معماری گذشته ایران به روشنی بیان کننده این است که، رفع نیازها و مشکلات اقلیمی از اولویت ویژهای برخوردار بوده است. معماران توانستهاند، با حفظ اصول زیباشناسی، با اقلیم همسو شده و شرایط آسایش را برای مردم فراهم آورند. کافی است نگاهی به بافتهای یزد، شیراز و بوشهر بیاندازیم، تا با چگونگی تفکر آنها در همسوشدن با اقلیم آشنا شویم.
شرایط اقلیمی در این مناطق بهگونهای بوده است که کنترل آنها، نیاز به تمهیدات خاصی داشته است. تمهیداتی که ما با آنها آشنایی کامل داشته و امروزه آن را به عنوان ویژگیهای منحصربهفرد معماری آنها میشناسیم. این عناصر که معمارانه در کنار هم قرار گرفتهاند، هویت معماری ما را شکل دادهاند ولی متاسفانه امروزه این هویت، فراموش شده است.
وجود ویژگیهای منحصربهفرد باعث بروز هویت میشود. این ویژگیها برای ما آشنا هستند و ما با آنها تفاوتهای هر بخش از بخش دیگر را تشخیص میدهیم. معماری نیز اینگونه است. اگر به تمام دنیا بنگریم این ویژگیها را میبینیم، تفاوتها را میبینیم و شباهتهای اندک را هم اگر وجود داشته باشد، درک میکنیم. به طور کل معیار تشخیص هرچیزی از دیگری، همین ویژگیهای منحصربهفرد است که سبب بهوجود آمدن هویت آنها شده است.
در گستره جغرافیایی هر کشور نیز این تفاوتها در شهرها نمایان است، و ایران با تمدن و معماری غنی یکی از این کشورهاست، که معماری هر شهرش هویت ویژه خود را به رخ بیننده میکشد. بوشهر، شهری است که سهم زیادی در دنیای معماری این کشور ایفا میکند و با نگاه کردن به ویژگیهای خانههایش به راحتی میتوان هویت معماری آن را تشخیص داد.
معماری بوشهر گنجینهای از عناصر و ویژگیهای منحصربهفرد است، اگر بخش کوچکی از هویت معماری ما همسو شدن با اقلیم، مردمواری و دوستی با طبیعت است، این عناصر و ویژگیها سندی بر این ادعا است که در ادامه آنها را معرفی خواهیمکرد و به بررسی بخشهای مختلف خانههای بافت قدیم بوشهر و ویژگیهای آنها خواهیمپرداخت.
درهای ورودی)
ورودی، یکی از مهمترین بخشهای موجود در خانهها به شمار میرود، به¬طوری که برخی از معماران، آن را مهمترین قسمت هر خانه میدانند. آنها معتقدند، ورودی بهایندلیل آنقدر اهمیت دارد که فضای بیرون را از فضای امن خانه جدا میکند، و بههمیندلیل باید به آن توجه ویژهای شود.
در معماری بوشهر، درهای ورودی بهفراخور اهمیت بنا، دارای تزیینات خاصی هستند. در ورودی این خانهها بیشتر دارای چارچوبی بسیار محکم و عظیم است، که قطر آن ازخود لنگهها بیشتر است. درقسمت بالایی در برخی از این خانهها، هلال و یا پنجرهای نردهایشکل وجود دارد، که به آن خورشیدی میگویند و نقش هواگیر را در قسمت ورودی دارد.
بر روی خود چارچوب نیز نقوش گل و بوته، شعر وآیات قرآن با شکلهای هندسی کندهکاری شده است، که در بعضی از این خانهها، همچون عمارت امیریه مقرنسها در قسمت بالای چارچوب بهمقدار زیاد وجود دارد. این نقوش برگرفته از باورها و اعتقادات مردم این منطقه است که به صورت نمادین بر این درها نقش بسته است و بر معماری آنها تاثیرگذار بوده است.
