اسماعیل مسیحگل
ایران مهد پرورش ادیبان و شاعران بزرگ و شاخصی است که هیچگاه
رنگ کهنگی بر کلام و اندیشه آنها ننشسته است، حتی پس از گذشت قرنها! مولانا یکی
از این بزرگان است که بزرگترین منظومه عرفانی جهان را خلق کرد تا چیستیها و پرسشهای
ذهنی بشر را در رویارویی با متافیزیک و مهمتر از آن عشق الهی به کمک تمثیلهای
حکمتآموز پاسخگو باشد.
این شاعر و عارف بزرگ قرن ششم هجری از اندیشه والا و کلامی
صائب و عمیق برخوردار است و در همه اعصار مریدان و دوستدارانی دارد که هر کدام به
سهم خود تلاش کردهاند در راستای شناسایی اندیشه و فلسفه وجودی و زندگی وی آثاری
را بیافرینند تا بشر امروز را بیش از پیش با این گنجینه بیبدیل شعر پارسی آشنا
سازند.
در سالهای اخیر کتابهای زیادی در وصف اشعار و افکار و
همچنین زندگینامه مولانا نگاشته شده است اما در میان تمام این آثار، کتاب «ملت
عشق» الیف شافاک نویسنده ترکزبان توانست گوی سبقت را از دیگر آثار همکیش خود
برباید؛ چراکه این نویسنده به زیبایی در این اثر چگونگی آشنایی شمس تبریزی و
مولانا و دگرگونی روحی وی را به تصویر کشیده است؛ اما افزون بر این اثر، آثار
دیگری در قالب داستان، رمان، کتابهای پژوهشی و... نیز در وصف مولانا در گوشه گوشه
جهان به نگارش درآمده است که هر کدام به سهم خود در شناسایی جایگاه شامخ این شاعر
بزرگ پارسی نقش بزرگی را ایفا میکنند.
رمان «یک ربع مانده به آخر» نوشته فائقه درویش یکی از این
آثار است که بهتازگی راهی بازار نشر شده است. در این اثر به عرفان مولانا و پرسشهای
اخلاقی، فلسفی و عرفانی موجود در کلام وی پرداخته شده است. فائقه درویش، نویسنده
این اثر متولد خرداد ۱۳۶۵ و دانشآموخته رشته علوم ارتباطات گرایش روزنامهنگاری
است. وی ۱۰ سال در حوزه تخصصی انرژی بهعنوان خبرنگار فعالیت کرده است اما از سال
۹۶ نویسندگی و آن هم نوشتن رمان را بهصورت جدی آغاز کرد. البته به گفته خودش، از
سنین نوجوانی به ثبت خاطرات، متنهای کوتاه و همچنین سرودن شعر علاقهمند بوده
است.
رمان «یک ربع مانده به آخر» نخستین اثر این نویسنده است. وی
در حال حاضر مشغول آماده کردن دومین رمان خود بهنام «دار بیدار» برای چاپ است.
در ادامه گفتوگویی را با فائقه درویش پیرامون رمان «یک ربع مانده به آخر» و...
صورت دادهایم که در ادامه میآید.
خانم درویش نخست برای ما بگویید که چگونه شد از
میان شاعران بزرگی چون فردوسی، سعدی، حافظ و... شما جذب مولانا و فضای آثار او
شدید؟
اینکه چرا از میان بزرگان شعر و ادب فارسی به سراغ مولانا
رفتهام علاوه بر دلایل شخصی و علاقهای که به این شاعر و عارف بزرگ کشورمان داشتم،
بزرگترین دلیل و انگیزه من، مبحث عرفان است که در آثار مولانا بیش از هر شاعر
دیگری به آن پرداخته شده است. در واقع مولانا در آثار خود به بسیاری از پرسشهای
فلسفی، عرفانی و اخلاقی بشر پاسخ میدهد و همین موضوع او را متمایز از شعرا و
ادبای دیگر کرده است. مولانا را تنها باید با خودش مقایسه کرد نه با دیگر شعرا.
یکی از ویژگیهای شاخص آثار مولانا به تصویر کشیدن عالیترین حالات روح یک عاشق دل
سوخته است، عشقی که میتواند انسان را تا بارگاه خداوند بالا ببرد. این دقیقا همان
محوری بود که میخواستم رمانم حول آن بچرخد. عشقی که به زندگی انسان معنا ببخشد و
انسان را به سمت کمال مطلوب رهنمون کند. انسانی که از یک عشق مجازی و زمینی به
عشقی آسمانی و حقیقی متصل میشود. در واقع این اتصال از عشقی زمینی به عشقی
فرازمینی برای شخصیت اصلی داستان من اتفاق میافتد و زندگی برای او در فراز و نشیب
این تحول معنا مییابد.
