بامدادجنوب- سیدعلی موسوی: ایران بهعلت موقعیت جغرافیایی و تاریخی و دامنه نفوذش، در شرایطی قرار دارد که میتواند به ترکیه برای بازیابی توازن خود کمک کند ولی لازمه کمک ایران این است که آنکارا تصمیم بگیرد موضع سیاسی و اولویتهای ژئوپلیتیک خود را تغییر دهد.
توافق اخیر روسیه- امریکا بر سر توقف اقدامات خصمانه در سوریه، ضربهای کمرشکن به بلندپروازیهای ترکیه وارد کرد و بخت این کشور را برای تحقق اهداف اعلام شده خود بهویژه ایجاد منطقه حائل (در شمال سوریه) و سرنگون کردن بشار اسد رئیس جمهور سوریه، از بین برد.
هیچ روزنهی امیدی برای تُرکها نمانده
نظام سوریه و کردها که به سرعت در حال پیشروی در مقابل گروههای مسلح متحد ترکیه هستند، برندگان اصلی تحولات اخیر محسوب میشوند. تهدیدات اردوغان و سران حکومت او دیگر موجب نگرانی «محور مقاومت» نمیشود، زیرا با اقدامات میدانی تاثیرگذار همراه نیست و خطوط قرمز آنکارا نیز رنگ باخته و فاقد استحکام است.
اقدامات ترکیه و واکنشهای آن صرفا شکل نمایشی به خود گرفته است که به اردوغان کمک میکند خود را رهبری قدرتمند نشان دهد. ترکیه و سعودیها از عملیات زمینی در سوریه دم میزنند که تحقق اهداف آن بدون پوشش هوایی امریکا و ناتو دشوار است. مداخله ناتو اگر صورت گیرد، به معنای رویارویی مستقیم با روسیه خواهد بود که واشنگتن برای پرهیز از آن و کشیده نشدن ناتو بهسمت آن تلاش میکند. حتی استراتژیستهای غربی اتفاق نظر دارند که واشنگتن و ناتو بهخاطر ترکیه وارد جنگ با روسیه نخواهند شد مگر این که خاک ترکیه با تهدید واقعی مواجه شده باشد. ناتو حمایت سیاسی خود را از آنکارا اعلام کرد بدون آنکه با خواست ترکیه برای مداخله نظامی (در سوریه) همراهی کند و از این کشور خواست به «لبه پرتگاه» نزدیک نشود. حتی درخواست برخی اعضای ناتو برای جنگیدن با داعش در کنار روسیه و ارتش سوریه، موجب شد اردوغان بهعلت اظهارات و تهدیداتش که بیم آن میرود واکنش روسیه را به دنبال داشته باشد، بهعنوان رهبری که ساز مخالف میزند به نظر برسد.
اروپاییها تلاشی برای تسهیل دیدار او با رئیسجمهور روسیه انجام نمیدهند و برای کاستن از شدت تنش بین آنها تلاش نمیکنند. نگرانی اروپاییها از وخامت اوضاع منطقهای بهعلت اقدامات آنکارا افزایش یافته است بنابراین تلاش میکنند بحران را بین ترکیه و روسیه محصور کنند تا اروپا از این جدال دور بماند. آنها میدانند آنکارا در آینده امتیازات بیشتری خواهد داد تا حمایت ناتو را به دست آورد و کاهش رشد اقتصادیاش آن را به سمت گردن نهادن بیشتر به شروط اروپاییها سوق خواهد داد. پافشاری آنکارا بر سیاست خود در قبال سوریه و شکایت مداوم آن از موضع واشنگتن، موجب ایجاد شکاف در روابط ترکیه با امریکا شده است.