بازشوها و پنجرهها)
بیشتر بناهاى بافت از دو جبهه باز هستند. به دلیل شرجىبودن منطقه و رطوبت زیاد هوا، هدايت باد مطلوب از خارج به داخل ساختمان بسيار اهمیت دارد. این مساله دلیل ضرورت وجود پنجرهها و بازشوهای متعدد در نماى بيرونى را نشان میدهد. باخلق این بازشوها امکان مکش از طریق بدنهها، برای خنکی خانهها بالا میرود.
اتاقهای طبقه همكف به دلیل اهمیت محدودنمودن ديد، بيرون به درون، داراى بازشوهاى كمتر و کوچکتری هستند. اتاقها در نماى رو به حياط از پنجرههای بزرگتری برخوردار هستند. در بناهاى چندطبقه، اتاقهای طبقات بالا هم از سمت معابر و هم از حياط داراى بازشوهاى متعدد و بلند هستند.
بازشوها در جداره ساحلی معمولا از دو بخش تشکیل شدهاند، یک بخش متحرک و یک بخش ثابت. بخش ثابت معمولا به شکل نیمدایره و گاهی به شکل مستطیل یا ترکیب ایندو استفاده میشود. این قسمت با شیشههای رنگی و طرحهای بسیار متنوع ترکیبات چوب و شیشه پوشانده شده است.
ایرج نبیپور، فوق تخصص غدد درونریز و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، در رابطه با حضور نور و رنگ در این پنجرهها میگوید:
" امروزه با تابش 60 دقیقهای نور زرد رنگ التهابات رودهای و گوارشی، با تابش 60 دقیقهای نور آبی رنگ، آبسهها و با تابش 30 دقیقهای سه بار در روز نور سبز رنگ، التهابات مفاصل را درمان میکنند.
چرخش نور رنگی در هر اتاق، با توجه به گوناگونی شیشههای رنگی، ترکیبی از رنگها را تولید میکند که نمایانگر طبیعت است. انسان در صبحگاهان با نور افشانی رنگ آبی در پیش از طلوع آفتاب، سایههای زرد در میان روز، سبز در مناظر و سرخفامی در غروب خورشید روبرو میشود و انگار رنگها با چرخش خورشید، هر لحظه زنده میمانند و گوهر حیات را نقاشی میکنند و انسان در چنین طبیعتی، زنده بودن را احساس میکند. انسان پسامدرن نیز به جادوی رنگ پی برده است و خواستار دوباره آن در هارمونیهای زیستگاه خود است."
رسایی در کتاب شکوه ابوشهر مینویسد: قسمت متحرک بازشوها به صورت دولنگه یا چهارلنگه ساخته شده و نوع بازشو با توجه به فضای مورد استفاده و نحوه ارتباط با محیط بیرون متفاوت است، که میتوان گفت در این جداره،همه بازشوهای طبقه دوم دولنگه وبخش ثابت آنها نیم دایره و با پنجرههای رنگی میباشد.
در ساخت خانههای بافت قدیم (چهارمحل) از الگویی غیر متقارن استفاده شده است، اما معماران این بناها در هنگام کارگذاشتن پنجرهها از قانون تقارن استفاده کردهاند. تکرار، از جمله ویژگیهای نمای این ساختمانها در استفاده از بازشوها بوده، بهطوریکه یکپارچگی و انسجام خاصی به محیط شهری داده است.
کرکرههای چوبی)
دربعضی از بازشوها، بههمراه عناصری، مانند شناشیر از چوبهای باریک افقی به تعداد زیاد و به صورت کرکرهای شکل استفاده شده است. این کرکرهها، هم از نوع متحرک هستند و هم از نوع ثابت. که دراین خانهها، نوع ثابت آن بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. کرکرههای متحرک، کهدراین خانهها کمتر مورد استفاده قرار گرفتهاند،رو به بیرون باز میشوند.
