بامدادجنوب- الهام بهروزی: آرام و مهربان و با رویی خندان به تحریریه روزنامه آمد. او سالهاست که بهصورت خودجوش دوربینش را بر میدارد و به جاهای مختلف شهر میرود تا با شکار صحنهها و لحظههای زیبا و دیدنی، آنها را در قالب عکس ماندگار سازد. در یکی از عکسهایش ترکیبی از پرندگان رها، قایقی در حال حرکت، آدمهای ساده و صمیمی و زیباتر از همه دریایی که آرام و غروبی که در حال وداع است، به تصویر کشیده است. این هنرمند که گذر ایام بر موهایش برف سپیدی نشانده است با رویی گشاده به دیدن ما آمد و در این مجال کوتاه به گفتوگو با وی پرداختیم. محمد خوردبین از عکاسانی باتجربی هماستانی است که از اوان جوانی عکاسی را بهصورت تفننی و تجربی آغاز کرد. ادامه آن را از زبان خود وی میشنویم.
این عکاس هماستانی در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: از خیلی سال پیش یعنی از30 یا 35 سال قبل با خریدن یک دوربین (25 هزار تومانی) عکاسی را شروع کردم که این دوربین یک دوربین معمولی بود اما فیلمهای 135 میخورد، من به همراه دوستانم با این دوربین در خیابان، زمین فوتبال یا هرجای دیگری مدام عکس میگرفتیم، خدا را شکر کیفیت عکسهایش هم خوب بود. کمکم عکاسی از علاقهمندیهای من در کنار درس خواندن شد. عکسهایی را که میگرفتم، همه را نگه میداشتم تا اینکه عازم خدمت سربازی شدم و یک دوره فترت در عکاسی من رخ داد. بعد از پایان خدمت هم در اداره مشغول به کار شدم و بهدلیل ساعت کاری در طول هفته تقریبا فرصت نمیشد که به عکاسی بپردازم اما در روزهای جمعه از صبح از خانه خارج میشدم و به ثبت لحظهها و سوژههای خود میپرداختم و بیشتر هم آن زمان از بافت و مراسمی نظیر نذریپختن، عزاداری در روزهای عاشورا و ... عکس میگرفتم و هدفم هم از این کار، این بود که این مراسم و آیینهای بومیمذهبی را در قاب عکس ثبت کنم و متوجه تغییراتی که گذر زمان در اینها بهوجود میآورد، بشوم. خب این سالها گذشت تا اینکه بازنشست شدیم و بازنشسته شدن من برابر با پرداختن به عکاسی بهصورت جدی شد، بهطوری که صبح و بعد از ظهر به عکاسی مشغول شدم. یادآوری میکنم که عکاسی را بهصورت تجربی یاد گرفتم و ادامه دادم. البته حدود 70 درصد عکاسان قدیمی بهصورت تجربی عکاسی را یاد گرفتند و بیشتر عکسهایی را که میگرفتند، سیاه و سفید بود.
محمد خوردبین با بیان اینکه در گذشته مثل الان نبود که کلاسهای گوناگونی بهمنظور آموزش این هنر برگزار شود، افزود: عکاسان قدیمی با سختیهایی زیادی روبهرو بودند. کارکردن دائمی و سر و کار داشتن با مواد شیمیایی در تاریکخانه کار دشواری بود. در مجموع درگذشته چاپ یک عکس زحمت زیادی داشت، چراکه تکنولوژی که امروز وجود دارد، قبلا نبود. در گذشته کوچکترین اشتباه برابر با از بین رفتن و خراب شدن عکس بود، مثلا اگر یک شات را درست نمیزدیم یا کات اشتباه میزدیم دیگر قابل برگشت نبود. در گذشته باید در گرفتن عکس دقت زیادی به خرج میدادیم اما در حال حاضر با آمدن دوربینهای جدید و پیشرفته به بازار عکاسی بسیار راحت شده، زیرا این دوربینها یک سری امتیازات و آپشنهایی دارند که به کمک آنها میتوان عکس را روتوش و اصلاح کرد و دیگر آن دقتی که در گذشته در عکاسی مطرح بود، در استفاده از دوربینهای امروزی کمتر مد نظر قرار میگیرد.
