bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۲۱۳۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۱۶ - ۱۴ آذر ۱۳۹۴
صنعت نفت و گاز و پتروشیمی باید همانند هر صنعت دیگری به مسوولیت مدنی و اجتماعی خود عمل کند و اینجاست که بحث حقوق انسانی مردمان محیط پیرامونی مطرح می شود که نباید این موضوع را با اصطلاحات غلط سهم و سهم‌خواهی اشتباه گرفت.
بامدادجنوب- جواد شکریان: صنعت نفت و گاز ایران به‌سرعت در حال طی کردن مراحل رشد خود و تبدیل شدن به بزرگ‌ترین زنجیره صنعت در منطقه خاورمیانه است. صنعتی که با کشف میدان گازی پارس جنوبی در جنوب استان بوشهر و آغاز سرمایه‌گذاری‌های گسترده در این منطقه،  از اواخر دهه 70 وارد فاز جدیدی از توسعه خود شد و اکنون مجموعه شکل‌ گرفته در پارس جنوبی لقب بزرگ‌ترین پروژه تاریخ ایران را به خود گرفته است.

گرچه ایران برای انجام این پروژه عظیم سرمایه و تکنولوژی لازم را در اختیار نداشت اما به‌هرحال، با همت و تلاش متخصصان کشور و کسب تجربه‌های ارزشمند از شرکت‌های بین‌المللی که مدت‌ها در این میدان مهم گازی جهان وظیفه پیمانکاری بسیاری از پروژه‌ها را به‌عهده داشته‌اند، استخراج گاز از میدان پارس جنوبی به رکورد 850 میلیون متر مکعب در روز رسیده است. به این ترتیب، ایران به‌زودی و با بهره‌برداری از فاز‌های جدید، می‌تواند کشور قطر را به‌عنوان تنها شریک خود در بهره‌برداری از میدان گازی پارس جنوبی پشت سر بگذارد. گذشته از این‌که ممکن است کیفیت کارهای انجام گرفته در دوران تحریم، نمره کمتری از استانداردهای جهانی و پیشین این صنعت داشته باشد و نیز نقص‌‌هایی که از ابتدای آغاز پروژه توسعه پارس جنوبی در این منطقه و در سطوح مختلف مدیریتی و اجرائی آن رخ داده است، این نوشته به‌دنبال یافتن میزان نقش‌آفرینی نیروهای متخصص و ممتاز بومی استان بوشهر در توسعه این میدان گازی و بالعکس، است.

البته همگی اذعان داریم که پارس‌جنوبی متعلق به استان یا منطقه خاصی نیست بلکه این پروژه مهم، قلب اقتصادی ایران است. اما آنچه مسلم است، صنعت نفت و گاز و پتروشیمی باید همانند هر صنعت دیگری به مسوولیت مدنی و اجتماعی خود عمل کند و اینجاست که بحث حقوق انسانی مردمان محیط پیرامونی مطرح می شود که نباید این موضوع را با اصطلاحات غلط سهم و سهم‌خواهی اشتباه گرفت.
در عین حال، موضوع این گزارش پیگیری و تکرار حرف‌ همیشگی مردم استان درباره سهم نادیده گرفته شده و ضایع‌شده استخدام 50 درصدی نیروهای بومی در صنایع نفت و گاز نیز نیست بلکه موضوعی مهم‌تر مورد نظر نگارنده است و آن، فرصتی است که بوشهری‌ها برای به‌دست گرفتن پست‌های مهم در بدنه پارس جنوبی به‌راحتی از کف داده‌اند.

فرصتی که خود به‌عنوان راه‌حلی همیشگی برای پایان دادن به مناقشه‌های بی‌پایان در مورد استخدام نیروها بومی شناخته می‌شود و در عین حال، می‌تواند تامین‌کننده سایر خواسته‌های استان بوشهر از مهمان چندین ساله‌اش نیز باشد.