کرکره های چوبی که به همراه شناشیراستفاده شدهاند، نقش جانپناه را برای شناشیر ایفا میکنند. از عللهای شکلگیری این کرکرهها میتوان به قابلیت آنها در هدایت و جهت دادن به نسیمی که از سمت دریا بهمنظور ایجاد دمای مطلوب برای ساکنین و همچنین ممانعت از تابش مستقیم آفتاب، اشاره کرد.
این کرکرهها علاوه بر توان ویژهای که برای ایجاد مطلوبیت اقلیمی دارند، در کنترل حریمها نیز موثر هستند، بطوریکه بهدلیل زاویهدار بودن جهت چوبهای کرکره، دید از بیرون به داخل را محدود کرده است. حال آنکه برای ساکنان نیز این امکان را بهوجود میآورد که بدون مزاحمت بیرون را ببینند.
هشتی)
هشتی فضایی است به اندازه یک اتاق که در پشت در ورودی خانهها قرار میگیرند، که واسط میان فضای عمومی کوچه و فضای خصوصی درون ساختمان میباشند. این هشتیها در پلان به شکلهای مربع، شش یا هشتضلعی هستند که در ارتفاع یک یا دو طبقه وجود دارند.
در معماری بوشهر بیشتر خانهها دارای هشتی هستند که بیشتر به شکل مربعمستطیل و دارای سکو در اطراف خود میباشند. نورگیری این هشتیها از طریق بدنهها صورت میگیرد که میتوان طاقچههای متعددی را درآنها مشاهده کرد.
حیاط)
حیاط هسته مرکزی این بناها را تشکیل میدهد، که فضایی با نظم هندسی، درونگرا، مستقل و روبه آسمان است. ابعاد این فضا تابع اندازه زمین و تناسبات آن، متناسب با تعداد و نوع اتاقهایی است که پیرامون آن وجود دارد. طول و عرض حیاطها اختلاف زیادی با یکدیگر ندارد و بیشتر به صورت مربع دیده میشوند.
حوض و باغچه بهصورت ویژه در حیاط این خانهها وجود ندارد. ولی اغلب میتوان درختهای نخل، موز و مرکبات را به تعداد اندک مشاهده کرد که به خاطر زیبایی و جلوه ویژهای که به خانه میدهند، کاشته میشوند. باغچه در خانههای بافت قدیم، فضای سبز کوچکی با مساحتی در حدود یک تا دو مترمربع است. در این فضای سبز درختانی مانند؛ لیمو، نارنج و نخل کاشته میشوند.
حوضها نیز در ابعاد و شکلهای متفاوت هستند که بیشتر به صورت چهارگوش ساخته شدهاند. در بعضی از خانههای بافت، چاه آب در حیاط وجود دارد ولی در خانههای کوچکتر چاه آب در یکی از جبهههای خانه و در فضایی بهنام چاهخانه قرار داشته است.
نکته قابل توجه در مورد ابعاد این حیاطها، کوچکی آنها نسبت به مساحت فضاهای اطراف آن است که در برخی از خانهها بهچشم میخورد. این مورد شاید فقط منحصربه معماری بوشهر میشودف چراکه در خانههای شیراز و یزد با افزایش سطح زیربنای خانه در طبقه همسطح حیاط، ابعاد و تناسبات این حیاطها نیز تغییر میکند.
علت این امر در معماری بوشهر را باید در ارتباط با عملکرد حیاط جستجو کرد، زیرا این حیاطها با وجود ارتفاع زیاد نسبت به طول و عرضشان، علاوه براینکه نقشی مهم در سازماندهی فضاهای مختلف خانه و ایجاد ارتباط میان آنها برعهده دارند، یک هواکش طبیعی برای اتاقها نیز، محسوب میشوندکه باعث ایجاد مکش جریان هوا از روزنههای مختلف خانه میشود.
