بامدادجنوب- سیدعلی موسوی: یکصد سال پیش و تنها هفت سال پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی، تحولی در خاورمیانه روی داد که می توان آن را سنگ بنای تعریف مرزهای سیاسی جدیدی دانست که از آن روزگار تاکنون، همواره منازعات و درگیریهای فراوانی را به خود دیده که البته الزاما همه این تنشها بهخاطر خطکشیهای مورد بحث نبوده است. با این حال کم نیستند نهادهای سیاسی، احزاب، قومیتها و گروههایی که معتقد هستند از همان دوران و در سایه آن مداخلات عینی و ماندگار، سلسله و زنجیرهای از رویدادهای کوچک و بزرگ به وقوع پیوست که امروز در برآیند کلی آنها، رسیدهایم به ایستگاه کنونی.
رویدادهای مرتبط با جنگ جهانی اول و زمامداری برجسته و غیر قابل انکار بریتانیای کبیر و فرانسه در آن دوران، تاثیر آشکاری بر وضعیت سیاسی و جغرافیایی منطقه نهاد و سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکوی فرانسوی، در توافقی کوتاه و به ظاهر ساده، داستان بلندی را آغاز کردند که بر وضعیت زندگی بسیاری از اقوام و ملتهای خاورمیانه تاثیر نهاد و سرنوشت ترکها، کردها، اعراب، فلسطینیان و دیگران، تحت تاثیر این نقطه عطف قرار گرفت. حالا و در دوران جدید که در آن، مانند صد سال پیش، قدرت بزرگ جهانی، همچون دوران سایکس پیکو در دستان انگلیس و فرانسه نیست و امریکا، روسیه و قدرتهای منطقهای، تعیین کنندهتر و توانمندتر از دیگران هستند، کردها بر آن هستند تا اوضاع را بهنفع خود تغییر دهند. سوال نخست اینجاست: آیا وقتی که سخن از اعتراض کردها به نگرش و رویکرد مرزی – ساختاری سایکس پیکو به میان می آید، مراد از چنین گزارهای، مطالبات پویا و منسجم همه کردهای منطقه است؟ در پاسخ باید گفت خیر. کردها و به عبارتی روشنتر احزاب کردی، در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه، برخلاف دهه های پیشین، به موضوع ضرورت استقلال، جدایی و تشکیل واحد جغرافیایی مشترک و یکدست، هم رای و هم نظر نیستند و نه تنها در عمل، بلکه در شعار نیز از چنین آرمانی دم نمیزنند.
در چهار کشور، ایران با ثباتترین است
در ایران، کردها بنا بهدلایل بسیاری همچون پیوند خاص مردم کُرد با جامعه ایرانی، ضعف شدید و اضمحلال گونه احزاب مخالف دولت و برخوردار نبودن این احزاب از جایگاه مستحکم سیاسی و مردمی، تفاوتهای مذهبی و ... در مسیر اعتراض و قیام علیه رویکرد سایکس پیکویی نیستند.
در ترکیه، پکک بهعنوان مهمترین جریان سیاسی – نظامی این کشور، در مسیری قرار گرفته که رهبر زندانی آن نه تنها بارها اعلام کرده که نیازی به استقلال و تشکیل دولت وجود ندارد، بلکه دستکم در یک سال اخیر، در چنان فضای قهقهرایی و ضعف شدیدی قرار گرفته و در برابر ارتش و نهادهای فوق پیشرفته نظامی و امنیتی ترکیه، آنقدر تلفلات سنگینی داده که عملا نمیتواند در این حوزه حرفی جدی برای گفتن داشته باشد و بعید نیست در ماه های پیش رو، با لغو مصونیت قضائی نمایندگان وابسته به پکک در مجلس ملی ترکیه، سران و اعضای تاثیر گذار حزب دموکراتیک خلقها (HDP) بهعنوان مهمترین نهاد اقماری قانونی پکک، راهی زندان شوند. ضمن این که پ.ک.ک نام خود را از لیست بین المللی ترور دربیاورد و از مشروعیت دیپلماتیک بین المللی برخوردار نیست.
در اقلیم کردستان عراق، فضا به گونه ای دیگر است و اتفاقا بیشترین آمادگی و تمایل برای ایجاد ساختار رسمی، منفک و مستقل کُردی، نزد احزاب سیاسی این بخش است. مسعود بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان و پسر ملا مصطفی بارزانی، که پدر، عمو و دیگر بزرگان خاندان او نخستین گامهای مبارزات کُردی را در برابر پادشاه عثمانی و بعدها در برابر پادشاه عراق برداشتهاند، علمدار این مسیر است و تمام تلاش خود را به کار می بندد تا این پرونده در دوران حیات سیاسی و شخصی او به فرجام مثبت برسد. اگرچه بین احزاب مختلف کرد عراق با رویکردهای ناسیونالیستی یا ملیگرایانه، چپ، اسلامی و سوسیال دموکرات، بر سر مسائل و منافع مختلف، اختلاف نظرات جدی وجود دارد اما در مساله ضرورت برچیدن میراث سایکس پیکو و تشکیل دولت مستقل کرد در عراق، اتفاق نظر وجود دارد و اختلافی اگر هست، مربوط به حواشی همچون زمانبندی و شیوههای وصول است.