نگاهی به تاریخ
اولین پتروشیمی ایران بنا به هر دلیل در شیراز تاسیس می‌شود و به‌همین دلیل، نسلی از مدیران در این صنعت پرورش یافتند که شیرازی بودند و این نسل سال‌ها زمام پتروشیمی را به‌دست داشت. پس از آن، پتروشیمی اراک به‌عنوان اولین پتروشیمی بعد از انقلاب به عرصه تولید وارد می‌شود و کسانی که در این پتروشیمی آغاز به‌کار کردند نسل دوم مدیران این صنعت را ساختند و از اواسط دهه ۸۰ زمام امور پتروشیمی را به‌دست گرفتند.

این دو منطقه از کشور، با دقت و برنامه اقدام و افراد خود را در بدنه کارشناسی تزریق کرده بودند و بدیهی‌ است از صد کارشناس تزریق شده در بدنه کارشناسی، پس از ۱۵ سال، ۳۰ یا ۴۰ مدیر بیرون آمدند و حالا مدیریت ارشد پتروشیمی‌ها بین شیرازی‌ها و اراکی‌ها تقسیم شده است.
به‌عنوان مثالی دیگر، می‌توان به سلطه تقریبی مشهدی‌ها بر عرصه گازی کشور اشاره کرد. شرکت ملی گاز پس از انقلاب متولد شد و پالایشگاه شهید هاشمی‌نژاد سرخس نخستین پالایشگاه پس از انقلاب است. اگرچه پیش از آن پالایشگاه‌های سرخون و قشم و بیدبلند احداث شده بود اما مشهدی‌ها ساخت اولین پالایشگاه بزرگ را پس از انقلاب تجربه می‌کنند و با همین تجربه، تقریبا بر سیستم عملیاتی گاز کشور مسلط می‌‌شوند.

حالا اگر به عملکرد بوشهری‌ها در پارس جنوبی نگاه کنیم، به‌هیچ وجه شاهد اتفاقات گفته شده در مورد این استان نخواهیم بود. اکثر کسانی که برای کار از سوی نمایندگان و مسوولان بلندپایه استان برای کار در پارس جنوبی معرفی می‌شوند برای کارهای سطح پایینی چون فضای سبز، حراست، رانندگی، آبدارچی و... است یا این‌که صرفا به کار دفتری علاقه‌مندند!
واقعیت این است که ما باید نگاهمان را نسبت به عسلویه عوض کنیم و از تکرار حرف‌هایی که دیگر کلیشه‌ای شده‌اند و تاکنون دردی از ما دوا نکرده‌اند دست برداریم و برای رسیدن به اهدافمان، خود را قوی کنیم و در موضع قدرت حرف بزنیم. آیا تاکنون از خود پرشیده‌ایم که چرا نباید بوشهری‌ها مدیریت ارشد مجتمع‌های گازی پارس جنوبی و شرکت‌های تابعه آنها را به عهده داشته باشد؟ در این صورت، آیا لازم است برای اثبات سهمیه 50 درصدی اشتغال بومی‌ها در پارس جنوبی دنبال یافتن برگه‌های کاغذ بخشنامه‌های نوشته یا نانوشته باشیم؟ 
مسوولان استان بومی‌ها را حمایت نمی‌کنند

