بامدادجنوب- سیدعلی موسوی: تصمیم رئیسجمهوری امریکا برای اعزام تیم کوچکی از کماندوهای امریکایی به سوریه بهعنوان بخشی از جنگ گستردهتر علیه داعش سوالات جدیدی را علیه استراتژی نظامی، مبنای حقوقی آن و منافع آن برای مردم امریکا مطرح کرده است.
وعدهای خلاف واقع و باتلاقی به نام سوریه
با گذشت سالها از زمانی که باراک اوباما، رئیسجمهوری امریکا اعزام نیروی زمینی را رد کرده بود، حال استقرار 50 نیروی عملیاتی ویژه به شمال سوریه را میتوان تعهدی میانهرو تلقی کرد. اما با توجه به اینکه سه هزار و 500 نیرو در عراق، واقع در همسایگی سوریه مستقر است، این اقدام نشاندهنده ادامه جنگی است که اوباما را آلوده کرده و محدودیتهای منافع امریکا در منطقه را به بوته آزمایش میگذارد. دولت اوباما این تصمیم را پس از رها کردن تلاشهای ناکام پنتاگون برای آموزش شورشیان میانهرو برای غلبه بر داعش در سوریه اتخاذ کرد و این امر، تغییر بهسمت اعتماد به متحدان کرد را که اثرگذارترین نیروهای همکار امریکا محسوب میشوند، بههمراه داشت.
در واقع این اقدام یک تجربه است: آیا گروهی کوچک از پرسنل نظامی امریکا میتواند در هدایت شبه نظامیان محلی تفاوتی ایجاد کند؟ اگر چنین باشد، مقامها بهوضوح گفتهاند که اعزام امریکاییهای بیشتر را بررسی میکنند (برنامه آموزش و تجهیز مخفیانه سیا همچنان فعال است). اولین آزمون در منطقه رقه است که پایگاه اصلی داعش در سوریه محسوب میشود. مقامهای امریکایی امیدوارند که این کماندوها بتوانند به کردها و متحدان عرب سوری برای تحت فشار قرار دادن داعش کمک کنند و مسیرهای تردد آنها را قطع کرده و رهبران آنها را هدف قرار دهند، در نهایت آنها این شهر را یکجا پس میگیرند. اشتون کارتر، وزیر دفاع امریکا در جمع خبرنگاران همراهش در سفر به آسیا گفت: سرانجام رقه بازپس گرفته شده و به غیر نظامیان بازگردانده میشود تا به زندگیشان ادامه دهند.
آنها هماکنون تحت قوانین وحشیانه داعش زندگی راحتی ندارند اما منتقدانی در دو سر طیف ایدئولوژیکی میگویند که تصمیم باراک اوباما بیانگر تغییر تاکتیکی است تا یک استراتژی جامع. جمهوریخواهان با تحقیر از آن بهعنوان حرکت ناچیز یاد میکنند که تغییر میدانی مملوسی ایجاد نمیکند، بهخصوص اینکه روسیه هماکنون بهصورت فعال وارد جنگ شده است. در همین حال دموکراتها با ابراز نگرانی گفتهاند که اوباما هر چه بیشتر ایالات متحده را به درگیری برادرکشی میکشاند.
در همین رابطه سناتور جان مککین، جمهوریخواه جنگطلب ایالت آریزونا که همواره بر اقدام قاطعانهتر در خاورمیانه تاکید دارد، استقرار کماندوها را ناکافی میداند. وی گفت: در مواجهه با چنین حجم از چالشی که با آن روبهرو هستیم، چنین اقدامات تدریجی کاملا ناکافی است. پل رایان یک جمهوریخواه از ایالت ویسکانسین که بهتازگی بهعنوان رئیس مجلس نمایندگان امریکا تعیین شده، این اقدام را پاسخی تدریجی دانست و گفت: این تعهد نیروهای امریکایی باید با استراتژی جامعی برای شکست داعش همراه شود. در غیر این صورت ما شاهد تکرار نتایج مشابه در منطقه خواهیم بود. قانونگذاران لیبرال نیز تاسف خود را از آنچه که لغزیدن بیشتر بهسمت جنگ میدانند، ابراز کردهاند. سناتور کریستوفر مورفی دموکرات میگوید: اعزام نیروهای ویژه امریکایی به سوریه یک تغییر بسیار مهم در سیاستی است که ایالات متحده را در شیب لغزنده و خطرناک یک جنگ داخلی قرار میدهد که هیچ پایانی برای آن متصور نیست.