رمان شما با رمان «ملت عشق» نوشته الیف شافاک
آیا پیوندهایی موضوعی دارد؟
ببینید کتاب «ملت عشق» اثر نویسنده بزرگ ترکیه خانم الیف
شافاک به واقع یک اثر بینظیر و زیبا است که با گنجاندن داستان زندگی مولانا در
بطن داستان زندگی شخصی که در قرن حاضر زندگی میکند این اثر را به اثری متمایز،
جذاب و خواندنی تبدیل کرده است. داستانی که در آن با سبک و سیاق زندگی مولانا و
تحولی که در زندگی او با ورود شمس تبریزی اتفاق میافتد آشنا می شویم و در طول
داستان به شکلی زیبا چهل قاعده شمس تبریزی گنجانده شده است که بر تاثیرگذاری این
اثر افزوده است.
نقطه اشتراکی که رمان «یک ربع مانده به آخر» را به رمان ملت
عشق متصل کرده است در واقع مولاناست. هرچند در این دو کتاب به شیوههایی متفاوت به
بیان افکار و نظر حضرت مولانا پرداخته شده است. در واقع، هدف من در رمان «یک ربع
مانده به آخر» بهرهگیری از مفاهیم عرفانی در زمینه توسعه فردی و بهبود روند زندگی
انسانها بوده است. من در این رمان شخصی بیانگیزه و شکستخورده را به تصویر کشیدم
که با عرفان به تحولی عمیق در زندگی خود میرسد. تحولی که در نهایت او را با بینیاز
کردن از وابستگیهای زمینی به یک عشق فرازمینی متصل میکند. عشقی که زمینه را برای
رشد درونی و به فعلیت رساندن پتانسیلهای او فراهم میکند.
در این رمان دقیقا به مخاطب چه اطلاعاتی درباره
اشعار مولانا منتقل میشود؟
در رمان «یک ربع مانده به آخر» تفاسیر اشعار مولانا با بهرهگیری
از کتابهایی که به شرح موضوعی مثنوی معنوی پرداختهاند بهویژه کتاب «میناگر عشق»
نوشته کریم زمانی انجام شده است و هدف من از بهکارگیری اشعار و تفسیر شعرهای
مولانا در فضای رمانم این بوده است که مخاطب در طول خواندن یک داستان عاشقانه
بتواند با مفاهیم بعضی از شعرهای شاعر بزرگ کشورمان نیز آشنا شود. امیدوارم این
کتاب برای کسانی که تا به حال روی اشعار مولانا دقیق نشده بودند، مقدمهای باشد و
آنها را به سمت شناخت بهتر این شاعر گرانقدر سوق دهد.
ایده اولیه این اثر چگونه به ذهنتان خطور کرد و
چه مدت زمان برد تا این ایده به فعلیت برسد؟
پرداختن به زندگی یک فرد توانیاب و مشکلاتی که به لحاظ روحی
او را تحت فشار قرار میدهد، دغدغهای بود که با لمس مشکلات یکی از اقوام نزدیکم
که دچار نقص جسمانی است، همواره در ذهنم وجود داشت و همین دغدغه باعث شد اولین
رمان خود را به این قشر اختصاص دهم؛ بلکه بتوانم با تغییر نگرش آنها به زندگی،
قدمی هرچند کوچک در بهبود روند زندگی افرادی بردارم که عوامل مختلف آنها را به سمت
بیانگیزگی و رخوت سوق میدهد. من در سال 1396 شروع به نوشتن این رمان کردم. کار
نگارش رمانم نزدیک به یک سال طول کشید. پس از اخذ مجوز از وزارت ارشاد؛ مراحل چاپ
کتاب بهدلیل تعطیلی چندماهه چاپخانهها بهدنبال پاندمی کرونا با تاخیر روبهرو
شد و اینگونه شد که این کتاب در تابستان 1399 وارد بازار شود.
چطور شد نام «یک ربع به آخر» را برای این
اثرتان انتخاب کردید؟
«یک ربع مانده به آخر» تصوری است که در ذهن من از زندگی
وجود دارد. من همواره با این تصور که یک چهارم از عمر دنیایم بیشتر باقی نمانده
است، زندگی میکنم. یک ربع در واقع تمثیلی است از فرصتهای زندگی. فرصتهایی که در
تمام دقایق زندگی ما جاری است و حتی دقیقهای از آن را نباید به هدر داد. این تصور
انسان را به سمت لمس حقیقی دقایق سوق میدهد. این یعنی ارزش قائل شدن برای زندگی؛
یعنی به دور از روزمرگی زندگی کردن.