کفسازی حیاط بیشتر خانههای بافت قدیم بوشهر از ملات ماسه و سیمان بوده استف اما در این میان خانههایی نیز یافت میشود که از موزاییک، سنگ و آجرفرشی استفاده کرده باشند، که این موارد بیشتر در خانههای تازه تعمیر و نوساز و خانههایی که ارزش بیشتری داشتهاند مشاهده میشود.
شناشیر)
شناشیرها بالکنهایی چوبی مشرف به حیاط یا کوچه هستند که در طبقات فوقانی به جداره ساختمان نصب میشوند و به صورت بیرونزده از بدنه ساختمان قرار میگیرند. اغلب شناشیرها در یک یا دو سمت جداره خارجی بنا و همچنین در نمای داخلی دور تا دور حیاط قرار میگیرند. آنها به دو صورت مسقف و بدون سقف ساخته میشوند و گاه دارای نردههای چوبی یا فلزی هستند و برای آنها از بازشوهای چوبی ثابت استفاده شده است.
از آنجایی که این جدارههای مشبک به صورت کرکرهای ساخته شدهاند، سبب میشوند که فضای اتاقها و شناشیر دیده نشود. طول شناشیر گاهی به چندین متر میرسد و کل نمای ساختمان را پوشش میدهد.
شناشیر علاوه بر هدایت جریان باد به فضای داخل، سبب ایجاد سایه بر جدارههای فضای داخلی شده و بدین ترتیب باعث کاهش دما در فضای اتاق میشود و بین فضاهای باز خارجی و فضای بسته اتاقها نقش واسطه را بازی کرده و جلو تبادل سریع حرارتی را میگیرند.
استفاده از مصالح چوبی با ظرفیت حرارتی کم و سبک در بدنه این فضای نیمهباز نیز، امکان جذب گرمای تابش خورشید را به حداقل میرساند.
شناشیرها فضای دلنشینی را برای بهره گیری از نسیم دریا و دید به فضای باز و کوچه فراهم میآورد، که مزیت دیگری برای این المان معمارانه است و اعضای خانواده میتوانند در ساعات مختلف از آن بهره گیرند.
علاوه بر آنچه گفته شد، به منظور استفاده مفید و کاربردیتر از فضای اتاقها، شناشیرها نقش ارتباط دهنده و مسیر دسترسی به اتاقها را نیز بر عهده دارند؛ به گونهای که گاها برای رسیدن به فضای یک اتاق باید از شناشیر عبور کرد.
طارمه)
طارمه بزرگترین نوع ایوان است که در طبقات در نظر گرفته می شود و در جداره رو به حیاط و به ندرت رو به کوچه قرار می گیرد و دور تا دور آن با کرکره های چوبی و آفتابگیر حصیری پوشیده شده است. همچنین دارای سایبان و عمق زیادی است که گاه برای حفظ ایستایی سایبان آن از دو ستون در جداره رو به حیاط استفاده می شود.
طارمه فضایی است که از یک از یک طرف باز و گاهی بدون سقف و به عنوان نشیمن موقت فصلی، دالان و ارتباط دهنده چند فضا مورد استفاده قرار می گیرد و بهخاطر سایبانهایی که دارد، اغلب دارای سایه است.
طارمهها بهدلیل ارتفاع زیادی که دارند، همواره باعث ایجاد کوران هوا میشوند و محیط مطلوبی را برای انجام کارهای مختلف اعضای خانواده فراهم میآورند، و بهعنوان فضای نیمهمحصور علاوه بر آن که خود مکانی برای زندگی هستند، مسیر دسترسی به سایر اتاقهای خانه رانیز فراهم میکنند و بهاینصورت جریان مطلوب هوا را به آنها انتقال میدهند .
طارمه تا حدی عملکردی مانند چهارصفحه دارد، صفه یا چفته به معنی خمیده یا طاقدار است که در خراسان به فضای سرپوشیده میگفتند. این بنا در اصل عبارتاستاز یک بنای مربع یا مستطیل شکل، که با اتاقهای متصل به هم احاطه شده است(صلیبی شکل). خانه های چهارصفه در نقاط مرکزی ایران بخصوص در زواره، ساخته شده اند.
