بامدادجنوب- الهام بهروزی: مینویسم از عظمتی که در هیاهوی انتخاباتی این روزها باز هم مظلومانه ذرهذره از وجودش را به ویرانی میکشانند. حتی نگاشتن این همه بیمسوولیتی کام قلمم را تلخ میکند، دیگر چه رسد به دیگران!!! مگر ما چند تا بافت تاریخی در سطح شهر داریم، مگر این بافت گواه فرهنگ دیرینه و داشتههای این دیار نیست!!! مگر اصالت هر قوم و شهری را دیرینگیهای آن شهر فریاد نمیزند!!! پس چگونه است که اینگونه بیخیال و فارغ از هر دغدغهای نشستهایم تا تیشه به ریشه هویت و اصالتمان بزنند.
آیا اگر ما مردم روی حفظ و بازسازی گنجینه تاریخی و فرهنگی دیارمان پافشاری کنیم، باز هم مسوولان اینگونه سهلانگارانه پیش میروند؟ آیا با هر بار دیدن تخریب قسمتی از این بافت که پیشنه تاریخی و فرهنگی دارد، از خودمان سوال کردهایم که چرا تخریب؟!! آیا بازسازی این هویت تاریخی تنها راه رسیدن به شهری زیباست؟ اگر اینگونه است پس چرا مدام برای زینت بخشیدن خانههایمان در پی خرید عتیقهجات هستیم؟ پاسخش چندان سخت نیست، چراکه در دنیای امروزی و در میان تجملات و زرق و برقهای مدرن نوعی خلأ احساس میشود که سعی میکنند، این خلأ را با گذاشتن وسیلهای عتیقه جبران کنند. همه ما به این حقیقت رسیدهام، آرامشی را که در میان دیرینگیها مییابیم، در آسایش مدرنیته نمییابیم. پس بافت تاریخی و تکتک بناهایش روزگاری عظمتی داشتهاند، هنوز هم نفس میکشند اما نامهربانیها هر روز این بافت را پیش از پیش به زانو در میآورد و اکنون همچون شخصی سکته زده است که سخت به توجه و مراقبت نیاز دارد. سمنها و دوستداران بافت تصمیم گرفتند که این بار کمپینی تشکیل دهند تا هم صدای اعتراض خویش را رساتر به گوش مدیران و مسوولان شهر برسانند و هم به مردم شوکی وارد کنند که برخیزید، در کنار گوش شما دارند ذرهذره هویت و اصالت این شهر را به نابودی میکشانند. این گزارش را در بحبوحه انتخابات نگاشتیم تا بگوییم که در همه حال دغدغه آن را داریم و سخت بهدنبال نجات و حفظ این میراث کهن هستیم که روزی مامن اجداد و نیاکان ما بوده و اینک آبستن خاطرات تلخ و شیرینی است.
در این زمینه گفتوگویی را با کورش سلطانی صورت دادیم که به کمک سمنها و دوستداران این بافت، کمپینی را بهنام «نجات بافت» راه انداختهاند و برای جلوگیری از ویرانی و فراموش شدن آن تلاش میکنند.
این فعال مدنی در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: هر روز شاهد زوال بيش از پيش بافت تاريخي بوشهر هستيم. نبود خدمترساني شايسته باعث افت شديد كيفيت محيطي و زندگي در بافت شده است. متولي رسمي بافت، به تنهايي توان نگهداري و حفاظت آن را ندارد. شهرداري در اين حوزه لازم است به نحو شایسته خدماترساني كند. معضل فاضلاب بافت هر روز بحرانيتر ميشود و ضمن انتشار آلودگي و ایجاد مشكلات بهداشتي، باعث تحليل و تخريپ پي ساختمانها شده است. بهدليل مشكلات عديده ساير دستگاهها نظير آب، برق، مخابرات، گاز، نيروي انتظامي، فرهنگ و ارشاد، آموزش و پرورش و ... هم خدمات بايسته و مكفي به محدوده بافت تاريخي ارائه کنند. اجتماع اين شرايط منجر به تخريب و نابودي بافت تاريخي شده و درعين حال هركدام از متوليان و مسوولان، شانه از بار مسووليت خالي كرده، انگشت اتهام به سوي ديگري اشاره ميكنند. در اين ميانه شهروندان از هر سو در شرايط سختی قرار گرفته و بايد به تنهايي بار حفاظت از اين ميراث فرهنگي تاريخي بوشهر را به دوش بكشند. با اين اوصاف، اگر مسوولان دست به دست هم گامي به پيش نهند، چه بسا اتفاقات خوبي انتظار بافت را میكشد. در اين حركت، سازمانهاي مردمنهاد
(NGOها) بهعنوان حلقه واسط میان شهروندان و مسوولان، ميتوانند نقش بسزائي ايفا كنند. با اين اوصاف، تصور كرديم اگر تمام بازيگران، نقشآفرينان و علاقهمندان بافت تاريخي بوشهر با هم حركت كنند، شايد بتوان به نجات بافت كمك كرد، گرچه این کار به غايت دشوار است.