مقامهای دولتی امریکا میگویند که استقرار کماندوها در ادامه سیاست اوباما برای کار با نیروهای محلی با هدف مقابله با داعش است و نه مداخله گستردهتر و اوباما همچنان بر لزوم استعفای بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه در مذاکراتی به رهبری جان کری، وزیر امور خارجه امریکا تاکید داشته است. کری در توقف کوتاهی که در بیشکک قرقیزستان داشت، در جمع خبرنگاران گفت: تصمیم این نیست که وارد جنگ داخلی سوریه شویم. کری که پیش از آن در وین بود و با سایر دیپلماتها درباره آتشبس و گذار سیاسی در سوریه صحبت کرد، افزود: «اقدام یا تصمیمی نیست که روی اسد متمرکز باشد بلکه بهصورت جامع بر داعش و بهنحو زیادی روی قابلیت ما برای حمله سریع روی داعش متمرکز بود.»
چرا ایالات متحده نیروی زمینی وارد سوریه خواهد کرد؟
تصمیمی که اوباما برای اعزام نیرو به سوریه اتخاذ کرده است، یک رویداد غیر منتظره نبوده و نخواهد بود، چراکه امریکا بعد از چند ماه از شروع بحران سوریه در این کشور حضور داشت و به اشکال مختلف برای کمک به سرنگونی نظام بشار اسد دست به اقدامهای متفاوتی زد.
کمکهای غربیها به انواع و اقسام گروههای معارض و از طرق مختلف ارسال و ارائه شده است. بهعنوان مثال کمکهای تسلیحاتی، مالی و آموزشی به معارضان سوری و بهطور مشخص ارتش آزاد که در ترکیه و اردن صورت گرفته بود، یکی از این موارد است.
تا زمانی که روسیه وارد زمین سوریه و موضوع پرونده سوریه نشده بود، امریکاییها محافظهکاری و چارچوب خاصی برای ورود و حضور فیزیکی به سوریه برای خود قائل بودند که بهدلیل تجربه و سابقهای که در جنگ عراق داشتند، تمایلی برای ورود به به سوریه نشان نمیدادند، بهگونهای که ورود آنها به سوریه میتوانست مشکلات عدیدهای را به وجود بیاورد و حتی زمانی که بحث اعطای جایزه نوبل به اوباما مطرح شد، این محافظهکاری و قدم برداشتن محتاطانه بیش از پیش نمایان شد.
بعد از اقدامهای روسیه علیه تروریستها در سوریه و پس از انتشار تصاویر عملیاتهای نیروی هوایی روسها در سوریه، انتقاد علیه اوباما در داخل واشنگتن افزایش یافت و مواضع منتقدان وی بر این پایه بود که اگر امریکا ابتکار عمل را به دست نگیرد، مشکلاتی برای منافع و بهخصوص حیثیت و پرستیژ بینالمللی این کشور به وجود خواهد آمد، ضمن اینکه کمکهای ایران و حزبالله لبنان هم توانست فتوحاتی برای ارتش سوریه به وجود آورد که این موضوع هم دلیل دیگری برای نگرانی غربیها محسوب میشود. تجربه ثابت کرده است که بحث مستشاری نظامی در ورود و بهویژه پس از ورود به کشور هدف، هزینههای زیادی را بر جای خواهد گذاشت، بهنحوی که تامین جانی و هزینه مالی ۵۰ نیروی یاد شده در سوریه میتواند موجب این شود که پای امریکا به زمین سوریه باز شود، این موضوع بیشک به حضور نظامی امریکا در سوریه و به خصوص منطقه کمک خواهد کرد.