احمد طبایی:
داستانک قالبی مناسب برای مخاطبان امروزین ادبیات است که فرصت کافی را برای اموری نظیر وقت مطالعه از دست دادهاند. در عصر تکنولوژیزده حاضر که گسترش فناوریهای ارتباطی نظیر اینترنت، ماهواره و شبکههای اجتماعی زندگی انسان را دستخوش دگرگونی اساسی کرده و آوار اطلاعات در کسری از ثانیه و از راههای گوناگون بر او هجوم میآورد، در کمیاب این روزگار، «فرصت» است.
داستانک یا داستان کوتاه کوتاه به انگلیسی «Flash Fiction»: قالبی از داستاننویسی است که در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته میشود و در پی یک کشف ضربه زننده است. مهمترین ویژگی داستانک ایجاز است و مهمترین توانمندی نویسنده آن اطلاع از نحوه موجز نوشتن است. انسان امروز، فرصت کافی برای پرداختن به بسیاری از امور را نظیر «وقت مطالعه» از دست داده، به همین دلیل است که روزبهروز فاصله میان جوامع با کتاب و دیگر متون مکتوب بیشتر شده و رسانههای مدرن اما کمعمق مانند فیسبوک و تلگرام جایگزین میشوند. ادبیات نیز مانند دیگر شاخههای هنری برای آنکه بتواند مورد اقبال مخاطبان قرار گیرد، باید همسو با نیازهای زمانه گام بردارد و نهتنها از دیدگاه درونمایه و محتوا بلکه از نظر شکل و قالب، پاسخگوی مقتضیات روزگار باشد. قالب داستانک بهواسطه بهرهگیری از حجم محدودی از کلمات که امکان مطالعه آن را در چند دقیقه فراهم میکند، سازگاری خوبی با شرایط امروز دارد و میتواند باعث آشتی دوباره جامعه بهویژه قشر جوان با ادبیات داستانی شود. نوشتن داستانک اگرچه ساده به نظر میرسد اما در واقع چنین نیست، اینکه نویسنده بخواهد پیامی را در قالب طرح یک موقعیت داستانی با حداقل واژگان و توصیفها و تصویرپردازیها به خواننده منتقل کند و در عین حال، به پرتگاه ابتذال یا مغلقگویی نیفتد، بسیار دشوار است. بدونتردید کاربرد ضربه پایانی، یکی از دلنشینترین امکاناتی است که قالب داستانک و مینیمال در اختیار نویسنده قرار میدهد؛ امکانی که استفاده درست و بجا از آن، نه تنها بر زیبایی و جذابیت اثر میافزاید بلکه آن را تاثیرگذارتر و چه بسا در ذهن خواننده، ماندگارتر میکند.
این ادعا را که داستانک نمیتواند تصویر جامعی از زندگی انسانها و جوامع انسانی ارائه کند، رد میکنم، زیرا لحظه لحظه زندگی هر یک از ما انسانها، به اندازای پیچیده و سرشار از عوامل تاثیرگذار بیرونی و درونی است که هیچ اثر هنری، هرقدر هم که گسترده و دراز دامن باشد، توان ارائه تصویری جامع و کامل از آن را ندارد. آیا تاکنون هیچ هنرمندی موفق شده، حتی برههای کوتاه از زندگی یک انسان را با تمام غمها و شادیها، ترسها و نگرانیها، امیدها و آرزوها و دیگر ابعاد شناخته و ناشناخته وجودی او ترسیم کند؟ جامعیت اثر مهم نیست بلکه آنچه اهمیت دارد، ارائه تصویری موثر و زیباشناسانه از زندگی است که میتواند تحولآفرین باشد. سعی کردم در داستاننویسی، خودم باشم نه آنچه جریان مسلط بر فضای ادبیات و ژورنالیسم ادبی ترویج میکند، زیرا باور دارم مهمترین عامل موفقیت در عرصه هنر، داشتن استقلال و صداقت است. گرچه داستانک، همسویی بیشتری با نیازهای زمانه و ظرفیت بالاتری برای ارتباط با مخاطب دارد اما آنچه که یک اثر را ماندگار و محبوب میکند، کیفیت آن است به عبارت دیگر، کیفیت داستان و نحوه روایت آن است که مخاطبان را جذب میکند یا پس میزند.