیق اولین
سرایش در خاطرم نیست اما مشاهده کتابی بسیار کهنه در پشتبام خانهمان از احمد شاملو
جهانبینی من را تا حدودی متفاوتترکرد (هنوز برایم قابل تامل هست که این کتاب از کجا
آمده بود).
نقش و جایگاه زنان
را در ادبیات معاصر چگونه ارزیابی میکنید؟
زن مترادف آب است/
مترادف فریاد/ و شعرکه اسلحه جهانش میشود... زنان مشاهدات و تحولهای بعد از مشروطه
و شاعران پیش و پس از خودشان را بهخوبی شناسایی کردهاند آنان با هویت و جهانبینی
شعر با بینش و مطلع از حقوق و اوج و فرودهای ادبی خود در دنیایی فمینیستی و منطقی تلاش
کردهاند. جایگاه ادبی قابل توجه و قبولی داشته باشند. لازم به ذکر است زنان در حوزه
چاپ، خلق اثر، ترجمه و همچنین حوزه نقد و تحلیل فعالیت چشمگیری داشتهاند؛ بهطورکلی
میتوان گفت زنان موفق شدهاند. مردسالاری ادبی را در جامعه کمرنگتر نشان دهند.
برترین شاعر زن
پارسیگو را چه کسی میدانید و دلیل انتخاب شما چیست؟
شاید به ذکر یک
نام نتوانیم بسنده کنیم؛ چراکه تاریخ و ویژگیهای اثری در انتخاب زنان شاعر و ادیب
بیتاثیر نبوده است. سیمین بهبهانی؛ نیمای غزل لقب میگیرد. او با رویکرد و نگرش حقوقی
با مختصات و ویژگیهای شعری خود از زنان سنتستیز محسوب میشود. او نمیخواست تماشاگر
ادبی باشد و همواره با جامعهمداری زندگی میکرد. فروغ فرخزاد نیز در طول زندگی کوتاهش
دگردیسی تازهای برای ادبیات آورد. او پشت پردهای نداشت با صراحت و سادگی زبان، نگاه
بدیع و ویژه، با نگرشی انتقادی و آرمانی و تصویرهای زنانه توانست آینه خودش باشد و
درحقیقت میتوان گفت فروغ خودِ خود بود. احمد شاملو میگوید: فروغ آنقدر زن هست که
من هرگز نتوانستهام شعرش را به صدای بلند بخوانم وقتی این کار را میکنم، بهنظرم
میآید لباس زنانه تنم کردهام. زنان کنونی هم که بسیار هستند و شاید نام بردن از
آنها آسان نباشد.
کرونا چه تاثیری
بر ادبیات و شعر در این ماهها گذاشته است؟
شاعران در مسیر تاریخ ادبی مسائل متعددی از جمله
جنگ، نابرابریهای اقتصادی و... مشاهده کردهاند. در حال حاضر محتوای زیستی شاعر تغییر
کرده است سوژه و جهانبینی تازهای را تجربه میکند. مسلما دوری فیزیکی و ذوقی در محافل
ادبی بیتاثیرنخواهد بود اما از آنجایی که شعر مکاشفه و درک جهان است، میتوان گفت
موجودیت و پایداری شعر هم چنان برقرار است. لازم به ذکر است مجموعه شعر بنده در
وضعیت کرونا به چاپ رسیده است.
تصور نمیکنید
در سالهای اخیر شعر زنان کمرنگتر از گذشته شده است؟
با صراحت نمیتوان
گفت. شاید در برخی مناطق فضاهای مجازی غیرمتعارف بر ادبیات سایه انداخته و تاثیر مثبتی
نداشته است اما میتوان گفت شعر زنان همیشه در حال متولد شدن است.
آیا جامعه به زنان
شاعر به اندازه کافی بها داده است (چون هنوز میبینیم که عدهای نگاه عمیق و احترامآمیزی
به فعالیتهای شعری زنان ندارند)؟
مسلما در نگرش
جامعه تغییرهایی رخ داده است اما هنوز برخی از انگارههای نادرست و مکانیسم موجود در
مورد زنان فاصلههایی برای تثبیت و یکپارچگی ادبی آنها ایجادکرده است.
