بامدادجنوب- سید علی موسوی: ائتلافهای سیاسی و نظامی میان کشورهای عربی معمولا کوتاهمدت هستند و عمر طولانی نمییابند چراکه بر اساس مزاج و روابط شخصی رهبران است و همگرایی عربستان و مصر چه بسا آشکارترین نمونه در این خصوص باشد.
تقریبا دو سال بعد از رابطه صمیمانه قاهره و ریاض و اینکه عربستان، امارات و کویت بیش از 30 میلیارد دلار را بهصورت هبههای مالی، نفتی، وامها و حسابهای اعتباری به مصر دادند، این روابط وارد یخچالی بسیار سرد شده و این امر با وجود اظهارات غافلگیرکننده عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهور مصر است که در آن نقش عربستان را در خدمت به حجاج ظرف سالها ستود و مدعی شد که بعید است کسی بیشتر از عربستان بتواند به حجاج خدمت کند.
مصر نیاز به تغییر داشت
دو مساله اصلی بر روابط مصر و عربستان در حال حاضر حکمفرماست اول موضع دو کشور در قبال اخوانالمسلمین و گروههای اسلامگرا و مساله دوم موضع دو طرف در قبال نظام سوریه و حضور نظامی روسیه در سوریه است که با هدف جلوگیری از سقوط نظام سوریه به هر بهایی است.
مساله قابل توجه این است که مواضع و سیاستهای عربستان و مصر تنها با هم در این دو مساله تناقض ندارند بلکه دچار برخورد میشوند، چراکه این دو دولت در دو جبهه درگیر با یکدیگر قرار دارند و این امر با وجود رو در بایستیهای رسمی آنها است.سستی در روابط مصر و عربستان از زمانی شروع شد که سلمان بن عبدالعزیز پادشاه کنونی عربستان در اوایل سال جاری قدرت را در دست گرفت، چراکه میراث برادر فقید خود را از بین برد و ائتلافهای منطقهای را تغییر داد و وارد ائتلاف منطقهای با قطر و ترکیه شد که این مساله به معنای پایان قطع رابطه با اخوان المسلمین با تمام شاخههایش و موضعی خصمانه نسبت به حضور روسیه در سوریه بود. حضور نداشتن پادشاه عربستان در نشست اقتصادی سران شرمالشیخ با هدف حمایت مالی از مصر، حضور نمادین او در نشست سران عربی که چند روز بعد در شرمالشیخ برگزار شد و ترک سریع این نشست و اینکه سفر خود به قاهره را در مسیر بازگشتش از واشنگتن لغو کرد یا به تاخیر انداخت تمامی اینها تاکیدی بر این است که شباهتهای شخصیتی و سیاسی میان او و رئیسجمهور مصر اگر کاملا از بین نرفته باشد، ضعیف است.
زمانی که اختلافات و سستی روابط میان دولتهای عربی وجود داشته باشد، بیان این امر در بیشتر مواقع از طریق کانالهای دیپلماتیک صورت نمیگیرد بلکه از طریق پیامهای غیر مستقیم مطرح میشود، دولت مصر نیز ید طولایی در این زمینه دارد و حربه آن رسانههاست و کسی که رسانهها و برنامههای تلویزیونی مصر را دنبال کند، میبیند که این برنامهها در این روزها مملو از مقالهها و برنامههایی انتقادی از عربستان است و مساله مهمتر این است که وزارت خارجه مصر هیاتی از حزب کنگره سراسری یمن را به حضور پذیرفت که علی عبدالله صالح، رئیسجمهور پیشین یمن ریاست آن را بر عهده دارد و این در حالی است که علی عبدالله صالح، دشمن درجه یک عربستان به شمار میآید و همچنین کانالهای یمنی وابسته به وی همچون الیمنالیوم و سبأ و الایمان روی ماهواره نایل ست اخبار یمن را منتشر کردند.