خانم درویش امروز مولانا در جهان از محبوبیت
زیادی برخوردار است اما در قاره امریکا بسیار محبوبتر و هواخواهان بیشتری دارد!
آیا دلیل آن میتواند تاثیر شگرفش در درمان روانهای خسته باشد؟ خود شما در بازه
زمانی که درگیر نگارش رمان «یک ربع مانده به آخر» بودید چه تاثیر مثبتی از وی
گرفتید؟
ببینید یکی از ویژگیهای آثار مولانا فرامرزی بودن آن است؛
چراکه در آثار مولانا ما با انسان و درون انسان مواجهیم و این چیزی است که محدود
به یک سرزمین خاص نمیشود. بدون شک انسانهای مختلفی در سراسر دنیا بهدنبال گمشده
درونشان میگردند و شاید بسیاری از آنها توانستهاند خود را در آثار عارفی چون
مولانا پیدا کنند. بدون شک تعمق در آثار مولانا و عرفان، روی من هم تاثیر بسیاری
گذاشته است. دقیق شدن روی اشعار این شاعر و تفاسیر آنها به بسیاری از سوالاتی که
همواره در ذهنم با آنها کلنجار میرفتم، پاسخ داد.
خوشبختانه بسیاری از آثار ادبی کلاسیک ما جهانی شدهاند اما در جهانیشدن ادبیات معاصرمان ناکام ماندهایم، از دید
شما دلیل این ناکامی چیست؟
اینکه چرا بعضی از آثار کلاسیک ما جهانی شدهاند ولی آثار
کنونی نه، بهدلیل درونمایه قوی، زبان استوار و غنی و همچنین بیبدیل و متمایز
بودن آنها است. مطمئنا آثار کنونی از چنین درونمایهای تهی است که نتوانسته در
این میدان رقابت خودی نشان بدهد. امیدوارم در آینده برای ادبیات و آثار ادبی ما
اتفاقات خوبی بیفتد و نویسندگان ما در جهان بتوانند دوباره پرچم ادبیات ایران را
به اهتزاز درآورند.
چرا با وجود اینکه ما جامعه اسلامی داریم، نویسندگان معاصر ترجیح میدهند که به شیوه غیرمستقیم از دین و مفاهیم آن سخن بگویند؟
همواره در برابر مستقیمگویی نه تنها در مسائل دینی، بلکه
در بسیاری از مسائل زندگی جبههگیری میشود و تاثیرگذاری کمتری روی مخاطب میگذارد
اما استفاده از روشهای غیرمستقیم، جبههگیری مخاطب را در برابر آن اثر کاهش داده
و به پذیرش مطلوب آن کمک میکند.
خانم درویش ماههاست که با ویروس منحوسی بهنام
کرونا دست به گریبان هستیم که متاسفانه به عرصههای مختلف زندگی آسیب جدی وارد
کرده است، این ویروس چه تاثیر سوئی بر فعالیتهای ادبی شما و ادبیات امروز گذاشته
است؟
کرونا جنبههای مختلف زندگی اجتماعی انسانها را تحت تاثیر
خود قرار داده است. بدون شک ادبیات هم که بخش جداییناپذیر فرهنگ و زندگی انسانهاست
به دور از این تاثیر نبوده است. تاثیری که کرونا و تحولات اجتماعی و اقتصادی آن در
جوامع گذاشته است مطمئنا در آثاری که طی سالهای آینده منتشر خواهد شد، بیشتر خودنمایی
خواهد کرد. از طرف دیگر، اقتصاد را نشانه گرفته است و فعالیت ادبی مولفانی که
آثارشان را با هزینه شخصی به چاپ میرسانند تحت تاثیر قرار میدهد، مطمئنا مشکلات
اقتصادی حاصل از کرونا بر روند فعالیت این قشر تاثیر میگذارد. از همین رو انتظار
میرود مخاطبیان با حمایت از نویسندگان داخلی، آنها را در ادامه روند فعالیت خود
یاری کنند.
آیا اثر جدیدی را در دست نوشتن دارید؟
بازخوانی دومین رمان من با عنوان «دار بیدار» به اتمام
رسیده است. در واقع این اثر را در همان زمانی که کتاب اولم در مرحله چاپ بود،
نوشتم و بهتازگی ویرایش و بازخوانی آن به اتمام رسیده و انشاءالله در آینده
نزدیک زیر چاپ خواهد رفت.