در سه منطقه کردنشین شمال سوریه یعنی در جزیره، کوبانی و عفرین، نهادهای سیاسی و نظامی کردی وابسته به پکک، قدرت را بهطور کامل در دستان خود قبضه کردهاند. آنان، صاحب موقعیت جغرافیایی و دفاعی خاصی هستند که در پناه آن، میتوانند به استثنای داعش و دیگر گروههای تروریستی و تکفیری، با امریکا، روسیه، بشار اسد و چه بسا ایران و دیگران همکاری و همراهی کنند. اگرچه این گروه از کردها، بر اساس یک توافق نانوشته هنوز هم در کنار بشار اسد هستند اما همین حالا هم در مورد نحوه اداره مناطق خود، ادعاهایی دارند که مورد قبول دمشق نیست و در درگیری های اخیر در حسکه بیش از ده نیروی مسلح وابسته به اسد به وسیله کردها کشته شده و بیش از صد نفر از سربازان نیز از سوی مدافعین کرد اسیر شدند. بنابراین در صورت اجرائی شدن سناریوی کنار نهادن اسد از قدرت، کردها نیز در این مناطق، در جستوجوی ایجاد ساختاری خواهند بود که حتی اگر در چهارچوب دولت مسقتل نباشد، چیزی از شکل و هیمنه کنونی اقلیم کردستان عراق کم نخواهد داشت و در صورت ماندن اسد نیز، کردها به وضعیت پیشین باز نخواهند گشت و این نقطه طلایی میتواند علاوه بر آنکه محل چانه زنی پکک با ترکیه باشد، زمینه ای برای رقابت و یا همکاری با بارزانی نیز باشد.
بارزانی و آروزی جدای از عراق
یکی از سوالات مهم مرتبط با نگرش کردها نسبت به مساله سایکس پیکو، این است که این احتمال وجود دارد که کردها، برای اعلام استقلال، الزاما تا ابد، منتظر اجازه امریکا، اروپا، عراق، ایران و دیگر کشورهای منطقه نباشند و در اقدامی قابل پیشبینی بهدنبال آن باشند که دیگران را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند.
با در نظر گرفتن وضعیت کنونی عراق و دولت بیمار این کشور، چنین بهنظر میرسد که نه تنها مخالفت قاطعانهای در برابر چنین احتمالی وجود نخواهد شد، بلکه بعید نیست بخشی از نهادهای سیاسی شیعی و بخش غالبی از جریان اهل سنت نیز با این مساله موافق باشند. ضمن آنکه از یاد نبریم که کردها، در اقلیم کردستان عراق، از امکانات و پیشران های مهمی همچون، قدرت نظامی و دفاعی نیروی پیشمرگ، قدرت نسبی اقتصادی و منابع نفت و گاز، روابط رسمی بینالمللی و منطقهای، تجربه سیاسی و دولتداری برخوردار هستند و در سالیان اخیر، هم در عراق و هم در سوریه نشان داده اند که نه تنها با شهروندان غیر کرد مناطق خود مشکلی ندارند بلکه میتوانند آنها را با دادن امتیازات بزرگ در قدرت سیاسی و اجرائی خود شریک کنند.
همچنین باید به این مساله نیز اشاره کرد که تهدیدات سنگین گروه تروریستی تکفیری داعش و اقدامات خطرناک این گروه در عراق و سوریه و مبارزات جدی کردها در برابر داعش و دیگر افراطیها، وضعیت و فضای نوینی پدید آورده که انعطاف و تعامل با کردها را بهعنوان یک رفتار خردمندانه و منطقی جلوه می دهد.
شاید عجیب بهنظر برسد اما واقعیت این است که در چنین فضای پرتنش و در هم ریخته ای، بسیار بعید است که اعلام ناگهانی استقلال کردها در اقلیم کردستان عراق، با واکنشهای تند بینالمللی و منطقهای روبهرو شود. حال باید دید، اقلیم کردستان عراق و مشخصا حزب دموکرات کردستان (پارتی) و شخص مسعود بارزانی، چنین ریسک و مخاطرهای را میپذیرند و یا این که ترجیح میدهند به حرف مشاورین و همسایگان توجه کنند و سناریوی جدایی را به تعویق بیاندازند.