بامدادجنوب- سیدعلی موسوی: روسها همیشه با استفاده از غذا و انرژی دشمنانشان را مغلوب کردهاند و این امر به لطف پهناور بودن این کشور بسیار تسریع نیز شده بود، چه ارتش ناپلئون و ارتش آلمان نازی هر دو در سرمای مرگبار این کشور و در نبود غذای کافی تلف شدند و این شکستهای خدادادی دلیلی نداشت جز دو امر بالا یعنی انرژی و غذا.
حالا نیز به مانند گذشته است و انرژیهای مهم مانند نفت و گاز به کمک روسیه آمدهاند تا اقتصاد خود را بازسازی کنند ولی همین انرژی اکنون به نقطه ضعفی برای کرملین بدل شده زیرا اقتصاد این کشور کاملا بر پایه نفت و گاز بنا شده و غرب با دانستن این مساله به خوبی دانسته که باید کجا را هدف قرار دهد.
سخن گفتن از اهمیت صنعت نفت در اقتصاد روسیه کاری دشوار است زیرا روسیه در سطح جهانی در تولیدات دفاعی، صنایع فضایی، قدرت هستهای، منابع معدنی و تکنولوژی اطلاعات نیرویی مهم و رقابتی است، اما اهمیت هیچ یک قابل مقایسه با اهمیت نفت در اقتصاد این کشور نیست. درآمدهای نفتی هم مانند درآمد حاصل از فروش سایر کالاها پیرو منطقی دورهای هستند و سقوط آنها غیرمتعارف نیست اما تصور افزایش مجدد قیمت نفت از سوی روسیه و کشورهای مانند آن اشتباه است.
سقوط اخیر قیمت نفت ناشی از یک تغییر ساختاری در بخش انرژی است که تاثیرات سیاسی مهمی روی کشورهای تولید کننده نفت خواهد گذاشت. در طول قرن بیستم نفت منبعی کمیاب بود و بدین ترتیب به نظر می رسید که قیمت آن تنها روندی صعودی را طی خواهد کرد. با افزایش قیمت ها دارندگان خوش شانس میدان های نفت و گاز-بهطور ویژه روسیه و تولیدکنندگان خاورمیانه-تواستند به سود قابل توجهی دست پیدا کنند اما مانند همیشه قیمتهای بالا و خلاقیت بشری با هم ترکیب می شود تا بتوانند جایگزینهایی برای کالای کمیاب پیدا کنند.
صنعت انرژی شاهد پیشرفتهای تکنولوژیکی قابل توجهی بوده که هم از درون این صنعت سر بر آورده (مانند انقلاب استخراج نفت شیل در امریکا) و هم ماحصل پیشرفت هایی در خارج از حوزه انرژی بوده است (مانند دستیابی به انرژیهای ارزان و تجدیدپذیر). امروزه در موقعیتهای جغرافیایی مناسب انرژی خورشیدی و انرژی باد میتواند کمتر از سه سنت برای هر کیلو وات بر ساعت هزینه داشته باشد.
کالاهای سبز نیز روز به روز رقابتیتر میشوند. هم زمان با شروع تغییرات بنیادین در قیمت نفت، منابع جدید انرژی نیز به شکلی فزاینده حالت رقابتی به خود گرفتهاند. تولید انرژی دیگر به منابع کمیاب و گران وابسته نخواهد بود. برعکس، مانند دیگر صنایع قیمتها بیش از پیش کاهش خواهند یافت. این تحول تکنولوژیک میتواند پیامدهای سیاسی قابل توجهی هم داشته باشد. در بیشتر سال های قرن بیستم کشورهای در حال توسعه دو مسیر را برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی پیش رو داشتند.
یکی انطباق با اصول سرمایهداری غربی و اجازه دادن به سرمایه خارجی برای ورود به کشور بود. راه دیگر کشف و توسعه منابع نفتی و ارتزاق از طریق نیاز فزاینده رشد اقتصادی جهان به نفت بود. ویژگیهای اقتصادی صنعت نفت، چشم انداز سیاسی را در کشورهای تولید کننده نفت شکل داده بود. کشور های منطقه که ثروت حاصل از فروش نفت را لطف الهی میدیدند، در بعضی موارد به گونهای به خرج این درآمدها پرداختند که گویا هیچ گاه پایان نخواهد یافت.
تنها زمانی که دوران اوج قیمت نفت به سر رسیده، لزوم تغییر در این کشورها احساس شده است. در عربستان سعودی مسوولیت برنامه گسترده اقتصاد بدون نفت را به عهده محمدبن سلمان گذاشته شده است. در روسیه هم پوتین اخیرا الکسی کودرین، معاون سابق نخست وزیر را ملزم به نوشتن برنامه اقتصادی جدیدی برای کشور بر اساس اصول لیبرالی کرده است. در بازنویسی روند اصلاحات، دو کشور باید به یاد داشته بانشد که بخش انرژی تنها یکی از نمونههایی است که در آن پیشرفت تکنولوژی، کمیاب بودن منابع را بیمعنا میکند.
اقتصاد قرن بیست و یکم با مسیر استثنائی رشد دانش و تکنولوژی تعریف میشود. مسیری که چین در راه توسعه پیموده به تدریج در حال محو شدن است، زیرا نیروی کار ارزان در اقتصاد دانش محور چندان مزیت محسوب نمیشود. رشد جدید بر پایه تکثیر قالب نهادی امریکا و سرمایه گذاری روی آموزش و تکنولوژی به روش سیلیکون ولی میسر است.
اگر قرار باشد که اقتصاد کشوری پیشرفت کند، باید بتواند تولید دانش کند و بهترین فضا را برای تبدیل آن دانش به رشد تامین کند. به زبان سیاسی، رشد اقتصادی در جهان معاصر مستلزم آموزش و اتخاذ اصلاحات نهادی است. اولویتهای اولیه شامل حاکمیت قانون به ویژه ایجاد یک قوه قضائی مستقل و قوی است که بتواند از حقوق مالکیت دفاع کند.
متاسفانه دانستن راه درست با انتخاب آن و گام گذاشتن در آن یکی نیست. در سالهای میان صنعتی شدن روسیه در دهه 1960 و معرفی پروستریکا دو دهه بعد از آن، کشور شاهد دورهای طولانی از رکود بود. عدم تمایل گسترده به اتخاذ گامهای اصلاحی برای دوران جهان پسا نفت میتواند منجر به رقم خوردن شرایطی مشابه برای روسیه در سالهای آتی شود.