بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«ابوالحسنخان صبا» نامی آشنا در موسیقی دستگاهی ایران بهشمار میرود. این هنرمند فقید علاوه بر نوازندگی به خوانندگی نیز میپرداخته است، کاری که از عهده هر موسیقیدانی برنمیآید، هرچند پس از وی نوازندگان بیشماری تلاش کردند که در این زمینه گام بردارند اما کمتر با توفیق روبهرو شدند. چندی پیش در یک برنامه ادبی شاهد هنرمایی هنرمندی 12 ساله بودم که هم ساز مینواخت و هم میخواند و ناخودآگاه ذهن مرا به سوی ابولحسنخان صبا نوازنده شهیر ایرانی -که یکی از سازهای تخصصی وی سهتار بود- کشاند. این پسربچه خیلی خوب و پراحساس دو قطعه را هم خواند و هم نواخت. از قضا سازی که این کودک مینواخت سهتار بود؛ سازی که نواختنش چندان راحت نیست و همین مساله مرا به شگفتی واداشت.
ایلیا بازیاری که پیش از این در جشنواره سعدی (خوانندگان صحنه ایران) بهعنوان اعجوبه این جشنواره شناخته شد، کودکی 12 ساله است که از سن 9 سالگی آموزش مقدماتی موسیقیایی خود را در بوشهر از آموزشگاه موسیقی «مهرآهنگ» با مدیریت محمداسماعیل روشنروان آغاز کرد و اینک در دوره عالی در آموزشگاه موسیقی «ترانه» بوشهر با مدیریت احمد حمیدیان زیر نظر بهرنگ حکیمیپور بهصورت حرفهای دارد نواختن سهتار را آموزش میبیند. این کودک بااستعداد بهتازگی موفق شده بهعنوان کمسن و سالترین نوازنده به مرحله پایانی بخش موسیقی دستگاهی یازدهمین جشنواره موسیقی جوان راه یابد. این در حالی است که شرایط سنی برای حضور در این جشنواره داشتن حداقل 15 سال است اما هنرنمایی و نبوغ ایلیا بازیاری هیات داوران را تسلیم کرده است و اینک او تنها نماینده استان بوشهر در بخش رقابتی موسیقی دستگاهی ایران در این جشنواره بهشمار میرود.
این کودک از خاندانی پا به عرصه هستی گذاشته است که از صدایی خوبی برخوردارند. وقتی کمی عقبتر میرویم، پی میبریم که جد ایلیا موذن دواس (یکی از محلات بوشهر) بوده، سپس به پدربزرگ ایلیا میرسیم؛ «خضر بازیاری» مداح خوشصدای اهل بیت (ع)، مصیبخوان و چاووشخوان بوشهری. همچنین عموی پدر این کودک نیز موذن، مداح و خواننده موسیقی دستگاهی و همچنین بنیانگذار «شام غریبان» کوی دواس بوده است که به گفته پدر ایلیا، پسرش در این زمینه بیشتر به مرحوم عمویش نزدیک است.
بهرنگ حکیمیپور، استاد ساز سهتار در گفتوگو با بامداد جنوب در خصوص فعالیت موسیقیایی ایلیا بازیاری گفت: در این یکسالی که ایلیا در کلاسهای آموزشی من حاضر میشود، متوجه شدم که او در زمینه نوازندگی ساز سهتار از نبوغ و استعداد بسیار بالایی برخوردار است و خیلی خوشحالم که زمینه حضور وی را در سطح عالی فراهم کردم، چون او در این زمینه سریعتر به پیشرفت دست یافت. من پیش از این در جشنواره موسیقی جوان سال گذشته شاهد هنرنمایی کودکان دیگری در زمینه موسیقی نواحی بودم که هم ساز مینواختند و هم همزمان میخواندند اما در موسیقی دستگاهی چنین استعدادهایی بهندرت دیده میشود، البته در استانهای دیگر هم نظیر ایلیا چند نفری هستند اما در بوشهر تنها ایلیا است که همزمان هم میخواند و هم مینوازد و معتقدم اگر ایلیا مسیرش را درست طی کند، بدونشک او در آینده به یک موسیقیدان درجه یک تبدیل خواهد شد، فقط باید مواظب باشد بیراهه نرود. امیدوارم دولت هم با حمایت از فضای آموزشی موسیقی، فضای مناسب را برای ظهور ایلیاهای دیگر فراهم کند.
