روسیه و ایران همیشه در طول تاریخ رابطه نسبتا خصمانهای داشتهاند، از زمان حملات اجداد روسها به هخامنشیان گرفته تا تزارهای جهانگشایی که 17 شهر زرخیز قفقاز را از چنگال ایران بیرون کردند.
اما اکنون در سرزمین شامات نوعی اتحاد نانوشته میان دو رقیب برقرار شده، ایرانیها و روسها در کنار هم میخواهند بحران سوریه را به پایان برسانند.
گفته شده جنگندههای روس از آسمان و نیروی زمینی باتجربه ایران از زمین درصدد عملیاتی عظیم در شمال غرب سوریه هستند؛ منطقهای به نام سهلالغاب در نزدیکی مرزهای ترکیه، گویا متفقین بار دیگر بیدار شدهاند.
هواپیماهای روسی به آسمان سوریه آمدند، قضیه آنقدر پیچیده نیست که متوجه شویم امریکا در حالتی از سردرگمی از این وضعیت جدید به سر میبرد و این را بهوضوح در اظهارات جدید مقامات کاخ سفید و پنتاگون مشاهده میکنیم.
واشنگتن بهخوبی میداند که قضیه تنها حضور روسیه در سوریه نیست بلکه به عملیات مشترک بین ائتلاف چهارگانهای که آشکارا موجودیت خود را اعلام کرده گسترش داده میشود.
متفقین چه کسانی هستند و اهدافشان چیست؟
روسیه، سوریه، عراق و ایران قرار است یک مرکز اطلاعاتی را در بغداد جهت مبارزه با تروریسم ایجاد کنند که وظایف اصلی این مرکز جمعآوری اطلاعات و تحلیل و بررسی اطلاعات مربوط به اوضاع منطقه در چارچوب مبارزه با داعش است.
با وجود شرایط جدید، امریکاییها میدانند که همه امیدشان به گروههای تروریستی که سالها برای ساخت و تسلیح آن تلاش کرده تا منطقه را تجزیه کنند، بر باد رفته است. مساله قابل توجه در کار ائتلاف جدید مبارزه با تروریسم که عملیات نظامی خود را با حملات روسیه آغاز کرده، این است که در انتخاب اهداف خود هیچ گروه شبه نظامی را از دیگر گروههای شبه نظامی حاضر در سوریه مستثنی نکرده و به اینکه این گروهها با کدام طرف خارجی در ارتباط هستند، توجهی نمیکند.
امریکا با درک راهبردی از تحولات سوریه و شکست برنامه آموزش آنچه معارضان میانه رو در سوریه میخواند اعلام کرد تا در صورتی که جنگندههای روسیه حملهای هوایی علیه این شبه نظامیان ترتیب داد، تحت فشار رسانهای قرار نگیرد. رسانههای وابسته به شیخنشینهای خلیج فارس این روزها برای درست کردن جو متشنج سیاسی از نقض حاکمیت سوریه از طرف روسیه سخن میگویند، در حالی که باید گفت شیخنشینها خواستههایی را که هیچکدام از آن برخوردار نیستند، برای مردم سوریه میخواهند. آزادی سیاسی را که حاکمان شیخنشینها مدعی حمایت از آن در سوریه هستند در هیچکدام از کشورهایشان وجود ندارد، این اعراب خودشان از هیچ تصمیمگیری مستقل ملی در کشورهایشان برخوردار نبوده و غلام حلقه به گوش امریکا و اسرائیل هستند اما دم از نگرانی نسبت به حفظ حاکمیت مستقل سوریه در تصمیمگیری برای سرنوشت این کشور میزنند.
ایران معادلات زمینی را به هم میزند
امریکاییها میدانند که نیروهای ایرانی خارج از جبهه جدید نبرد ضد داعش نخواهند بود و همین امر نگرانیهای واشنگتن را دو چندان کرده است، امریکا میداند که حملات هوایی روسیه شبه نظامیان را در سوریه هدف خواهد گرفت، بنابراین هیچ بهانهای برای اعمال فشار بینالمللی بر مسکو بهمنظور توقف این حملات نداشت اما بهدنبال ممانعت از حضور ایران در سوریه به بهانه نگرانی درباره امنیت رژیم صهیونیستی است.
بنابراین میتوان گفت که عملیات نظامی ایران در سوریه از داخل خاک عراق خواهد بود، به این معنا که ایران با حضور نظامی هوایی و چهبسا زمینی خود در عراق و کمک به این کشور در مبارزه با داعش و بهخصوص در مناطق مرزی با سوریه، تروریستها را در شرق سوریه ضعیف خواهد کرد. بدین ترتیب داعش قدرت ارتباط و انتقال کمکهای لجستیک بین مناطق تحت سیطره خود در دو کشور عراق و سوریه را از دست خواهد داد و به هر حال تضعیف گروههای تروریستی در سوریه و بهخصوص داعش به تضعیف حضور تروریسم در داخل عراق منجر میشود.
اهدافی که قرار است جنگندههای روسیه در خاک سوریه هدف بگیرند، از سوی مرکز مبادله اطلاعاتی مشترک در بغداد گزینش شده است و هر ضربهای که به تروریستها در سوریه زده میشود باید تاثیر دوجانبه داشته باشد به این معنا که حضور نظامی روسیه در سوریه باید در عرصه میدانی عراق هم بازتاب داشته باشد.
اگر ساعت صفر عملیات روسیه در خاک سوریه در سیام سپتامبر آغاز شده است ساعت صفر حملات هوایی ایران در خاک عراق بسیار نزدیک خواهد بود. در هر حال امریکا هرگز فرصتی برای مانور درباره ممانعت حضور ایران در عراق پیدا نمیکند، چراکه عراق از لحاظ جغرافیایی فاصله زیادی تا سرزمینهای اشغالی دارد، همانطور که مداخله ایران در عراق مطابق با قوانین بینالمللی است و با قدرت گرفتن داعش در عراق که با کمک رژیم صهیونیستی و شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس صورت گرفته مزدوران امریکا در عراق امروز نمیتوانند علیه حضور ایران در عراق حرفی بزنند.
هدف ایران از حضور در ائتلاف گسترده مبارزه با تروریسم در وهله نخست بازگشت آرامش به سوریه و عراق و کمک به دو ملت دوست آن و سپس بازسازی روابط اقتصادی و سیاسی منطقه است. خلاصه باید گفت که در عرصه نبرد کنونی با داعش گروه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بازنده بزرگ هستند، چرا که آنها بودند که دلارهای نفتی هنگفتی خرج شبه نظامیان تروریستی در سوریه و عراق کردند اما نتوانستند نظام سوریه را سرنگون کنند و نه هدف رژیم صهیونیستی در تجزیه عراق به دست آمد و نه ایران در تحریم باقی ماند. همه تحولات بینالمللی امروز نشان میدهد که عمر تروریسم به سر آمده و جهان شاهد سقوط ائتلاف شیخنشینهای خلیج فارس با اسرائیل است.