امروز کسانی که
سواد شعری ندارند در فضای مجازی متنهایی با نام شعر چاپ میکنند نظرتان در مورد این
چنین متنهایی چیست؟
این مساله آسیبهای
جدی به همراه خواهد داشت. افراد تازه وارد به عرصه ادبیات بهدلیل نداشتن آگاهی کافی
به طرز اشتباهی در این فضاها آمدهاند اما زنگ خطر وآسیب جدیتر برای مرحلهای است
که متاسفانه از طرف شخصیتهای مطرح و آگاه مورد تشویق قرار بگیرندکه مسلما مسیر ادبی
آنها نتیجهای نخواهد داشت.
تصور میکنید زنان
شاعر چه مشکلاتی دارند و راهکار شما برای رفع آنها چیست؟
زنان بهدلیل تعهدهای
خاصشان، باور و سنتهای غیرمعمول اجتماع، نگاههای تملکی و تبضیض جنسیتی همواره نقش
نابرابری در مقابل مردان داشتهاند و مسلما تفاوتهایی در رهاوردهای آنان بهوجودآورده.
زنهای فراوانی هستند که در خلوتگاههای خویش مینویسند. نادیا انجمن، شاعر هراتی نمونهای
از این تبعیضها بوده او بهطور پنهانی فعالیت میکرد که از سوی شوهرش به قتل میرسد.
(فتوای وحشتناکی ست/ زن درصفت پنجره سرگردان خواهد ماند...) راهکارهای مهم باید از
خود و خویشِ زنان آغاز شود با رویکرد مبارزه به روش درست، انتخاب شگرد و سیاستهای
خاص، تحول در کارنامه ادبی و حمایت زن از زن، بتوانیم باورپذیری جامعه رانسبت به زنان
ارتقا دهیم.
بیشتر دوست دارید
جنبههای مختلف زندگیتان را سوژه شعرهایتان قرار دهید یا مشاهدات بیرونیتان را
وچرا؟
شعرهایم تلفیقی
از این دو نگاه است؛ چراکه سوژه نباید محصور و محدود باشد و زمانی که بهدرستی در ذات
شعر پردازش شود از کلیدهای قدرت محسوب خواهد شد و البته انتخاب سوژه به خیال مولف نیز
بر میگردد لازم به ذکراست که تلاش کرده ام خودم باشم و البته با پیرامونی از جهان
اطراف...
بهغیر از قالب
نیمایی دوست دارید چه قالبهای شعری دیگری تجربه کنید و چرا؟
در حال حاضر سپیدسرا
هستم. مسلما ادبیات کهن و کلاسیک بر پیکره و وضعیت شعر امروز تاثیر مستقیمی دارد. در
اوایل با مثنوی بسیار درگیر بودم و مشتاق هستم زندگی با غزل را نیزتجربه کنم.
موضوعات و مضامین
اشعارتان بیشتر چیست؟
خواه یا ناخواه به وجود و پیرامون خودمان و جهان
خودمان برمیگردد؛ چراکه جهان از خودها تشکیل شده است از دغدغهها و رنجهای بشر.
از جهان ِجنگ و رویکرد زن در جوامع و بسیاری از ناگفتهها و گفتهها... این رنج شاید
اتفاقات کوچک یک شهر باشد که به یک بحران جهانی ختم میشود. شاید اندوه کودکان کوچه
باشد که آیندهای هولناک تصور میکنند. شاید با دردی فلسفی پهلو می گیرد وخیلی از
شایدهای دیگر...
سخن پایانی؟
ضمن تشکر از لطف
شما و فرصتی که به بنده دادید، خواستم این پرسش رامطرح کنم که آیا تفاوت بین دو جنس
باید تفاوتهای غیرمتعارف در جامعه ادبی زنان ایجاد کند؟آیا تقسیمبندی شعر زنان و
مردان لازم و بجا است؟ مسلما وجه عاطفی، محتوایی، زبان کاربردی، عینیت و ذهنیت زنان
با مردان تفاوتهایی دارد اما اگر نگرش ادبیاتی به زن بعد جنسیتی باشد. لازم است شعر
زن تحلیل و تقسیمبندی شود؛ چراکه زن در اقلیم و فولکور خود، خویشِ جهان را کشف میکند؛
زن نمیخواهد اسطورهها را ببلعد. نمیخواهد نماد فمینیستِ افراطی باشد. نمیخواهد
مکانیسم آفرینش را بهم بزند. نمیخواهد المان و هرج و مرج هنری ایجادکند. او فقط میخواهد
شناسنامه درون خویش باشد. پس لطفا دریچه نگاهتان را به زنان گستردهتر و انسانیتر
کنید. جهان را آرام ببینید و با آنانی که با شعر زیستند...