بامدادجنوب- شهرام اسلامی:
عدو شود سبب خیر؛ آیا ترامپ میتواند کتیبه هخامنشی خارگ و سند خلیج فارس را نجات دهد؟؟؟ برخی با کتیبه هخامنشی خارگ ترامپگونه رفتار کردند. این روزها همه محافل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور در حال واکنش نشان دادن به صحبتهای اخیر ترامپ در مورد جعل نام خلیج فارس هستند. برخورد قاطعانه با این اقدام نابخردانه ترامپ ستودنی است اما نمیبایست از این نکته غافل شد که این اقدامات، حبابگونه و از سر احساسات زودگذر بوده و نتیجه چندانی نخواهد داشت.
در اینکه این خلیج از دیرباز بهنام ایران، فارس و پارس برای همگان شناخته شده است، شکی نیست و همه شواهد و اسناد تاریخی دال بر این مدعاست اما در این میان، سندی در اواسط دهه هشتاد کشف شد که برگ برندهای بود که دیگر هیچ ادعایی یارای مقاومت در برابر آن را نداشت. کشف کتیبه هخامنشی در مهرماه سال 1386 یک واقعه مهم و تاریخی برای خارگ، خلیج فارس و کشورمان بود. در ابتدای این کشف مهم و تاریخی اولین اظهار نظر در مورد این کتیبه از سوی دکتر سرفراز پدر باستانشناسی ایران مطرح شد: کشف کتیبه خارگ خواست خداوند بود تا کسی ادعای جعلی بودن خلیج فارس را نکند (مرکز مطالعات خلیج فارس 592). سرفراز پس از حضور در خارگ و پس از بررسیهای لازم به نگارنده گفت: به شما تبریک میگویم، شما سند خلیج فارس را کشف کردهاید.
حال چرا کتیبه خارگ سند خلیج فارس است؟
پس از حضور سرفراز در خارگ، دکتر رسول بشاش نیز برای قرائت کتیبه وارد خارگ شد و با بررسیهای اولیه اصالت خط و زبان را تائید کرد. فارغ از محتوای کتیبه خارگ، خط میخی و زبان پارسی باستان دال بر قلمرو حکومت ایرانیان بر این آبراهه باستانی در بیش از 2500 سال پیش دارد و حاکی از آن است که سیطره حکومت ایرانیان تا اواسط خلیج فارس و جزیره خارگ گسترش داشته است. دیگر ویژگی کتیبه خارگ این است که این کتیبه بر بستر مرجانی خود جزیره نوشته شده و این ادعای احتمالی را که از مکان دیگری به خارگ و خلیج فارس آورده شد باشد نیز رد میکند. با این اوصاف کتیبه خارگ تنها سند مکتوب موجود در خود خلیج فارس دال بر تعلق این آبراهه باستانی به ایرانیان و حکومت پارسی است. اهمیتی که از سوی برخی از کارشناسان و صاحبان امر مورد بیمهری قرار گرفت و بهصورت عامدانه و یا سهوا موجبات جعلی بودن آن از سوی آنها فراهم شد. رفتاری که از آن به رفتاری ترامپگونه البته از نوع ایرانی آن میتوان تعبیر کرد.
جای تاسف است اثری که به همت باستانشناسان متخصص داخلی، رئیس وقت پژوهشگاه خط و زبان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مورد تائید اصالت قرار گرفت و در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید، چندی بعد مورد تعرض عده و یا عدهای معاند قرار گرفت ولی خوشبختانه بهصورت کلی تخریب نشد و خوشبختانهتر آنکه تمامی مستندنگاریها و دیگر عملیات برای ثبت آن صورت گرفته بود. تعرض به این اثر آن هم در جزیره امنیتی و استراتژیک خارگ جای سوال دارد ولی مهمتر از پاسخ به این سوال، این است که خود این تعرض و تخریب حاکی از اهمیت و اصالت آن است که شاید از سوی دشمنان خلیج فارس بیشتر و بهتر و سریعتر درک شد و از سوی برخی کارشناسان و متولیان امر درک نشد و یا بهنوعی با کم اهمیت دادن آن موجبات تخریب آن را فراهم کردند.
پس از موفق نشدن در حذف فیزیکی این سند تاریخی پروسه حذف اصالت آن شروع شد و متاسفانه با مصاحبهها و اظهارنظرها در پوشش کارشناسانه سعی در کماهمیت جلوه دادن و زیرسوال بردن اصالت این کتیبه باستانی شد بهنحوی که آن را به یادگار نوشتههای دوره تبعیدیان خارگ در دهه سی شمسی نسبت دادند. نشر این ادعای غیر کارشناسی آن هم در مورد کتیبه هخامنشی خارگ که از آن بهعنوان سند خلیج فارس نام برده میشود، از سوی منابع داخلی جای بسی تاسف است. این رفتار بهنوعی ترامپگونه است که بایست با آن مقابله کرد ولی عمق این فاجعه دردناک وقتی بیشتر میشود که هیچ کارشناس و یا باستانشناس خارجی سندیت این کتیبه را رد نکرده، مگر برخی از کارشناسان داخلی.