وی با اشاره به اینکه یک عکس خوب عکسی است که در آن قوانین پایه که از نقاشی گرفته شده است، رعایت شود، خاطرنشان کرد: همانطور که اطلاع دارید، قوانین عکاسی از نقاشی گرفته شده، چون نقاشی قبل از عکاسی بهوجود آمده است. نقاش وقتی بوم را جلوی خود میگذارد، سفید است و این نقاش است که منظرهای را بهوجود میآورد ولی عکاس منظره بهوجود آمده را ثبت میکند، به همین دلیل دست عکاس نسبت به نقاش بستهتر است، چون آن منظره با کیفیت خوب یا بد بهوجود آمده است و یک سری عوامل طبیعی و همچنین یکسری عوامل علمی وجود دارد که دست عکاس را در ثبت عکس میبندد. بنابراین یک عکس خوب عکسی است که در آن قانون یکسوم، کادربندی، ترکیببندی، شناخت نقاط طلایی (چهار نقطه در عکس هستند که نقاط فرضی را به هم وصل میکنند و عکاس باید تشخیص دهد که سوژه خود را در کجای خطوط فرضی یا ذهنی قرار بدهد)، خطوط افقی (چون چشم انسان افقی است و این خطوط با آن سازگار هستند، آرامشبخش است)، خطوط عمودی (که موجب پویایی و تحرک در تصویر میشود) و خطوط مورب و در مجموع اصول اصلی نقاشی در آن رعایت شود، میتوان گفت با رعایت این نکات 70 تا 80 درصد احتمال ثبت یک عکس خوب فراهم میشود.
خوردبین با تاکید بر اینکه بیشتر دوست دارم مستند اجتماعی کار کنم، یعنی جاهایی که مردم حضور دارند که بتوانم نقش و حضور آنها را در جاهای مختلف و در موضوعهای متفاوت منعکس کنم، افزود: وقتی داریم یک عکس را ثبت میکنیم، اگر عنصر انسانی در آن نباشد، به نظر من آن عکس یکچیزی کم دارد، شما وقتی از طبیعت عکس میگیرید، حتی اگر این عکس بسیار خوب هم گرفته شود، باز هم جای انسان در آن عکس خالی است، چراکه طبیعت مال انسان و انسان نیز مال طبیعت است. بنابراین عکسهایی که انسان در آن نیست، چندان جذابیتی ندارند و بعد از مدتی معمولی میشوند، زیرا عکس از طبیعت را ممکن است، دهها نفر بتوانند بگیرند ولی اگر در عکسی از طبیعت انسانی در حال حرکت یا کار کردن یا... باشد، شما تنها توانستید آن سوژه را در آن لحظه ثبت کنید و شاید عکاسان دیگر نتوانستند به این سوژه برسند، مثلا ثبت عکسی از یک کوهنورد در حال کوهنوردی یا یک قایقران در حال قایقرانی و...، چراکه هر اتفاقی فقط یک بار در دنیا اتفاق میافتد که شما موفق شدهاید آن لحظه را ثبت کنید.