دولت عربستان در میدان وسیع رسانهای تجربه محدودی دارد و هر چند که در این مسیر حرکت کرد اما نتایج معکوسی گرفت، چراکه این نقش شایسته عربستان و جایگاه آن نیست. عربستان بهتازگی وارد صحنه رقابت رسانهای با نقشی گستردهتر شد و انتقادات غیرعلنی را علیه مصر و رهبرانش مطرح کرد.
این کشور پایش را از این فراتر گذاشت و سفارتش در دوحه از یوسف قرضاوی رئیس اتحادیه علمای مسلمین برای حضور در مراسم روز ملی این کشور در اواخر ماه گذشته دعوت کرد و حضور وی را پوشش گستردهای دارد که هدف از آن رساندن پیامی قوی به دولت مصر بود. تکرار اسم یوسف قرضاوی سه بار در مقابل رئیسجمهوری مصر باعث بیهوشی وی میشود، پس حضور وی در سفارت عربستان چه معنایی خواهد داشت، آن هم در حالی که سفیر عربستان و مسوولان سفارت از یوسف قرضاوی استقبال گرمی کردند.
چالش بزرگتر مقابل مسوولان مصری چگونگی برقراری توازن میان حمایت آشکار از حملات هوایی روسیه علیه داعش در سوریه با روابط استراتژیک با عربستان و برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است. مشخص است که تماس عبدالفتاح سیسی با ولادیمیر پوتین، همتای روسی وی که در آن مصر رسما از این حملات استقبال کرد این پیام را داشت که رئیسجمهور مصر تصمیم گرفته است از عربستان بهعنوان همپیمان سابق خود دور شود و سیاست مستقلی را از این کشور اتخاذ کند، چراکه بهخوبی فهمیده است که عضلههای مالی عربستان بهسرعت بهدلیل کاهش قیمت نفت دچار انقباض شده است و اینکه کشتی مداخله عربستان در بحران یمن با بادها و موجهای شدیدی مواجه است که احتمالا به غرق شدن آن و نرسیدن این کشور به ساحل امن بینجامد.
سوریه بزرگترین دلیل تغییر موضع فرعون مصر
اگر به بخشهای برجستهتر در تاریخ منطقه بنگریم، در مییابیم که محور مصر و سوریه قویترین و طولانیترین محورها در طول بیش از هشت هزار سال بوده است، در حالی که روابط عربستان و مصر بهویژه طی سه قرن گذشته دچار تنش و جنگهایی بوده است که این نابسامانی روابط از یورش ارتش ابراهیم پاشا پسر محمد علی به درعیه پایتخت کشور عربستان در سال 1818 و منهدم کردن آن آغاز شد و با جنگ یمن در اواسط دهه 60 قرن گذشته پایان یافت.
عربستان بر سرنگونی بشار اسد، رئیسجمهور سوریه و نظام وی اصرار دارد و معتقد است که اسد هیچ نقشی در آینده سوریه ندارد اما روسیه تحت رهبری پوتین کاملا عکس این مساله را میبیند، چراکه جایگزین نظام سوریه آشوب و روی کار آمدن گروههای تندرو است که خلأ را در سوریه پر میکند. مصر بیشتر و بیشتر به موضع روسیه نزدیک میشود و در تلاش است تا امارات و چهبسا کویت را به محور خود بکشاند و به نظر میرسد که موفقیتهایی را هم در این زمینه محقق ساخته است. ائتلافهای پیشین جنگ سرد دوباره در صحنه درگیریها در سوریه متبلور شده است، چراکه عربستان به محور امریکا بازگشته است اما این بازگشت در حالی صورت میگیرد که عربستان بهعلت غرق شدن در جنگ یمن از گذشته ضعیفتر شده است و مصر نیز جایگاه خود را در دست میگیرد و به محور روسیه در کنار چین، ایران و هند بهصورت کلی کشورهای بریکس باز میگردد.
نظام سوریه احتمالا برنده بزرگتر این تغییر در نقشه ائتلافهای منطقهای و بینالمللی است و مساله قطعی این است که حلقه نجات روسیه نتایج ملموسی را در این خصوص چه در سطح منطقه یا در زمینه ترسیم نقشه راه جدید برای ائتلافهای منطقهای میدهد.