الهام
بهروزی
کتاب
نقش بسیار موثر و سازندهای در خودباوری، مسوولیتپذیری و آموختن مهارتهای زندگی
به کودکان ایفا میکند. به عقیده صاحبنظران و کارشناسان حوزه کتابخوانی، کتابهای
متناسب با شرایط و نیازهای کودکان، فرصت لازم را برای پاسخگویی به نیازها، از طریق
افزایش شناخت آنان نسبت به خود و محیط اطراف فراهم میآورد؛ چراکه پاسخگویی به نیازها
و رغبتهای کودکان، چگونگی باورها، شخصیت و رفتارهای آنها را در بزرگسالی شکل میدهد.
از اینرو، خواندن کتابهای مناسب، کودکان را تشویق میکند تا درباره مشکلات و تجربیات
خود صحبت کنند. شخصیتهای کتاب میتوانند به کودکان کمک کنند تا با شناسایی افکار و
احساسات خود، برای رفع مشکلات خویش اقدام کنند.
با
این اوصاف، کتاب نقش کلیدی و کارسازی را در شکلدهی و شخصیتپردازی کودکان ایفا میکند
و فواید متعددی را برای این گروه سنی به همراه دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
رشد مغزی و عاطفی کودک، تضمین موفقیت کودک در مدرسه، بهبود مهارتهای زبانی، بهترین
تمرین برای مغز، افزایش تمرکز در کودک، افزایش علاقه به دانش و یادگیری، افزایش شناخت
در مورد موضوعات مختلف، افزایش خلاقیت و قوه تخیل، افزایش پیوند بین والدین و کودک،
افزایش حس همدلی، کتاب نوعی سرگرمی، افزایش هوش در کودک و کاهش استرس والدین به نفع
آرامش کودک.
بدیهی
است برای کتابخوان شدن کودکان باید کتابها در دسترس آنها باشد. معمولا کودکان کتابخوان
از خانههایی میآیند که در همه جای آن کتاب در دسترس است. بنابراین کتاب باید جلوی
چشم آنها باشد تا کودکان هر زمان که دلش خواست بتوانند کتاب موردعلاقهشان را بردارند
و مطالعه کنند. طبیعتا کودکان طبق اصول و عادات والدین خود رشد میکنند. پس باید
والدین فرزندان خود را به این صحنه عادت دهند که زیاد آنها را کتاب در دست ببینند.
در اینجا البته نباید از این نکته غفلت ورزید که محتوا و ساختار کتاب و زیباییهای
بصری (تصویرگری) آن نقش فراوانی در جذب کودکان به کتاب و مانوس شدن با آن دارد. بنابراین
باید کتابهای برای کودک انتخاب شود که مناسب گروه سنی وی باشد و کنجکاویهای وی
را پاسخگو باشد تا کودک بتواند این ابراز معتبر فرهنگی را به عنوان جزء جداییناپذیر
زندگیاش پذیرا باشد. بیشک خو گرفتن کودک با کتاب او را به سمت آیندهای روشن سوق
خواهد داد.
کارشناسمسوول
فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر در خصوص تاثیر کتابخوانی
بر کودکان به بامداد جنوب گفت: تاثیر کتابخوانی بر گسترش دایره لغات کودکان و همچنین
بیان زیبای کلمات و جملات از سوی کودکان کاملا مشهود است؛ زیرا در صورتی که کودکان
بتوانند بهطور مستمر و روزانه با واژههای جدید آشنا شوند و آن هم از طریق خواندن
کتاب و قصههای کودکانه، نه تنها کودکان با درست ادا کردن کلمات مواجه شده و آموزش
غیر مستقیم میبینند؛ بلکه به مرور زمان تعداد واژگان آموختهشده از سوی آنها افزایش
یافته و در موقعیتهای مهم و حساس آنها میتوانند بهخوبی و با بهکاربردن واژههای
درست و جملات دقیق، احساسات خود را بروز دهند.