در این خصوص گفتوگوی صمیمانهای را با ایلیا بازیاری و پدرش صورت دادیم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
چطور شد که فعالیت موسیقایی را انتخاب کردید؟
ایلیا: تقریبا 9 ساله بودم که پدرم نام مرا در آموزشگاه «مهرآهنگ» در کلاس استاد حسین مصدقزاده نوشت. من در آن زمان اصلا شناختی از ساز و آواز نداشتم و اوایل برایم خیلی سخت میگذشت، البته در ابتدا قرار بود که آواز بیاموزم اما به توصیه استاد مصدقزاده قرار شد برای آشنایی بیشتر با نتها و تئوری موسیقی سنتی یک ساز بیاموزم؛ سازی که نواختن، دست گرفتن و آموزش آن برایم سخت نباشد تا بتوانم در آوازخوانی موفق شوم. به همین دلیل آموزش ساز سهتار را شروع کردم و در این زمینه خدا را شکر خیلی سریع پیش افتادم و با آموزشهای خوب آقای مصدقزاده توانستم در جلسه پنجم آموزشی خودم قسمت اول تصنیف «مرغ سحر» استاد محمدرضا شجریان را هم بخوانم و هم بنوازم و همینطور جلسه ششم آموزشم بود که در آیین بزرگداشت روز خبرنگار (سه سال پیش) در حضور حمیده ماحوزی، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، سایر خبرنگاران و همچنین مرحوم پدربزرگم (خضر بازیاری) قطعهای را بخوانم و بنوازم. دو سال آموزش مقدماتی را زیر نظر استاد مصدقزاده دوره دیدم و پس از آن به آموزشگاه «ترانه» آمدم و الان زیر نظر بهرنگ حکمیپور دارم دوره عالی را آموزش میبینم و از نکات خوبی که به من میآموزد، استفاده کنم.
ایلیا آیا خوانندگی و نوازندگی همزمان برایت سخت نیست؟
بله سخت است، بهطوری که در جلسات اول میخواستم کلاس را رها کنم ولی به توصیه پدرم ادامه دادم. طبیعی است که اول هر کاری سخت است ولی در ادامه با آن انس میگیری. البته نواختن ساز سهتار و نوای غمگینش در ابتدا کمی مرا اذیت میکرد اما الان مونس من است و تقریبا هر روز بیش از هشت ساعت به تمرین میپردازم اما در خصوص آوازخوانی و نوازندگی همزمان این نکته هم بگویم که کار دشواری است اما همراهی و تشویقهای پدرم باعث شده که از عهده آن بر بیایم.
در آوازخوانی آثار کدام خواننده را بیشتر میخوانی و در این زمینه زیر نظر چه کسی آموزش میبینی؟
خب، بیشتر کارهای استادمحمدرضا شجریان را میخوانم و اولین آوازی هم که از او خواندم، تصنیف «مرغ سحر» بود. البته به آوازهای امکلثوم هم زیاد گوش میدهم، چون به تقویت روحیه و صدایم کمک میکند و حال و هوای آهنگهایش را دوست دارم. در آوازخوانی هم نخستین استادم پدرم بود و الان هم مدتی است که زیر نظر مهدی امامی دارم آموزش میبینم.
در موسیقی دوست داری جا پای کدام خواننده بگذاری؟ آیا دوست داری در آینده موسیقیدان بشوی یا دکتر؟
هیچکس؛ چون دوست دارم در این زمینه با استفاده از توانمندی و استعدادی که خدا در وجودم قرار داده است، من هم مانند محمدرضا شجریان سبک خاص خودم را خلق کنم و به این طریق دین خودم را به موسیقی ادا کنم. در آینده هم دوست دارم فقط موسیقیدان بشوم و تحصیلات خودم را در این رشته بهصورت حرفهای ادامه بدهم.
موسیقی به درست لطمه نمیزند؟ و اصلا این هنر چقدر در زندگی به تو کمک کرده است؟
خیر، چون طوری برنامهریزی کردم که به همه برنامههایم برسم و هیچگاه موسیقی نتوانسته مرا از درسم بازبدارد. موسیقی در زندگی من بسیار تاثیرگذار و پررنگ است. این هنر در رفتار اجتماعی، روحیه و اخلاقم بسیار تاثیر داشته است و همیشه سعی کردم با دیگران مودبانه روبهرو شوم؛ چون پدرم دائم به من تاکید میکند که «فرزند ادب باش نه فرزند هنر»، این در حالی است که دیگران میگویند فرزند هنر باش!!!