اتاقها)
در این خانههای بافت قدیم بوشهر، اتاقها فضایی هستند با نظم هندسی که با تکیه بر حیاط سازماندهی میشوند. در این خانهها، دو گونه اتاق یافت میشود، نوع اول اتاقهای طبقات پایینی است، که فضاهای فرعی بوده و به این دلیل که در بوشهر میزان رطوبت بسیار بالا است، از این فضاها برای کاربریهایی چون انبار و اتاقهای خدماتی استفاده میشود.
در واقع معماران این بناها، با این عمل یک حد واسط میان زمین مرطوب و محل زندگی ساکنین بهوجود میآوردهاند. این واسط مانع نفوذ رطوبت بالا رونده در این بناها و ایجاد مزاحمت برای اعضای خانواده میشده است.این طبقات واسط در نواحی بلندتر بافت مانند محلات شنبدی و دهدشتی که سطح آبهای زیرزمینی تا سطح زمین فاصله بیشتری داشته کوتاهتر ساخته شده است و در برخی از بناها نیز حذف شده است.
نوع دوم نیزاتاقهای طبقات بالایی بودها
ند و فضای اصلی مورد استفاده ساکنین بوده است که خود این اتاقها به فضاهای تابستاننشین و زمستاننشین تقسیم میشوند. از لحاظ ساختاری اتاقها، اتاقهای زمستانی، اتاقهایی کوچک بودند، که رو به آفتاب ساخته میشدند و این خود باعث صرفه جویی در مصرف انرژی میشده است.
اتاقهای تابستانی، فضاهایی بودند که پشت به آفتاب در جهت استفاده هرچه بهتر از باد محلی ساخته میشدهاند. آنها در جهتهای مختلف دارای بازشو متعددی بودهاند. این بازشوها در مقابل هم قرار گرفتهاند و بهدلیل تعدد زیاد، مانند بادگیر عمل میکردهاند، که باعث ایجاد کوران و مکش باد میشدهاند. بعضی از این اتاقها در هر چهار جبهه دارای بازشو بودهاند، که گاها تعداد آنها به شانزده عدد میرسید.
اتاقهای تابستانی در انواع سهدری، چهاردری، پنجدری، ششدری، هفتدری، هشتدری، دهدری، دوازدهدری و شانزدهدری ساخته میشدهاند. این اتاقها عملکردهایی از قبیل؛ اتاق نشیمن(اتاقبنشین) و اتاق مجلسی دارند. در کنار اتاق بنشین، اتاق کوچکی بهنام صندوقخانه و یا همان پستو قرار دارد. عناصر مختلف یک اتاق شامل؛ بازشو در انواع در و نیمدری، گلجام، ارسی، طاقچه، حصیرهای کف و غیره است.
ارتفاع سقف در این اتاقها زیاد میباشد و این بهدلیل آن است که با بالا رفتن حجم هوای اتاق، مدت زمان گرم شدن آن نیز افزایش مییابد و همچنین رطوبت آن نیز دیرتر بالا میرود. در اتاقهای خانههای بافت قدیم، وجود برخی ویژگیهای این عناصر قابل توجه است.
در برخی از این اتاقها، بازشوها دو جداره هستند، جداره بیرونی بهصورت کرکرهای و جداره داخلی به شکل دو لنگه بوده است. این ویژگی بازشو که مانند فیلتر عمل میکند، سبب میشود که با باز کردن جداره داخلی، بدون تابش آزاردهنده خورشید و دید مستقیم از بیرون، جریان باد مطبوع را به داخل اتاق هدایت کرد. بیتردید بهوجود آمدن این گونه فضاها را نمیتوان فقط به دلیل نوع اقلیم منطقه و کاربری آن دانست، و از نقش مهم فرهنگ و آدابورسوم این مردم غافل شد.