مهشید
جهازی در ادامه با بیان اینکه چنانکه همگان میدانند کتابها نقش بسیار مهمی در زیبا
سخن گفتن بچهها دارند، افزود: در این رابطه والدین میتوانند از طریق آشنا کردن کودکان
با کتابهای مناسب سنین آنها ابتدا از تصاویر کتاب برای توضیح معنای واژگان جدید استفاده
کنند، بهطوری که کودکان بتوانند بهراحتی این کلمات و واژگان جدید را درک کرده و بهجای
خود استفاده کنند؛ بهنوعی میشود گفت که کتابخوانی برای کودکان پیش از دبستان کمک
میکند به زبانآموزی آنها و بهتدریج آنها جملهبندی صحیح را یاد میگیرند و در همین
رابطه کودکان برای یادگیری گفتار و زبان به شیوهای زیبا و دلنشین و نیز کارامد، باید
بتوانند کلمات جدیدی را که آموختهاند در جملات صحیح بشنوند و سپس خودشان آنها را انعکاس
دهند.
وی با
اشاره به اینکه معمولا والدین خودشان نیز بدون کمک گرفتن از کتابهای مناسب کودکان،
جملات ناقصی را به کودکان خود میآموزند و به همان سبک و سیاق نیز کودکان یاد میگیرند
که مثلا یک جمله بدون فعل یا فاعل را بیان کنند، تاکید کرد: این اشتباه کلامی و بیانی
نه تنها باعث میشود که کودک نتواند منظور خود را برساند؛ بلکه در بزرگسالی نیز دچار
نقصان گفتاری خواهد شد. در حالی که کتابها میتوانند فرصت بسیار خوبی را برای والدین
فراهم سازند تا کودکشان بتوانند واژههای جدید را در جملات صحیح بیان کنند. در واقع
کتاب بهعنوان یک ابزار تسهیلگر در زمینه آموزش صحیح زیبا سخن گفتن برای کودکان محسوب
میشود.
جهازی
با تاکید بر اینکه توصیه میشود که والدین تا آنجایی که میتوانند برای کودکانشان کتاب
بخوانند تا آنها نیز در مسیر صحیح و زیبا سخن گفتن قرار گیرند، تصریح کرد: این موضوع
میسر نمیشود مگر اینکه والدین بتوانند پلی بزنند بین خود و کتاب و کودک دلبندشان و
این تعامل مثبت و انگیزشی موجب میشود تا کودکانی تربیت شوند که علاوه بر زیباگویی،
بتوانند از کلمات و واژهها و تعابیر جدیدی برای فهم احساساتشان استفاده کنند.
این
کارشناس حوزه کتاب در خصوص مناسبترین سن برای آغاز کتابخوانی برای کودکان بیان
کرد: معمولا کتابخوانی از همان دوران طفولیت (8 ماهگی به بالا) باید انجام بگیرد و
در همین خصوص پیشنهاد میشود که هرگز کتابخوانی را برای کودکان خود متوقف نکنید بهخصوص
در سالهایی که کودک نیاز دارد به سخن گفتن و بهدنبال این است که تجربیات جدیدی در
حوزه کلمهیابی و جملهبندی درست و معنادار کسب کند که این تجربیات را والدین از طریق
در اختیار گذاشتن کتابهای سرشار از واژههای نو و جملات زیبا و همچنین همراهی با
کودکان میتوانند ایجاد کنند.
جهازی
در پایان یادآور شد: یک تجربه زیباتری که والدین میتوانند برای اثربخشی بیشتر خواندن
کتابهای مناسب برای کودکانشان در محیط خانه فراهم کنند، تجربه کتابخوانی خانوادگی
است. زمانی که کودک به همراه والدین شروع میکند به خواندن چه کتابهای مصور که خاص
کودکان پیش از دبستان است و چه زمانی که خواندن را بهطور کامل آموخته است و کتابهای
نوشتاری را مطالعه میکند، زیبا سخن گفتن خود را تسریع میکند.
