بامدادجنوب- الهام بهروزی: امروزه مصائب و مشکلات نوعی خستگی و روزمرگی را بر زندگیها حاکم کرده است که یکی از راههای برونرفت از این وضعیت گرایش به هنر است. موسیقی هم جزء هنرهای پویا و مهیجکننده است که به کمک آن میتوان نشاط و شادی را در جامعه گسترش و بسط داد. استان ما هم در زمینه موسیقی بسیار غنی است و نمیتوان این غنا و توانمندی را نادیده گرفت، بهطوری در حال حاضر بسیاری از گروههای موسیقیایی ما نظیر گروههای «هیرون»، «لیان»، «آوای موج» و... از شهرت فراملی برخوردارند.
موسیقی فولکور بوشهر مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است تا به این جایگاه رسیده است، این نوع موسیقی امروزه در سراسر کشور و حتی جهان طرفداران فراوانی دارد، بهطوری که اجراهای گروههای موسیقی بوشهری در جشنوارهها همیشه از پرطرفدارترین اجراها بوده و هنرمندان بوشهری هم کوشیدهاند، سفیران خوبی برای این هنر باشند. موسیقی بوشهر بسیار غنی و پربار است و با پژوهشهایی که در این حوزه صورت گرفته بسیاری از گوشههای نهفته و پنهان این هنر را بر همگان روشن کرده است. یکی از چهرههایی که در موسیقی مقامی و فولکور استان تاثیرگذار بوده است، غلامرضا وزان است. وی از همان دوران نوجوانی که هنوز جامعه دید بازی نسبت به موسیقی نداشتهاند با همراهی خانواده فعالیت در این حوزه را شروع کرد و بعد از انقلاب هم با وجود اینکه به شغل شریف معلمی روی آورد اما از هنر خود بازنماند و با عضویت در گروههای «مفتون»، «لیان»، «دیار» و هماکنون «هیرون» در معرفی و شناسایی موسیقی فولکور نقش موثری را ایفا کرده است. مردم این خطه با بسیاری از آهنگهای وی نظیر «دیگه ناشم به کله» و... خاطره بسیار دارند و با وجود اینکه در سالهای اخیر شاهد حضور کمرنگ وی در عرصه موسیقی هستم، این مساله نتوانسته از ارزش و اعتبار هنری این هنرمند بکاهد. در این باره گفتوگویی با وی صورت دادیم که در ادامه میآید.
غلامرضا وزان در خصوص حضور کمرنگش در عرصه موسیقی به بامداد جنوب گفت: آدم وقتی به سن پنجاه سالگی میرسد، به کمال و آرامشی دست مییابد که مانع از فعالیت بیش از حد وی میشود. بنابراین لازم دیدم حضورم کمرنگ اما تاثیرگذار باشد و هر از چند گاهی با آهنگی فاخر و ماندگار به میان مردم بیایم و دلیل دیگری هم که باعث شده حضورم را کمتر کنم، شوربختانه در دنیای امروزی رابطهها جای ضابطه را گرفتهاند که این امر نوعی دلزدگی را در میان هنرمندان ایجاد کرده است.
این هنرمند مطرح موسیقی با بیان اینکه موسیقی نواحی یا مقامی سرچشمه و آبشخور موسیقی ملی ماست، افزود: البته در هر کشوری هم همینگونه است ولی ما چون از رنگها و مزههای مختلف فرهنگی برخوردار هستیم و با وجود اینکه ملتهای مختلفی در کشور ما زندگی میکنند، بهطبع این موسیقی مقامی و محلی است که موسیقی ملی و ذائقه آهنگسازان و موسیقیدانان کشور را تغذیه میکند.
وزان با اشاره به اینکه بدونشک برگزاری جشنوارههایی نظیر جشنواره موسیقی فجر، دفاع مقدس و... نقش تاثیرگذاری را در ارتقای فرهنگ موسیقیایی کشور داشتهاند، خاطرنشان کرد: از سال 64 که جشنواره دفاع مقدس آغاز شد و حدود 10 یا 12 سال بعد ادامه یافت، در این جشنوارهها ما حضور فعالی داشتیم و در واقع موسیقی فولکور بوشهر بهدلیل ویژگی خاصی که داشت، در این جشنوارهها از اهمیت خاصی برخوردار بود، بنابراین تجربه حضور در این جشنوارهها به ما ثابت کرد که موسیقی مقامی و فولکور دارای اهمیت فراوانی است. امروزه بیشتر مسوولان فرهنگی و کارشناسان موسیقی معتقدند، این موسیقی مقامی است که باعث پیشرفت و ارتقای موسیقی هر سرزمین میشود و مانع از بی سر و سامانی و بههم ریختگی که الان در حوزه موسیقی با آن روبهرو هستیم، میگردد. همچنین موسیقی مقامی سطح آگاهی و معلومات موسیقیدانان و فعالان حوزه موسیقی را بالا میبرد.
سرپرست گروه موسیقی «هیرون» درباره اینکه چرا دیگر جشنواره استانی موسیقی در استان برگزار نمیشود، گفت: وقتی خانواده هنرمندان و متولیان فرهنگ استان نظیر ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و... علاقهای به برگزاری این جشنواره نشان نمیدهند، پس طبیعی است که هنرمندان هم دیگر شور و هیجان لازم را برای برگزاری این جشنواره ندارند، شوربختانه در حال حاضر تاکید متولیان فرهنگ استان روی تئاتر است، چون هنری است که مانند موسیقی دارای حساسیت نیست و کمتر با محدودیت و ممیزی برخوردار است. بنابراین تمایلی به برگزاری جشنواره از خود نشان نمیدهند و البته ناگفته نماند که برای برگزاری جشنواره موسیقی باید هم هنرمندان و هم مسوولان علاقه نشان بدهند و دیگر اینکه باید بودجه کافی برای برگزاری این جشنوارهها تامین شود که در شرایط کنونی خارج از انتظار است ولی برگزاری جشنوارههای موسیقی به اعتلای فرهنگ موسیقیایی هر منطقه کمک میکند و پتانسیلها و ظرفیتهای موسیقی آن را به نمایش میگذارد.