کورش سلطانی هدف محوري كمپين «نجات بافت» را پيشگيري از تخريب و فرسودگي كالبدي-فرهنگي بيش از پيش بافت تاريخي و كمك به حفظ و احيای اين ميراث ارزشمند دانست و افزود: اهداف كمپين در قالب اهداف استراتژيك و راهبردي در مانيفست كمپين تبلور يافته است. ما به كمپين ايمان داريم. هدف كمپين تجميع نيروها و تمركز در راستاي نجات بافت است. هماكنون اين نيروها وجود دارند اما هركدام در راستاهاي مختلف عمل ميكنند و برآيند اين نيروها در برخي راستاها حتي منفي است. به نظر شما چه كسي به ارزشهاي بافت تاريخي بوشهر واقف نيست؟ كدام شهروند و مسوولي علاقهمند به حفظ ميراث فرهنگي و تاريخي خود نيست؟
وی در خصوص فعالیت این کمپین گفت: تاكنون چندين جلسه با تعدادي از استادان، متخصصان، سمنها، فعالان اجتماعي، هنرمندان، اصحاب رسانه و اهالي محل برگزار شده است. اين جلسات همانديشي همچنان در حال ادامه بوده تا ضمن رصد کردن شرايط، اهداف و روشهاي حركت را مورد بازنگري و ويرايش و بهروزرساني قرار دهد.
این فعال مدنی در ادامه با اشاره به اینکه به نظر ميرسد اكثر مردم و مسوولان از شرايط نابسامان و اضطراري بافت تاريخي اطلاع دارند، خاطرنشان کرد: چندين سال است كه نويسندگان، محققان، كارشناسان، هنرمندان و ... به موضوع بافت تاريخي بوشهر از وجوه مختلف پرداختهاند. پيشتر چند حركت اعتراضي از سوی دانشآموختگان معماري و ديگران به انجام رسيده است. همايشها و برنامههایي هم از سوی مسوولان و متوليان امر برگزار شده است. وزير، استاندار و ساير مقامات هم از این بافت بازیدید داشتند.
بنابراین به تقريب همه به وضعيت وخيم بافت و ارزشهاي اين ميراث مانا واقف هستند. با تمام اين اوصاف، بخش مهمي از فعالیت كمپين به موضوع اطلاعرساني درخصوص ارزشهاي بافت تاريخي و شرايط نابسامان كنوني و ضرورت اقدام عملي در بين مردم و مسوولان ميپردازد. در اين بخش با حضور در محل و گفتوگوي رو در رو با اهالي چهارمحل به برگزاري برنامههاي مختلف از قبيل نمايشگاه، همايش، حلقه خوانش، تئاتر، موسيقي، شعر، مراسمات سوگواري، تاريخچه، خاطره و ... پرداخته ميشود. كليه برنامهها با حمايت و پوشش رسانه خواهد بود. درخصوص مذاكره و تشريح شرايط و لزوم مداخله مسوولان در موضوع نيز با برگزاري نشستهاي مشترك بهطور همزمان و موازي با ساير برنامهها به پيش خواهد رفت.
سلطانی با بیان اینکه توجه نشدن به بافت تاريخي در سالهای گذشته باعث افت كيفيت خدمات و زيرساختها در اين حوزه شده است، بهنحوي كه اكثر زيرساختهاي عمراني و خدمات شهري به شدت فرسوده بوده و برخي خدمات نيز اصولا وجود ندارد، تصریح کرد: بهعنوان مثال، سيستم دفع فاضلاب خانگي و سيستم گازكشي و شرايط خاص كالبدي بافت تاريخي، هرگونه عمليات عمراني و مداخله و خدماترساني را دشوارتر از ساير نقاط شهر ميکند. با اين اوصاف، مداخله در بافت دشوار و پرهزينه است. ضمن اينكه در نگاه برخي مسوولان، بافت تاريخي يك مساله غامض فرا روري مديريت بخشي است كه با توجه به دشواري حل اين پرسش، در پي پاك كردن صورت مساله رفتهاند. اينكه چرا به مرمت نميپردازند و در لواي زيباي نوسازي اقدام به تملك بناهاي ارزشمند و تخريب آن و احداث بناي جديد ميکنند، نميدانيم اما اين امري مخرب و تيشهاي بر ريشه بافت است. حال نقش مردم در اين ميانه چيست؟ مردمي كه در بافت زندگي ميكنند، احساس ميكنند از يادرفتگان تاريخ هستند. كمترين توجهي به آنها نميشود. كيفيت زندگي در بافت بهواسطه نبود حداقل استانداردها روز به روز نزول مييابد. مرمت و حفظ بنا از سوي مديران شهري مورد حمايت قرار نميگيرد.