ایلیا در مرحله مقدماتی (بخش موسیقی دستگاهی ایران) یازدهمین جشنواره موسیقی جوان با چه کاری شرکت کردی و در مرحله پایانی قرار است کدام دستگاه موسیقی را اجرا کنی؟
در محله مقدماتی یک دیویدی از نوازندگیام از تمام ردیف اصفهان (میرزاعبدالله) ارائه کردم و در مرحله نهایی این جشنواره هم قرار است بهصورت زنده دستگاه چهارگاه را در حضور استادانی نظیر حسین علیزاده اجرا کنم. هنرمندی که نوازندگیاش را دوست دارم و بهخصوص بداههنوازیهایش و همین کار استاد علیزاده باعث شده که من هم در نواختن سهتار بداههنوازی داشته باشم. امیدوارم در مرحله پایانی بتوانم بدون استرس به اجرا بپردازم و نماینده خوبی برای موسیقی استان باشم.
در ادامه، گفتوگو را با حسین بازیاری، پدر ایلیا ادامه میدهیم. پدری که به آینده موسیقایی کودکش سخت امیدوار است، از همان آغاز سازی باکیفیت و حرفهای را که ساخته استاد ناظمی است، به توصیه استاد مصدقزاده و با معرفی استاد حکیمیپور تهیه کرده است، سازی که برای وی دو میلیون و چهارصد هزار تومان هزینه در برداشته است.
از دید شما ویژگی منحصربهفرد ایلیا در نوازندگی کدام است؟
برجستهترین ویژگی ایلیا در این زمینه که او را از سایر نوازندگان هم سن و سال و حتی بزرگتر از خودش متمایز میکند، این است که او همزمان هم میخواند و هم مینوازد و در این زمینه هم موفق است، بهطوری که محمد اسماعیل روشنروان، مدیر آموزشگاه مهرآهنگ در این باره سه سال پیش به من گفت که «اگر ایلیا همچنان ادامه بدهد او به ابوالحسن صبای بوشهر تبدیل خواهد شد». اگر دقت کنید در ایران، ما کمتر خوانندهای داریم که بتواند بنوازد و همینطور کمتر نوازندهای داریم که بتواند بخواند اما وقتی به غرب نگاه میکنید، میبینید که بیشتر خوانندهها یک ساز را همزمان با خواندن مینوازند، این در حالی است که در ایران کمتر نوازندگان یا خوانندگانی در این زمینه به توفیق دست یافتند، فقط تنها نمونه موفق آن را میتوانیم ابوالحسنخان صبا بدانیم.
چرا ساز سهتار را که سازی سخت است، برای ایلیا انتخاب کردید؟
آموزش ساز سهتار سخت نیست، بلکه آنچه نواختن این ساز را دشوار میکند، این است که سازی بسیار غمانگیز و حزین است، بهطوری که آن را ساز «حزین» مینامند. بنابراین وقتی نوازندهای روحیه قوی داشته باشد، نواختن و آموزش آن برایش دشوار نیست که خوشبختانه ایلیا دارای روحیهای قوی است، به همین دلیل همیشه بر سهتار پیروز است اما این ساز اصلا برای انسانهایی که از نظر روحی مشکل دارند یا افسرده هستند، مناسب نیست، زیرا نوای آن چون تیغی است که بر شاهرگ نوازنده مینشیند.