سوریه خاری در چشم ترکیه
زیادهروی امریکا در تکیهکردن به کردها برای آنکه گروه تروریستی داعش را در محدودهای که در خدمت اهداف امریکا باشد نگه دارد، چالشی برای امنیت ملی ترکیه محسوب میشود. کردها بخشی اساسی از راهبرد امریکا را برای سیطره بر منطقه حدفاصل جرابلس تا موصل تشکیل میدهند زیرا جایگزین بهتری وجود ندارد و پنتاگون در ایجاد نیروهایی محلی که توانایی از بین بردن داعش و ایجاد مناطق سنی و کردنشین و مناطق خودمختار را داشته باشند، شکست خورده است. اقدام روسیه به تقویت نیروهای خود در ارمنستان که همسایه ترکیه است، ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه به خاک خود، و استقرار سامانههای پیشرفته پدافند هوایی در خاک سوریه، رهبران ترکیه را سردرگم کرده و موضع نظام سوریه را تقویت کرده است.
ترکیه مرتکب اشتباهاتی راهبردی شده که ممکن است این کشور را به سوی تشدید تنش سوق دهد. در چنین شرایطی اردوغان سه گزینه بیشتر ندارد:
1- تلاش برای بهرهبرداری از گروههای مسلح و بررسی راههایی برای ارائه کمک های لازم به آنها بهمنظور طولانیکردن عمر بحران تا این که فرصت جدیدی برای تضعیف «محور مقاومت» ایجاد شود یا دولتی در امریکا روی کار آید که تمایل بیشتری به رویارویی داشته باشد. این گزینهای با نتایج تضمین نشده و غیر واقعگرایانه است.
2- برافروختن آتش مناقشات مذهبی و قومی که بیثباتی را تقویت میکند از طریق مداخله مستقیم و عمیق در بحران سوریه و وارد شدن به نبرد نابرابر با روسیه و محور مقاومت و تشکیل ائتلاف شکننده با عربستان و قطر. این گزینه به خودکشی شبیه است.
3- متوسل شدن به ایران که به علت موقعیت جغرافیایی و تاریخی و دامنه نفوذش، در شرایطی قرار دارد که میتواند به ترکیه برای بازیابی توازن خود، کمک کند. این گزینه، کم هزینهترین گزینه است ولی لازمه آن این است که ترکیه تصمیم به تغییر موضع سیاسی خود و بازنگری در اولویت های ژئوپلیتیک خود بر اساس شرایط جدید در منطقه خاورمیانه بگیرد، شرایطی که بهعلت وجود نداشتن طرح عربی، محکوم به توافق ایران و ترکیه است. شاید ایران تنها کشوری باشد که کلید حفظ آینده سیاسی اردوغان و حزبش را در دست دارد و شاید تنها گذرگاه امدادرسانی برای ترکیه باشد. تهران همچنان بهدنبال حل اختلافات با عربستان و همکاری راهبردی با ترکیه و مصر است و برای آن که منطقه بهسمت افراطگرایی بیشتر کشیده نشود، خواستار اجرای معادله «برنده و بازنده» با هیچ یک از قدرتهای منطقه نیست. ایران که برای مهار بحران تلاش میکند، بیشتر از دیگر طرف ها آماده همکاری با ترکیه در موضوع کردها از طریق در پیش گرفتن موضعی متعادلتر است. تهران از وارد شدن به میدان تسویه حسابها بین روسیه و ائتلاف غرب پرهیز می کند زیرا بیشترین آسیب را از ادامه یافتن بحرانها و شدت گرفتن آنها متحمل میشود.
ایران بهعلت مقبولیتی که دارد میتواند پلی بین مسکو و آنکارا ایجاد کند که اردوغان را از مخمصهاش با روسیه نجات دهد. همچنین ایران به علت نفوذی که در بین دو متحد خود عراق و سوریه دارد می تواند راه را برای آنکارا بهمنظور عادیسازی روابطش با این دو کشور هموار کند و شاید درهای این دو کشور را بار دیگر به روی ترکیه باز کند. بازگشت ترکیه به نقطه «به صفر رساندن مشکلات با همسایگانش» بدون شراکت واقعی با ایران غیرممکن است. اردوغان و حزب او هنوز هم فرصت دارند از طریق دروازه ایران از تنگنا خارج شوند پیش از آن که تغییری چشمگیر در معادلات سیاسی و شرایط میدانی روی دهد و پیامدهای شکست سیاستهای آنکارا، مردم ترکیه را به بازنگری در فایده سیاستهای حزب «عدالت و توسعه» و توانایی اردوغان برای رهبری کشور سوق دهد.