ساكنان قديمي كه بخشي از هويت بافت تاريخي بوشهر بودهاند، بنا به دلايل یاد شده جلاي وطن كرده و در ساير نقاط شهر سكني گزيدهاند و با كمال تاسف بر جاي چوبك، رائين، آرام، آذين و ...، كارگران فصلي و مهاجرين خارجي نشستهاند. هويت بافت تاريخي به ميزان بسيار زيادي از دست رفته است. آنها كه ماندهاند يا تواني براي خرید مسكن در ساير نقاط شهر ندارند يا در معدود مواردي بنا بر دلبستگيها، علاقهمند به ترك محل نيستند. هنگامي كه گزينه نوسازي روي ميز قرار ميگيرد، صداي پتك و تخريب از كوچههاي باريك و بلند بافت تاريخي به گوش ميرسد، همه پنبهاي در گوش فرو كرده و راه بر اين آهنگ بدشگون ويرانگر ميبندند.
وی با اشاره به اینکه تاکنون در برنامههاي روز «بوشهر» توجه اندكي به بافت شده اما این برنامهها به هيچ عنوان كافي نيست، گفت: این كمپين پيشنهاد ميدهد تمركز برنامههاي روز بوشهر در سال جاري در بافت باشد. دانشكده معماري برنامهها و همايشهاي خود را در بافت و با رويكرد نجات بافت برگزار كند. اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنري، فيلمسازان و هنرمندان ميتوانند لوكيشنها و سوژههاي بسيار خوبي در بافت بيابند. اداره كل ميراث فرهنگي نيز برنامههاي زيادي در بافت اجرا كرده ولی نتوانسته حفظ و احيای بافت را به يك گفتمان تبديل کند.
سلطانی با بیان اینکه استانداري که اعتبارات استانی را مديريت و بر اساس اولويتها تقسيم ميكند، ميتواند با تخصيص اعتبار لازم در بخشهاي مربوط، كمك بزرگي به بافت کند، افزود: شهرداري هم ميتواند با تخصيص اعتبار مكفي به بافت در حدود قانون مصوب، در راستاي نجات بافت حركت كند و البته از منافع غني آن به نفع شهر بهره ببرد. دفتر بهسازي و نوسازي بافتهاي تاريخي وابسته به ادارهكل راه و شهرسازي اعتبارات خوبي در اختيار دارد، گامي به پيش نهد. سازمان ميراث فرهنگي بايد اين مطالبات برحق شهروندان را از نهادهاي رسمي و مديران شهري بخواهد. چرا دستگاهها به اين حوزه كمتوجهي كنند؟ اگر ميراث اين مطالبات را پيگيري نکند، پس چه نهادی باید پیگیر باشد؟!!
وی در پایان با اشاره به اینکه بافت تاريخي بوشهر، ميراث فرهنگي و بخشي از هويت تاريخي بوشهر و ايران است، خاطرنشان کرد: هركدام از شهروندان بخشي از تاريخ و هويت خود را در آن مييابند. اين ميراث مانا بهواسطه رفتار نادرست همه ما دچار لطمات جبرانناپذيري شده و اكنون در حال احتضار است. اينك بهدنبال مقصر رفتن و نبش قبر گذشته دردي را دوا نميكند. بايد اين بيمار اورژانسي را از مرگ حتمي رهاند. هيچكس منكر دشواري بيپايان كار و البته نياز به كار فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و عمراني بهصورت ريشهاي نيست بلكه در حال حاضر اولويت تلاشها معطوف نجات بافت است، حتي اگر شده يك بنا بيشتر حفظ شود. حتي يك بنا بيشتر. اجتماع دستان ما كاري ميكند كارستان، اگر دستانت را در دستان من بگذاري. اگر دستانمان را در دستان هم بگذاريم... .