آیا موسیقی به درس ایلیا لطمه نمیزند؟ چرا دوست داشتید که ایلیا وارد این حوزه شود؟
چون همانطور که پزشکی، تاریخ، شیمی، فیزیک و... علم هستند، موسیقی هم یک علم است و وقتی که فردی موسیقی را انتخاب میکند، دارد یک کار علمی انجام میدهد. بنابراین از این منظر موسیقی هیچگاه با درس ایلیا مغایرتی ندارد، چون ایلیا دارد یک کار علمی انجام میدهد. هرچند ای کاش در مدرسه درسی هم به نام موسیقی وجود داشت تا کودکان ما از همان آغاز زندگی موسیقی را میآموختند اما اینکه چرا دوست داشتم ایلیا وارد این عرصه شود، دو دلیل دارد؛ یکی اینکه من و ایلیا با هم عهد بستیم که او بتواند با شناسایی و شکوفایی استعدادهایش در موسیقی موجب زنده نگهداشتن نام پدربزرگش باشد و دیگر اینکه ما سعی داریم که ایلیا در موسیقی به کسب تجربه بپردازد تا افزون بر هنرنمایی در هر 12 دستگاه موسیقی در دستگاه امام حسین (ع) که یکی از غنیترین دستگاههای موسیقی آیینی ماست، بتوانیم قدم برداریم، آهنگ بسازیم و خدمت کنیم. جالب اینکه ایلیا تاکنون چهار یا پنج بار به رادیو و تلوزیون مرکز بوشهر دعوت شده است اما هر بار که دعوت شده بهخاطر مداحی بوده نه موفقیتهایی که در حوزه موسیقی دستگاهی کسب کرده است. البته ما هیچگاه این را به روی خودمان نیاوردهایم چون ما پاداش خود را از امام حسین (ع) گرفتهایم.
آیا موافق این هستید که ایلیا در آینده فعالیت خود را در رشته موسیقی ادامه بدهد؟
ایلیا برای انتخاب آینده خود کاملا مختار است و من تمام تلاشم این است که زمینه لازم را برای پیشرفت ابوالفضل (پسر بزرگم) و ایلیا فراهم کنم اما دوست دارم ایلیا همین مسیری که در پیش گرفته بهصورت جدی دنبال کند و به همین دلیل با توجه به علاقهمندی خود ایلیا سال آینده انشاءالله او را در هنرستان موسیقی در تهران ثبت نام خواهیم کرد تا این هنر در وجودش نهادینه شود و بتواند در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشد. من پیش از این کارمند یک شرکت خصوصی (زیرمجموعه بانک) بودم اما بهدلیل اینکه حضور فیزیکی کمرنگی در خانه داشتم و نمیتوانستم به امورات پسرانم برسم، از آن کار استعفا دادم و الان راننده تاکسی هستم اما حضور بیشتری در کنار فرزندانم دارم و در این یک سال ایلیا به پیشرفت بیشتری دست یافته است ولی از نظر مالی در مضیقه قرار گرفتم و دوست ندارم این مساله به آینده ایلیا و برادرش لطمه بزند.
سخن پایانی؟
حرف بسیار است اما در پایان لازم میدانم که بگویم انجمنها و موسسات مردمنهاد بیشماری برای حمایت مالی از بیماران خاص، سرطانی، جرائم عمد یا غیرعمد وجود دارد اما یک موسسه یا انجمن برای حمایت از استعدادهای درخشان و هنرمندان وجود ندارد و گاه همین شرایط بد مالی باعث افول بسیاری از استعدادهای ما شده است. امیدوارم در آینده انجمنها یا موسساتی هم برای حمایت از استعدادهای درخشان و هنرمندان نابغه بهوجود بیاید. اما سخنی هم با مسوولان دارم، مسوولانی که بارها و بارها به ایلیا وعده دادند اما هیچگاه این وعدهها محقق نشد، هرچند ایلیا به این وعدهها دل نمیبندد اما یک سوال از این مسوولان دارم و آن هم این است که وقتی ایلیا بزرگ شد در مقابل کوتاهیهایشان به ایلیا چه خواهند گفت؟!! یک خواهش هم از مسوولان دارم که به ایلیا به چشم یک بچه نگاه نکنند، چون او خیلی بیشتر از سنش واقعیت را درک میکند و میفهمد.
در پایان این گفتوگو باید یادآوری کنم که ایلیا بازیاری تنها هنرمند کم سن و سال کشور است که با پشت سر گذاشتن هزار رقیب موفق شده است به بخش نهایی جشنواره موسیقی جوان راه بیابد و شاید این موفقیت برای هنر کمتر استانی اتفاق بیفتد، بنابراین از مدیران ارشد و دستگاههای فرهنگی این انتظار میرود که از استعدادهای درخشان هنری حمایت بیشتری داشته باشند. البته قابل ذکر است که در بخش موسیقی نواحی یازدهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش نوازندگی ساز نیانبان پوریا زارع (گروه سنی الف)، مهدی حیدری (گروه سنی ب) و ساناز یوسفیبوشهری (گروه سنی ج) نیز از بوشهر به مرحله پایانی این بخش راه یافتهاند.