bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۲۶۶۰
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۱۷ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۴
گفت و گوی حسین سلیمی با بامداد جنوب؛
شعر در واقع آیینه‌ای است که تفکرات و احساسات ناب و ناشناخته درونی سراینده‌اش را به نمایش می‌گذارد اما زیبایی اعجازانگیز آن در این است که هر کسی در آن خود را می‌بیند و با آن هم‌ذات‌پنداری می‌کند.
بامدادجنوب- الهام بهروزی: آدمی زمانی که در شرایط خاص و عاطفی قرار می‌گیرد، بیشتر اوقات احساسات و عواطف درونی خویش را به زبان خیال‌انگیز شعر بیان می‌کند. شعر در واقع پناهگاه تنهایی‌های شاعر است. آنگاه که انسان از درونیات و خیالات خویش اشباع می‌شود یا در نتیجه خلوص نیت و تزکیه نفس از عالم غیب مفاهیمی به وی الهام می‌شود، این معانی و مفاهیم در قالب شعر بر کاغذ نقش می‌بندند. این ترکیبات و مفاهیم با چینش زیبایشان نقل محافل می‌شوند و شاعر به این طریق از درونیات خویش با دیگران سخن می‌گوید. شعر در واقع آیینه‌ای است که تفکرات و احساسات ناب و ناشناخته درونی سراینده‌اش را به نمایش می‌گذارد اما زیبایی اعجازانگیز آن در این است که هر کسی در آن خود را می‌بیند و با آن هم‌ذات‌پنداری می‌کند.

 همان‌گونه که هر دانش و هنری برای درک و شناخت بهتر آن نیاز به مفسرانی دارد که به‌خوبی آن را تشریح کنند. شعر نیز نیاز به مفسران و منتقدانی دارد که از نظر زیباشناختی نکات مهم و برجسته لفظی و معنوی آن را ذکر کنند تا مخاطب بهتر شعر را درک کند، چراکه گاه سراینده‌ای شعری را چنان مبهم و پیچیده می‌سراید که درک پیام و مقصود آن برای مخاطب دشوار می‌شود، به‌دلیل همین پیچیدگی‌ها و پی بردن به زیبایی‌های لفظی و معنوی اشعار بود که علم نقد شعر به‌وجود آمد. بعد از شکل‌گیری علم نقد شعر، منتقدان با شکافتن مفاهیم و ترکیبات شعر از نقاط قوت و ضعف آن به خوبی پرده برداشتند. بنابراین نقد شعر بسیار مهم و حساس است. کسی که به نقد شعر می‌پردازد، باید در این زمینه مطالعه و اطلاعات کافی داشته باشد. در این باره گفت‌وگویی را با یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه خلیج فارس در رشته زبان و ادبیات فارسی انجام دادیم که در ادامه می‌آید.

حسین سلیمی در گفت‌وگو با بامداد جنوب گفت: به نظر من نقد شعر در حقیقت درک و دریافت درست و واقعی دنیای زیباشناختی هر اثر شعری و نیز خود خالق اثر شعری است، به‌عبارتی در دنیای زیباشناختی شعر یا شاعر و نیز تحلیل و بررسی این‌که آیا آن اثر شعری و شاعر در آن دنیای زیباشناختی مورد نظر به جایی که می‌خواسته، رسیده است یا خیر، مطرح است. در این تعریف، هیچ هنرمندی رسالت ندارد که دنیای زیباشناختی دیگری را و حتی دنیای زیباشناختی منتقد شعر را برگزیند. لازم به توضیح است که جز بدیهیات قواعد شعری و البته سلیقه عمومی مخاطبان، هیچ قاعده و قانون زیباشناختی ثابتی در شعر وجود ندارد.

وی با بیان این‌که شکستن قوانین زیباشناختی و هنر و پی‌ریزی قوانین تازه، زمانی میسر است که قوانین کهن را عمیقا شناخته باشیم، زیرا بدون این آشنایی، نمی‌توان دست به این کار زد و تعریفی دقیق از شعر و نقد شعر به دست داد، افزود: هیچ شاعر و هنرمندی، نمی‌تواند از دانش‌ها وتجربه‌های زمان خویش بی‌نیاز باشد. نداشتن آگاهی از دانش‌های زمان، سبب پوچی آثار هنری و شاعرانه می‌شود. درحقیقت، تنها داشتن ذهنی بااستعداد و شاعرانه برای سرودن شعر و خلق هنر،کافی نیست. اشکال کار بسیاری از شاعران و هنرمندان امروز این است که می‌کوشند تا به تناسب شرایط و اوضاع و احوال، چیزی بیافرینند. به عبارتی دیگر، بسیاری از آثار هنری امروز، خودجوش نیستند و تنها کالا را باب روز عرضه می‌کنند. همین موضوع در نقد شعر و نقد آثار هنری نیز دیده می‌شود.