این بیتوجهی در بدنه ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر نیز به چشم میخورد، بهنحو که در معرفی آثار فرهنگی جزیره خارگ هیچ اشارهای به آن نمیشود و در پاسخ این جمله شنیده میشود که اصالت این کتیبه محل شک و بحث دارد. شاید این اقدام ترامپ در جعل نام خلیج فارس علاوه بر همبستگی که در میان مسوولان در راستای مقابله با این سخنان سخیف و دفاع از تمامیت ارضی و هویتی ایران به وجود آورد، بستری را فراهم کند که توجه مسوولان امر به این کتیبه باستانی هخامنشی جلب شود و مصداق این ضربالمثل ایرانی شود که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
حال سوال دیگری که در این میان مطرح میشود، این است که وظیفه تعیین اصالت یک اثر تاریخی به غیر از سازمان میراث فرهنگی به عهده چه سازمان و ارگان دیگری است؟ در حالی که این سازمان این اثر را در فهرست آثار ملی ثبت کرده و پژوهشگاه سازمان نیز اصالت آن را تائید کرده است، اینگونه انحراف اذهان عمومی و سعی در حذف اصالت این اثر مهم و تاریخی با چه نیتی انجام میشود.
این وضعیت اسفناک در مورد کتیبه هخامنشی در خارگ تنها مربوط به این اثر نیست، جزیره خارگ بهواسطه موقعیت خاص و استراتژیک خود از دیرباز مورد توجه همگان بوده و وجود آثار متعددی از دوران گذشته نظیر کلیسای نسطوریان و گوردخمههای ساسانی و بقعه میرمحمدبن حنفیه و ... حاکی از تمدن غنی این جزیره تاریخی است. جای بسی تاسف است که در پرونده ثبت جهانی قناتهای ایران هیچ نامی از قناتهای خارگ که قدمت آن به همان دوره کتیبه هخامنشی باز میگردد، به میان نیامد، در حالی که استحصال آب شیرین در دل آب شور خلیج فارس یک ویژگی بسیار بارز و مهم در این فناوری مهندسی هنر ایرانیان باستان است.
حقیقت قابل انکار این است که وجود حیات و سکونت در جزایر خلیج فارس بهدلیل اثبات حاکمیت ایران بر این جزایر از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ موضوعی که اهمیت آن در اثبات حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک بسیار جلوه کرد.
وجود آثار تاریخی و حفظ و نگهداری از آنها در این میان از اهمیت دو چندانی برخوردار خواهد بود، بهویژه که آثاری با قدمت بیش از سه هزار سال ایرانی در جزیرهای چون خارگ کشف شود ولی در این میان در سایه بیتوجهی ارگانهای متولی این آثار و بهواسطه آن موجودیت و فرهنگ حاصل از آن نیز در حال نابودی است. متولی که بیش از پنج سال است که مقام مسوول آن نه بهخاطر حفظ آثار، بلکه بهعنوان یک شهروند نیز از جزیره خارگ بازدید نکرده است.
آخرین بازدید مدیرکل میراث فرهنگی استان بوشهر و معاونان این ادارهکل از این جزیره باستانی مربوط به سال 1389 است، این در حالی است که در این شش سال اخیر هیچیک از مدیرانکل این اداره متولی هیچ توجهی به این آثار نکردهاند و اگر فعالیت عدهای از دوستداران میراث و حفظ و مرمت این آثار از سوی مدیریت عملیات عمومی شرکت پایانههای نفتی که هیچ وظیفه سازمانی در قبال مرمت و حفظ آنها نداشته است، نبود، اکنون همه این آثار از بین رفته بود. در این میان، روی سخنم با ریاست محترم سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است: آقای مونسان تن بیمار و رنجور سازمان مطبوع شما بهویژه ادارهکل میراث بوشهر که در طول سالهای گذشته محل مناسبی برای شیوع و رشد بیماری بیتوجهی به آثار و پیشینه تاریخی این دیار بوده است اکنون نیازمند نوشدارویی برای التیام زخمهای کهنهاش است.
بهطور قطع بعد از درج این مطلب عدهای بهمانند دیگر اقدامات احساسی و شتابزدهشان خارگ را به یاد خواهند آورد و برای اینکه در معرض اخبار مرتبط با این موضوع قرار گیرند، برای سفر به خارگ و نشر اخبار و تسخیر فضای مجازی دست از پا نخواهند شناخت و در پی اخذ مجوز ورود به خارگ خواهند بود و این در حالی است هر یک سال و سالهایی را سکاندار هدیت این اداره عریض و طویل بودهاند و پس از آن باز خارگ به فراموشی سپرده خواهد شد ولی معاندان این دیار هیچگاه هیچیک از استانها و شهرها و روستاهای این دیار و موجودیت آن را از یاد نخواهند برد. آقای مونسان حال خراب میراث فرهنگی خارگ را از زبان حامیان آن بشنوید و نسخهای شفابخش برای نجات آن تجویز کنید.