پلکان)
به دلیل مرتفع بودن بناهای بافت قدیم، پلهها در این خانهها نقش ویژه را برعهده داشتهاند. با توجه به نوع سازماندهی فضایی و نوع ارتباطی که میان فضاهای مختلف این خانهها وجود دارد، دو نوع پلکان وجود دارد:
• پلکان مستقیم
• پلکان چرخان
در اکثر بناهای بافت از پلکان بسیار استفاده شده است، و گاهی در بعضی از بناها تعداد این راه پلهها به سه عدد میرسد که در جهتهای مختلف بنا قرار دارند. کف پله پلههای چرخان، به صورت مثلث شکل است و معمولا عرضی در حدود 80 تا 100 سانتیمتر دارند. خیز این پلهها نیز از 20 تا 30 سانتیمتر متغیر است.
آبانبار)
تامین آب آشامیدنی در بوشهر بهعلت شرایط خاص اقلیمی، همواره ساکنان این منطقه را دچار مشکل میکرده است. مردم این منطقه با ساخت این آبانبارها در بناهای خود درصدد حل این مشکل برآمدهاند. در این خانهها در یکی از اتاقهای طبقه همکف و یا در کف حیاط ( مانند عمارت دهدشتی و امیریه) حوض بزرگی میساختهاند، تا از آن برای ذخیره کردن آب استفاده کنند. گاهی در این محلات برخی از خانهها دارای آبانبار نبوده است، که اعضای خانواده برای تامین آب مصرفی خود، از آبانبار دیگر خانهها استفاده میکردهاند.
جنس برخی از این آب انبارها از ساروج قرمز بوده است که مقاومت بسیار زیادی داشته است. در این آبانبارها، در یک سمت آن نیز پلهای ساخته میشد تا در مواقعی که سطح آب در آبانبار پایین میرود، بتوان از آن برای برداشتن آب استفاده کرد. آب آنها از بارش سالیانه تامین میشده است، که از پشت بام به سمت آبانباره هدایت میشده است.
پشت بام)
در فرهنگ ساکنین بافت قدیم بوشهر پشت بام جزیی از فضاهای اصلی زندگی بوده است. مردم در شرایط متفاوت آب و هوایی به خصوص بهار و تابستان از آن برای استراحت استفاده میکردهاند. یکیدیگر از این اجزایی که در پشت بامها استفاده میشده است و در سیمای شهری نیز تاثیر داشته است، جان پناه است، که بهدلیل وجود بازشوهای متعدد در ارتفاع و همچنین استفاده از پشت بام، برای حفظ ساکنین در برابر خطر سقوط از آن استفاده میکردهاند. این جانپناهها که از یک سری برآمدگی به شکل ستون و نرده( معجر) که در بین آنها قرار دارد، تشکیل شدهاند.
جانپناههای لبه خارجی به سه روش زیرساخته شده اند:
• جانپناه کاملا بسته از جنس سنگ با اندود گچ
• جانپناه با مصالح سنگی واندود گچ با شبکههای کوچک
• جانپناه با ستونهای سنگی و اندود سنگی و اندود گچی و نرده های ساده فلزی یا چوبی بین آنها
• جانپناه با ستونهای سنگی و اندود گچ با کرکرههایی بین آنها
دیگر عناصری که در سیمای بافت دیده میشود، دست اندازهای واقع در پشت بام خانه است که ترکیبی از چوب و فلز بین ستونهای سنگی است و آخرین مرحله بنا را با پر و خالی کردن سطح، کاملاً سبک نموده است.
منابع:
• قبادیان، وحید /بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران
• معماریان، غلامحسین/ آشنایی با معماری مسکونی ایرانی، گونهشناسی درونگرا
• رسایی، سام/ شکوه ابوشهر
• ریشهری، غلامحسین/ سنگستان، جلد دوم