کارگردان این نمایش با اعلام این خبر در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: «خرمای خونی» نمایشی از دل نخلستان با فضایی وهمانگیز و خیالی و انتقامجویانه است که با شیوه اجرائی جدید سعی میکند حرفهای زمان و جامعه خود را از درون داستانی بومی فریاد بزند.
خداداد رضایی در ادامه با بیان اینکه خیلی وقت بود که دنبال ایدهای میگشتم تا به نوعی بیانگر فضای زادگاهم -دیار نخل و خرما و مشکلات آن منطقه- باشد، افزود: البته پیش از این اثر، نمایشی را بهنام«خون بس» کار کرده بودم که فضایی نزدیک به نمایش «خرمای خونی» داشت ولی دنبال ایدههای پختهتری میگشتم که بهنوعی در زندگی مردم آن منطقه اتفاق افتاده باشد. گریزی زدم به خاطرات نوجوانی و یادم به سوژهای واقعی افتاد که مردم را چندبار اسلحه بهدست به نخلستان کشاند، بر اساس همان سوژه، ایده را خیالپردازی و سپس تبدیل به نمایشنامه کردم.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه وقتی داشتم قصه را مینوشتم هدفها را در نظر گرفتم و در لابهلای یک باور و اتفاق بومی فریاد عدالتخواهی زنان شجاع روستایی که قربانی جهل و نادانی و افکارهای فرصتطلبانه از زن در جامعه مردسالاری شده بودند، آن را در چله کمان سیر نمایشی گذاشتم، با تمام قدرت در قصه نمایش رها کردم، تصریح کرد: در مقابل دنبال آدمهایی بدی میگشتم که مقابل آن قرار دهم، رفتم سراغ آدمهای خطرناکی که باطن آنها مانند ظاهرشان خوب نبود؛ آنها با سوءاستفاده از فرهنگ و مذهب سیرتی بسیار زشت در جامعه از خود بهجای گذاشتهاند و با اعتباری که در نزد مردم بهدست میآوردند، با سلاح تهمت و افترا یک عده را بهراحتی از گردونه آرامش زندگی خارج و خانوادهها را دچار تزلزل میکنند.
این نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه تقابل این دو قشر با فضای فولکلوریک نخلستان در تراژدی قصه نمایش ما شکل گرفت، یادآور شد: ایین اثر را نزدیک به سه ماه در یک چاردیواری منزل مسکونی با گرمای شدید با حضور تعدادی بازیگر باتجربه و پا به صحنه گذاشته در کنار یک عده جوان جویای هنر تمرین کردیم و آن را با همت همه بازیگرانم و عوامل صحنه آماده برای اجرا ساختیم.
رضایی در پایان تاکید کرد: در کارگردانی این نمایش هم فکر کردم از شیوهای استفاده کنم که برای مخاطب بومی استان تکراری و خستهکننده نباشد، بنابراین سعی کردم، قابلیتهای بومی را بهصورت تصویرگرا و در جاهایی نمادین با گویش محلی اما قابل هضم برای مخاطب به نمایش بگذارم و با ایجاد تابلوهای زیبا و آهنگین در توصیف صحنهها و... مخاطب را به نمایش جذب کنم.