کارشناس
فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر نیز درباره اهمیت کتاب و
کتابخوانی در مسوولیتپذیری کودکان به بامداد جنوب گفت: کتاب و کتابخوانی یکی از
بهترین شیوههای نهادینهسازی عادتهای مثبت فردی و اجتماعی در هر فرد است؛ زیرا
دانایی زمینهساز توانایی است که با کتاب بهویژه کتابهای داستانی ما میتوانیم
سطح دانش و آگاهی کودکان و نوجوانان را افزایش دهیم که باعث توانمندسازی و کسب
مهارتهای از جمله تقویت اعتمادبهنفس، خودآگاهی، احساس مسوولیت و همدلی میشود. در
اینجا اگر بخواهیم تعریفی از مسوولیتپذیری در کودکان داشته باشیم بایستی به این
نکته اشاره کنیم که کودکان برای نقشپذیری در آینده حتما نیازمند آموزشهای
غیرمستقیم در زمینه خودگردانی و خودباوری هستند و عزتمندی کودکان در اجتماع
وابسته به نوع مسوولیتپذیری است که خواهند داشت.
به
گفته مهدی دشتدار، برای اینکه کودکان ما بتوانند مسوولیتپذیری را تمرین کنند و
خودشان بتوانند مسوولیتهای هر چند کوچکی را برعهده بگیرند و آن را انجام دهند،
بایستی آنها را با تمثیلها آشنا کنیم که از طریق خوانش کتاب میتوانند کسب کنند.
در این رابطه تطابقیابی میتواند بسیار موثر واقع شود و این همذاتپنداری را
کودکان صرفا از طریق کتابها و قصههایی که برایشان انتخاب میکنیم و در
اختیارشان قرار میدهیم، بهوجود میآید.
وی در
پایان با تاکید بر اینکه بچهها در کتابها و قصهها با شخصیتهای آشنا میشوند که
برای پیدا کردن راهحلهای مشکلات خود بایستی مسوولیتهایی را برعهده بگیرند و با
انجام دادن این مسوولیتها و گذر از مشکلاتی که برایشان در طی حوادث آن داستان پیش
میآید، میتواند در نهایت شهد شیرین رسیدن به آرزوها و رویاهایش را بچشد، افزود:
بنابراین تاثیری که یک کتاب روی رشد ذهنی و شناختی کودکان داشته باشند بسیار مهم و
قابل تامل است.
کارشناس
هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر هم درباره اهمیت تصویرسازی
کتاب کودک به بامداد جنوب گفت: در باب تصويرسازي كتاب كودك بهصورت مختصر ميتوان به
اين نكته اشاره كرد كه اگر بخواهيم تصویرگرها آثار خوبي را خلق كنند و در اين حوزه
به موفقيت برسند، بايد از ادبیات کودک شناخت خوبي داشته باشند؛ چراکه بدون شناخت
امکان کشف دنیای ذهنی و نیازهای کودک و همچنان ترسیم دنیای داستانها و اشعار برای
آنها فراهم نمیشود.
محسن
حلوایی در ادامه با بیان اینکه گذشته از اين نكته ميتوان گفت که تصویرگر نهتنها به
مهارت بالایی در تصویرسازی و داستانسرایی، بلکه به دانشی قوی در زمینه سلیقه مخاطب
نیز نیاز دارد، افزود: از اینرو تصویرسازها باید دانشی عمیق راجع به ادبیات کودک داشته
باشند و بتوانند تشخیص دهند چه موضوعاتی برای هر گروه سنی مناسب است.
وی با
اشاره به اینکه تصویرگری کتاب کودک هم هیجانانگیز است و هم چالشی و سختکوشی زیادی
نیاز دارد، تصریح کرد: فكر ميكنم در تصویرگری کتاب کودک باید بخوانیم، بخوانيم و به
دوران کودکی خودمان برگردیم تا مخاطب خودمان را بشناسیم..
حلوایی
یادآور شد: تصویرگری کتاب کودک به دو عامل نیاز دارد؛ 1) درک کامل ترجیحهای کودکان،
2) مهارت در طراحی عناصر تصویری که باید با تواناییهای خواندن کودکان متناسب باشد.