این استاد دانشگاه با تاکید بر این‌که روشن نبودن نقطه دید و خاستگاه قضاوت منتقد در جامعه امروز، سبب بسیاری از انحرافات و اشتباه‌ها در برداشت مردم از آثارهنری شده است، خاطرنشان کرد: به‌خصوص که بیشتر این منتقدان یا در وضعی هستند که پایگاه فکریشان برای خودشان هم روشن نیست و یا به‌نام منتقد شعر و آثار هنری، بازاریاب و تبلیغات‌چی آثار هنری قلابی هستند. نه منتقدی که وجدان آگاه دارد و در رایی که می‌دهد، احساس مسوولیت می‌کند. حاصل این‌گونه نقدنویسی در دنیای امروز و در جامعه ما، نقدنویسی نیست، به قول احمدشاملو دماغ سوزاندن است.

سلیمی با بیان این‌که در حقیقت تفاوت میان شعر و نظم از همین جا ناشی می‌شود. نظم گزارش واقعیت است اما شعر، خلق یک دنیای جدید است. نظم تنها با یک ساخت از ساحت‌های سخن در ارتباط است و شعر دارای ساحت‌ها و لایه‌های متفاوت معنایی است، افزود: شعر برخلاف نظم، اثری هنری است و هر کسی آن را از زاویه دید و نگرش خویش مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌دهد. همه ارزیابی‌ها و سنجش‌ها در عین متفاوت بودن، می‌توانند درست باشند و یک لایه از لایه‌های زیبای معنایی آن شعر و اثر هنری را نشان دهند.

وی با اشاره به این‌که امروزه جلسات متعددی از سوی افراد متفاوت در زمینه نقد و بررسی شعر شاعران جوان برگزار می‌شود که از استقبال خوبی نیز برخودارند، گفت: امیدوارم منتقدان ادبی این‌گونه جلسات، دچارگارکاه‌بازی و روشن فکرنمایی‌های کاذب نباشند و نشوند. سروده‌های اکثر شاعران جوان در این نشست‌ها مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد اما مهم این است که منتقدان این‌گونه آثار در بررسی‌های موشکافانه خود، نوآوری‌های نسل جوان را کشف کنند و آنها را در معرض آگاهی و در حوزه شناخت خوانندگان قرار دهند. منتقد خوب می‌تواند علاوه بر شاعر خوب، خواننده خوب را هم تربیت کند و خواننده خوب و متوقع، تولیدکنندگان آثار تقلبی یا دست دوم را ناکام می‌گذارد.

سلیمی در خصوص جلسات و نشست‌های ادبی و هنری عنوان کرد: این نشست‌ها و جلسات به همان دلایل که گفتم و نیز به‌دلیل این‌که صاحبان و برگزارکنندگان آنها از جوهره هنری ناب و بینش و دیدگاه فکری درست و سالمی برخوردار نیستند، نقش اساسی و تاثیرگذاری را در هدایت نسل جوان شاعر و هنرمند به سوی قله‌های پیشرفت و موفقیت ایفا نمی‌کنند و حتی با تشویق‌های بی‌مورد و نابجا، غرور کاذب و ادعای پوشالی عده‌ای از استعدادهای ناب و معصوم را برانگیخته و اسباب توقف و رکود آنها را باعث می‌شوند. به همین دلیل می‌بینیم در جامعه امروز ما، شعر چیزی شده است که 80 درصد شاعران هم‌نسل ما هنوز به تصوری از آن هم دست نیافته‌اند اما خود را پدیده قرن می‌دانند. شعر را با قاعده نمی‌توان به کسی یاد داد. استادان جلسات و گارگاه‌های شعر و نقد آن، تعریف و تئوری یاد می‌دهند،  انگار که می‌خواهند ماشین‌های شعرساز درست کنند. البته این نقدها بر همه جلسات شعر و نقد آن وارد نیست.

وی در خصوص شعر گفت: من شعر امروز و دیروز را نمی‌شناسم و تمایز و تفاوتی میان آنها قائل نیستم. آنچه در طول سالیان متمادی به خورد ما داده‌اند، چیزی جز نظم نبوده است. شعر چه مربوط به گذشته باشد و چه در زمانه فعلی سروده شده باشد، ابزارهای نقد و بررسی آن یکسان و مشترک است. 
این استاد دانشگاه در پایان افزود: من هر شعری که باشد، چه سپید و نیمایی و چه شعر سنتی وکلاسیک را نقد و بررسی می‌کنم، در همان حال که به‌وجود می‌آید و خلق می‌شود، معیارهای سنجش خود را هم به‌دست می‌دهد. معیارهایی که ای بسا محکوم کننده و طردکننده اثر نیز باشد. من دوست دارم شعر و آنچه را که واقعا شعر باشد، نقد کنم. هر چند معتقدم تفسیر چیزهای زیبا در حکم قتل آنهاست.

برچسب ها: فرهنگ ، هنر ، شعر
نام:
ایمیل:
* نظر: