روزگاری عظمتی داشت که از وصفش قلم در میماند، ایستاده بر بلندترین نقطه شهر چنانکه نه سیل و نه هجوم دژخیمان یارای به خاک کشیدنش را نداشت اما امروز از آن عظمت چیزی جز بلندایی ساکت و مغموم باقی نمانده است، قلم نیز از نگاشتن این فراموشی و سهلانگاری شرمگین است، چندی است این حزن و سکوت کلات اهرم مرا به فکر واداشت که به مسوولان امر یادآوری کنم، دیگر وقت آن است که لب از حرف و شعار دادن فرو بندید و بهدنبال عمل به شعارهای زیبایتان باشید این بار واقعا این بناها و خاطرههای تاریخی و کهن بهدلیل نامهربانیها و بیتوجهیها از نفس ایستادهاند.
در مرکز و شهرستانهای استانمان، بناها و بافتهایی وجود دارد که شوربختانه همواره مورد کملطفی مسوولان امر قرار گرفتهاند، در حالی که هر کدامیک از این بناها گویای حقایق تاریخی، سیاسی و اجتماعی بسیاری هستند و حوادث فراوانی را شاهد بودهاند. یکی از این بناها یا قلعهها، قلعه زائرخضرخان تنگستانی در اهرم است، این قلعه یکی از آثار تاریخی و از نقاط دیدنی جنوب ایران است.
قلعه زائرخضرخان تنگستانی که در میان مردم به «کلات» مشهور است، در شمال شهر اهرم واقع شده و به زائر خضرخان تنگستانی منسوب است. قلعه یاد شده در زمان حمله انگلستان به ایران مورد استفاده قرار گرفته و جای اصابت گلوله توپ بر برج غربی آن هنوز هم باقی مانده است.
برای کسب اطلاعات مستند و دقیق در مورد این قلعه گفتوگویی را با مرتضی کرمی، مولف کتاب «تکاپوهای سیاسی و ضد استعماری زائرخضرخان تنگستانی (اهرم)» صورت دادیم.
کرمی در خصوص قدمت این قلعه به بامداد جنوب گفت: در کتابی که نوشتهام، در آن به قدمت این قلعه اشاره کردهام، در واقع طبق بررسیها و تجسسهای باستانشناسی صورتگرفته، این قلعه در دوره اشکانیان بنا شده تا اینکه در اواخر دوره قاجار هنگامی که زائرخضرخان تنگستان ضابط اهرم شد، به بازسازی آن پرداخت و آن را سرپناهی برای خود و خانوادهاش قرار داد.
وی با اشاره به اینکه قلعه زائرخضرخان هم مسکونی بوده و هم نظامی، افزود: ذکر این مساله هم لازم است که در هنگام رخ دادن بلایای طبیعی چون سیل و... و یا هجوم نیروهای بیگانه، مردم برای حفظ جانشان به این قلعه پناه میآوردند. این قلعه دارای حیاطهای مختلفی بوده؛ از جمله حیاط زائرخضرخان، حیاط سامخان، حیاط میهمانان، حیاط نظامی و در پنجمین حیاط هم (که پشت قلعه است) اصطبل قرار گرفته است. البته این قلعه در زمان خضرخان بیشتر کاربری نظامی داشته است.
مولف کتاب تکاپوهای سیاسی و ضد استعماری زائرخضرخان تنگستانی در خصوص اینکه بازسازی این قلعه در زمان زائرخضرخان 12 سال به درازا کشید و مصالح بهکار رفته در ساخت این قلعه، مصالحی بوده که در منطقه وجود داشته است. از جمله خشت، سنگ و... گفت: در این کتاب بخشی را به پلانها و معرفی کاربری قلعه اختصاص دادهام که توضیحات جامعی را در مورد قلعه در خود جای داده است. در زمان نبرد دلیران تنگستان با نیروهای استعمار کهن، سرکنسولگری انگلیسیها در فارس بهنام «اوکانر» و هشت نفر از همراهانش در این قلعه بهعنوان اسیر زندانی بودند که زائرخضرخان با رفتاری بسیار انسانی با آنها رفتار میکرد.
کرمی در پایان عنوان کرد: دلیل اینکه به این قلعه کلات میگویند، این است که در زبان فارسی به جایی که نسبت به جاهای دیگر بلندتر است، کلات میگویند، چون این قلعه هم نسبت به زمینهای اطرافش ارتفاع پنج متری دارد، به کلات مشهور شده است.
قاسم شکوه، نویسنده و روزنامهنگار هماستانی نیز در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: این قلعه یکی از قلعههایی است که در میان بناهای خشتی ایران معماری بینظیری دارد، بهنوعی بزرگترین بنای خشتی استان بهشمار میرود، نکته بارز در مورد این قلعه این است که از میان نه اسیر انگلیسی که بهدست زائرخضرخان به اسارت در آمدند، یکی از آنها در طول مدت اسارت بهدلیل بیماری درگذشت و در همین قلعه دفن شد.
شکوه با اشاره به این که متاسفانه بهدلیل قرار ندادن اعتبار ملی برای مرمت و بازسازی این قلعه که بهعنوان یک اثر باستانی به ثبت رسیده است، افزود: این امر باعث شده که کار مرمت و بازسازی قلعه با اندک اعتبار شهرستانی به کندی پیش رود و در طول این سالها بیتوجهی مسوولان میراث موجب شده که اعتبارات اندکی برای بازسازی قلعه زائرخضرخان در نظر گرفته شود، این اعتبارات قطرهای که در این سالها برای مرمت کلات در نظر گرفته شده، موجب پا برجا ماندن این نماد مبارزه، این دژ مستحکم نشده است.
وی در خصوص اینکه آیا مرمت دیوارهای قلعه به پایان رسیده است یا خیر، عنوان کرد: خیر، متاسفانه دیوارها بهصورت نصفه و نیمه مرمت شده و متاسفانه در سالهای گذشته ساخت و ساز بیرویه در حریم این قلعه بهحدی صورت گرفته که حتی قسمت مربوط به اصطبل هم مورد تجاوز منازل مسکونی قرار گرفته است.
آری این قلعه حوادث تلخ و شیرین بسیاری را دیده است، اینک خستهتر از آن است که بتواند روزگار اوجش را به نمایش بگذارد، چه بسیار وعدههایی که برای نفس کشیدن دوبارهاش داده شد و اما در آغاز راه از حرکت ایستادند...
چند سال پیش، یعنی سال 88 مرمت این قلعه آغاز شد که فاز اول آن در سال 92 با اعتباری بالغ بر 700 میلیون تومان، فاز دوم آن در سال 93 با 200 میلیون تومان و فاز سوم آن در سال 94 نیز با اعتباری بالغ بر 200 میلیون تومان ادامه یافته است و تقریبا قسمتی از دیوارها و باروها و قسمتی از امارت آن با همان مصالح پیشین ترمیم شد اما این روند در ادامه با پیشرفتی لاکپشتوار همراه شد، بهطوری که نارضایتی شهروندان اهرمی را بهدنبال داشته است.
هفته گذاشته در یکی از سایتها عکسهایی از روند مرمت این قلعه منتشر شده است که در بازسازی آن از مصالحی چون آجر استفاده شده است و چه خوب بود اگر در مرمت آن همان مصالح پیشین استفاده میشد تا از ظاهر اولیهاش فاصله نگیرد، البته قسمتی از قلعه که اکنون نماینده سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در آن مستقر است، به همان سبک قدیمی و اولیهاش ترمیم شده ولی قسمتهای دیگر آن به حال خود رها شده است و به دلیل بیتوجهی روز به روز ویرانتر میشود.
حال قلعه زائرخضرخان که از قلعههای تاریخی بنام منطقه جنوب محسوب میشود، میتوان با رسیدگی و مرمت آن ضمن حفظ معماری قدیمیاش، آن را بهعنوان یک جاذبه گردشگری مطرح در شهر اهرم تبدیل کرد و این قلعه را از غربت و فراموشی رهانید، این قلعه ظرفیت آن را دارد که همچون خانه رئیسعلی تبدیل به موزه شود، استان ما در زمینه موزهداری بهشدت ضعیف عمل کرده است، بهطوری که تعداد موزههای موجود در استان کمتر از انگشتان دست است، شهرستان تنگستان بهدلیل اینکه در مسیر اصلی قرار نگرفته است از تردد کمتری نسبت به شهرستانهای دیگر برخوردار است، بنابراین مسوولان امر باید از جاذبههای این شهرستان برای رونق دادن آن بهره جویند و در کنار چشمه معدنی آبگرم، میتوانند، بازسازی این قلعه، شهر اهرم را به یک قطب گردشگری تبدیل کنند. سهلانگاریها در مورد قلعه زائرخضرخان تا بدانجا پیش رفته که تمام زمینهای اطراف آن را به فروش رسانده و بهدلیل ساخت و سازهای صورتگرفته این قلعه که روزی عظمتش زبانزد بوده و سالیان بسیاری پذیرای افراد سرشناس بوده اینک اینگونه غریبانه به انزوا کشیده شده است و بدون شک اگر این قلعه در نقطه دیگری از ایران قرار گرفته بود، اکنون حال بهتری داشت...
بامداد جنوب در راستای رسالت خویش بهدنبال احقاق حقوق بحق مردم استان بوشهر است و همواره در تلاش است تا واقعیتها را منعکس و کاستیها را نمایان سازد و مسوولان و مدیران را به تکاپو و تلاش دعوت کند، چراکه بسیاری از آنها از رسالت حقیقی خویش بازماندهاند و با سوء مدیریت و سهلانگاریهایشان لطمههای جبرانناپذیری را به استان و مردم شریف آن وارد کردهاند.