غلامرضا وزان در ادامه در خصوص لغو کنسرتها در این مدت گفت: بهنظر میرسد، در این زمینه باید در رسانههایی چون رادیو یا تلویزیون که مخاطب بیشتری دارند، بحث و گفتوگو و روشنگری شود و متولیان این حوزه مانند سایر نشستهایی که در حوزههای مختلفی صورت میگیرد، بهطور شفاف دلایل و شرایط برگزاری یا برگزار نشدن کنسرتها را برای مردم تشریح کنند تا از این به بعد هنرمندان و تهیهکنندگان کنسرتها که افرادی هنردوست و دارای موسسه هنری معتبر هستند، بر اساس این شرایط کنسرتها را پیشبینی و برگزار کنند و پیش از برگزاری کنسرتها، اعتبار این افراد تائید شود تا با اعتبار و آبروی اشخاص بازی نشود و کنسرتی هم لغو نشود، چراکه امروز لغو کنسرتها هم مردم و هم هنرمندان را بیعلاقه و بی انگیزه کرده است، در مجموع لازم است که ساختار فکری و تفکر مسوولانی که در حوزه موسیقی تصمیمگیری میکنند، تغییر کند، چون اندیشه نو در این حوزه مانند بهار باعث شادابی و طراوت میشود.
البته ناگفته نماند که تعداد اجراها نسبتهای به سالهای اول انقلاب رشد چشمگیری داشته است، ما در سالهای پیش از انقلاب در سال شاهد برگزاری دو یا سه کنسرت بودیم و در بوشهر هم تنها یک یا دو گروه موسیقی وجود داشت اما امروز خوشبختانه تعداد اجراها و گروههای موسیقی افزایش یافته است. بنابراین با توجه به وجود گروههای موسیقی و تنوع سبکها میطلبد که افکار نویی بر این حوزه حاکم شود، چراکه زبان موسیقی زبان عشق، محبت، انسانیت، مهربانی، مروت و... است، در واقع با زبان شعر و موسیقی میتوان همه چیز را تلطیف کرد و بهکمک آن میتوان جامعه را به سوی شادابی و سلامت روحی روانی سوق داد.
وی با بیان اینکه در گذشته موسیقی فولکور در بوشهر تنها از سوی قشر خاصی آن هم بهصورت نیجفتی و تمبکهایی که از پوست بز بود، در مراسم عروسی، حنابندان، ختنهسوران و... اجرا میشد، خاطرنشان کرد: در گذشته مردم موسیقی را مذموم میدانستند، چراکه در این زمینه فرهنگسازی صورت نگرفته بود اما امروزه دید مردم نسبت به آن تغییر کرده و با اشتیاق فرزندانشان را در کلاسهای موسیقی ثبتنام میکنند، چون در این زمینه فرهنگسازی شد و موسیقی امروز با طی مسیر هدفمندی بهصورت یک هنر شاخص و معتبر در آمده است و در حال حاضر هم برای اعتلای این هنر باید دیدمان را تغییر بدهیم و متناسب با ذائقه مردم کارهای فاخری را تولید کنیم. خوب که مینگریم متوجه میشویم که فرهنگ و هنر مردم دنیا به نقشهای یک فرش میماند، ما در یک فرش میبنیم که هزاران نقش و رنگ وجود دارد که ترکیب این نقشها و رنگها به زیبایی و اعتبار آن فرش میافزاید، پس تمدنهای بشری هم با هنر و فرهنگ اعتبار و ارزش مییابند.
وزان با بیان اینکه هر هنری را قبل از اجرا میتوانیم ممیزی کنیم ولی هنر موسیقی را نه، تصریح کرد: چون موسیقی در ذات و هستی خود در بردارنده حال و هوایی است که به هیچوجه قابلیت بازدارندگی را ندارد و شور و حالی را که در شنوندههای خود ایجاد میکند، قابل پیشبینی و پیشگیری نیست، در اینجا این شعر به ذهنم رسید: «بر اهل هنر نوش جهان یکسره نیش است/ با او مستیزید؟ که خود کشته خویش است».
سرپرست گروه «هیرون» در پایان درباره خیامخوانی گفت: مردم بوشهر افکار خیامی دارند و چون تفکر و دیدگاه مردم بوشهر با اشعار خیام نزدیک بود، آنها در شبنشینیهای با خواندن اشعار خیام خستگیهای روزمره خود را بیرون میکردند. البته سند متقنی در مورد اینکه بوشهر خاستگاه خیامخوانی است، وجود ندارد اما آنگونه که شنیدهام و به یاد میآورم، خیامخوانی در بوشهر در محله امامزاده که بیشتر اهالی آنجا سید و مذهبی بودند، همانند سایر مراسم آیینی دیگر اجرا میشد و شاید هم این مراسم متاثر از وضعیت اقلیمی و نوع زندگی که داشتند، اجرا میشده است. جالب این است که خیامخوانی تنها آیینی است که زنان در آن حضور ندارند و مراسمی مردانه است.