وی در خصوص انتظارات خود از مردم و مسوولان گفت: ما از مردم انتظار داریم که ما را مورد حمایت معنوی خود قرار بدهند، چراکه جدای از علاقه شخصی، ما برای مردم عکس میگیریم. بنابراین مردم اگر از ما هنرمندان حمایت معنوی کنند، این کار آنها موجب تقویت انگیزه درونی هنرمندان میشود، بهعنوان نمونه، آنها به دیدن نمایشگاههای هنرمندان بیایند و با تماشای آثار در وجود هنرمندان ایجاد انگیزه کنند، نظر یا پیشنهاد بدهند، چراکه هنرمند به پشتوانه و حمایت مردم نیاز دارد تا با دیدن استقبال آنها به ادامه هنر خود دلگرم شود. حتی اگر مسوولان هم از هنرمندان حمایت نکنند، همین توجه و اقبال مردم از آثارشان کفایت میکند. در استان ما شوربختانه حمایت مسوولان فقط شامل عدهای خاص میشود و برای بقیه هنرمندان در همه حوزههای هنری کمتر اتفاق میافتد که مورد حمایت آنها قرار بگیرند. ما ادارههای متعددی در سطح شهر داریم که دارای ساختمانهای چند طبقه و بزرگ هستند و این ساختمانها از راهروهای فراوانی برخوردارند که دیوار بیشتر آنها خالی است. بنابراین مسوولان ما میتوانند با خریداری کردن یا به امانت گرفتن آثار هنرمندان هم دیوارهای راهروها، اتاقها و سالن کنفرانسهای خود را آراسته به این آثار و هم از این طرق هنر و هنرمندان بومی خود را معرفی و حمایت کنند. بهعنوان مثال، خودم چند مدت پیش به یکی از ادارهها پیشنهاد کردم که آثار مرا بهصورت امانتی به دیوارهای راهروهایش نصب کند اما این درخواست من مدتهاست که در پیچ وخم اداری مانده و هنوز پاسخی دریافت نکردهام. اگر ارگانها دولتی بیایند اینچنین کارهایی را در حمایت از هنرمندان انجام بدهند، الگویی برای نهادهای دیگر میشوند.
این عکاس بوشهری در ادامه افزود: اولین نمایشگاه خودم را هجدهم تا بیست و ششم مهرماه امسال با موضوع مستند اجتماعی برگزار کردم و در این نمایشگاه بیشتر به ارتباط مردم با دریا پرداختم. در این عکسها حتی نوع زندگی، تفریح و ... را ثبت کردم. دریا جزء زندگی ما بوشهریهاست، این مساله باعث شد که سوژههای خوبی بهدست بیاورم و در این عکسها میتوانیم پی ببریم که ارتباط ما با دریا از گذشته تاکنون به چه شکلی بوده که خوشبختانه متوجه شدم استقبال ما از دریا در حال حاضر بیشتر شده است. در این تصاویر کاربرد دریا در زندگی مردم و نوع ارتباط آنها با دریا نقش بسته است؛ یکی از آن برای امرار معاش بهره گرفته است، دیگری فقط و فقط برای آرامش گرفتن از آن سود برده و به این نتیجه رسیدم که دریا به انسانها آرامش بینظیری میدهد، من در این سالها افراد زیادی دیدهام که به تنهایی ساعتها کنار دریا غرق در خود نشستهاند.
خوردبین با اشاره به اینکه هدفم از برگزاری این نمایشگاه، معرفی و شناساندن جاذبههای گردشگری شهر و نوع ارتباط و استفاده مردم از دریا بود و هم اینکه مردم را به استفاده از دریا تشویق کنم، خاطرنشان کرد: عمدهترین مشکلاتی که یک عکاس همواره با آن روبهرو است، دو تا است؛ یکی نوع دید مردم و دیگری برخی از قوانین. مردم باید بپذیرند که عکاسان از خود آنها هستند و آنها تنها میخواهند در فضایی که قرار میگیرند آن لحظه یا آن صحنه را ثبت کنند، بنابراین اگر دید مردم نسبت به ما تغییر کند، ما میتوانیم راحتتر به هنرمان بپردازیم.
وی در پایان افزود: ثبت رسمی انجمن عکاسان بوشهر کار بسیار خوب و پسندیدهای بود که از مدتها پیش باید اتفاق میافتاد. من در این سامانه ثبت نام کردم و هدفم هم از قرار گرفتن در این جمع کمک کردن به این مجموعه است. بالاخره این انجمن باید ثبت میشد تا بتواند هم برای اعضای خود تسهیلاتی را فراهم کند و هم جوانان علاقهمند به این هنر بدانند که جایی رسمی برای آموزش هنر عکاسی وجود دارد. ما در این انجمن باید اختلاف سلیقهها را رهاکنیم و به منافع جمعی توجه داشته باشیم.