یکی از مدیران موفق بوشهری پارس جنوبی در گفت‌وگو با بامداد جنوب در خصوص دلایل مطرح نشدن مدیران بومی در راس مجموعه‌های پارس جنوبی گفت: متاسفانه هیچکس از مدیران ارشد استان از مدیر بومی نمی‌خواهد که جانشین‌پروری کند. در حالی‌که به شخصه اعتقاد دارم اگر بتوان مدیری در سطح رئیس بهره‌برداری یا رئیس کارخانه مطرح کنیم، عواید درازمدتی بیشتر از جذب صد شغل در رده‌های پایین دارد. مصیبت اینجاست که افرادی در استان داریم که پتانسیل این سمت‌ها را دارند اما پشتیبانی نمی‌شوند یا بد پشتیبانی می‌شود.
این فرد که نخواست نامش گفته شود، افزود: به هر حال اشتغال با هدف ایجاد شغل در مقطعی موقت و راضی کردن افراد در کوتاه‌مدت و محدود، با هدف شکوفایی صنعت استان و عواید درازمدت در یک ظرف نمی‌گنجند که البته هر دو اینها مهم هستند، هم کوتاه مدت و هم بلند مدت.
شاید این عوامل، خود دلیلی برای مطرح نشدن بوشهر به‌عنوان یک استان نفتی باشد. همه استان خوزستان را استانی نفتی می‌شناسند اما از استان بوشهر به‌عنوان استانی نفتی یاد نمی‌شود در حالی‌که اگر عسلویه را نادیده بگیریم، ۹۰ درصد نفت از خارگ صادر می‌شود. تاسیسات امام حسن را داریم، تاسیسات فلات قاره را داریم. مخازن مند، پارس شمالی، فرزاد، سفیدها، گلشن و فردوس و... را داریم که هر کدام برای خودشان دنیایی هستند. شاید نبود مدیران قدرتمند بوشهری در رده‌های وزارت نفت جواب اصلی سوالات فوق باشد.
یکی دیگر از فعالان صنعت نفت کشور در این‌باره گفت: در همه استان‌ها شركت‌هاي بومي امتياز دارند. اگر در مناقصه استان‌های خوزستان یا فارس شركت كرده باشيد، دیده‌اید كه در فرم امتيازبندي قسمتي است به‌نام شركت بومي كه باز هم اين مساله در تاسيسات نفت و گاز و پتروشيمي استان جايي ندارد.
وی افزود: دوستی تعريف مي‌كرد كه نماينده یکی از شهرستان‌های خوزستان برای گرفتن پروژه‌های مهم نفتی به نفع شرکت‌های خوزستانی در دفتر مدير عامل شركت‌ها مي‌نشست و تا پروژه را براي شركت‌ها نگرفته بود، دست بردار نبود.

حرف آخر
گرچه از آنچه نوشته شد به‌خوبی مشخص است که ما هنوز قدر پارس جنوبی را آن‌طور که باید ندانسته‌ایم و هم از این‌رو است که در خواسته‌هایمان از مسوولان پارس جنوبی به حداقل‌های آن بسنده کرده‌ایم اما امید می‌رود با دلسوزی و پیگیری مستمر، در آینده‌ای نزدیک شاهد ظهور نیروهای بومی خبره در راس مدیریت‌های پارس جنوبی باشیم.
متاسفانه نبود شناخت، همبستگی و اتحاد در بین نیروهای متعهد و متخصص و تصمیم‌ساز هم استانی از یکسو و نبود دلسوزی، تعهد و پیگیری مسوولان استانی نسبت به نفرات و شرکت‌های بومی لایق از طرف دیگر، باعث شده است که این صنعت تا حدودی از جو استان بوشهر خارج شود و دیگر استان‌های اطراف بتوانند از این فرصت استفاده مناسبی کنند.
استان بوشهر افراد متخصص، زبده و توانمند زیادی در صنعت نفت و گاز دارد که فرصت و مجالی برای نشان دادن خود پیدا نکرده‌اند و بسیاری از نخبگان این حوزه به‌دلیل نرسیدن به حقوق خود، برای همیشه از ایران مهاجرت کرده‌اند و حالا مجالی است تا شرایط را برای آنها که مانده‌اند، برای نشان دادن استعداد و نبوغشان در این صنعت فراهم کنیم.

امیدواریم مدیران دلسوز و توانمند هم استانی در صنعت نفت، در کنار پیگیری‌های مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شرایطی را نشان دادن توانمندی‌هایشان به‌دست آورند تا با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و تجربیات گران‌بهای خود، نیروهای جوانتر را برای پذیرش مسوولیت‌های مهم در صنعت نفت آماده کنند. بعید نیست در آینده‌ای نزدیک عمده پروژه‌ها و مدیریت‌های کلان و تاثیرگذار پارس جنوبی در دست بوشهری‌ها قرار داشته باشد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
آریا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۵
0
0
با سلام خدمت بزرگواران
متاسفانه تا سیستم سیاستی بر پایه ی باند بازیست نه علم همین آش و کاسه رو داریم
نام:
ایمیل:
* نظر: