بامدادجنوب- الهام بهروزی: قلم بهدست گرفتم تا اینبار برای شما از ماه رحمت الهی و یکی از سنتهایی که در بوشهر و برخی از شهرهای دیگر که در این ماه مبارک اجرا میشود، بنویسم. ماه مبارک رمضان ماه خداست؛ ماه مهربانی و تمرین یکدلی و زدودن کینه از دلهاست. در این ماه خداوند فرصتی دوباره به انسان برای بازگشت به زندگی میدهد. البته درهای رحمت الهی همیشه به روی بندگانش باز است اما در این ماه یک فضای خاص و معنوی برای بندگان به وجود میآید تا بیشتر به ارزش وجودی خود پی ببرند. در این ماه آدمی از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن و آشامیدن لب فرو میبندد که ورای فواید روزه برای جسم، این گرسنگی پر از پیام است، یکی از این پیامها همدلی کردن و درک شرایط فقراست و پیام دیگر روزه، تمرین برای سکوت و فروبستن لب از بدیها و پلیدیها و تهذیب نفس است.
از دیرباز مردمان بوشهر با باورهای دینی خود عجین شدهاند و در این ماه صمیمیت و مهربانی آنها بیشتر از پیش نمود مییابد، بهطوری که در این ماه بهخصوص در هنگام افطار از غذاهایی که طبخ میکنند، برای همسایگان خود نیز میبرند. در این ماه سنتهای زیبایی که خاص همین منطقه است، اجرا میشود که یکی از آنها سنت «دمدم سحری» است. در گذشته بهدلیل اینکه ساعت زنگدار، رادیو و تلویزیون و... وجود نداشت که مردم را برای سحری بیدار کند، سه یا چهار نفر از اهالی منطقه بهکمک دمام و خواندن اشعاری با رفتن به محلات مردم را برای خوردن سحری و مناجات بیدار میکردند.
بوشهر همواره در بطن خود آیینها و سنتهای را جا داده است که هر کدام فرای زیبایی ذاتی که دارند، میراث باارزش گذشتگانمان است که امروزه بهدلیل پیشرفت تکنولوژی و گرایش زندگیها به سوی تجملات بسیاری از این آیینها کمرنگ و به فراموشی سپرده شدهاند. وقتی خوب میاندیشم، متوجه میشوم که ما هم در فراموشی این سنتها دخیل هستیم. بهعنوان نمونه همین سنت زیبای «دمدم سحری» که حامل پیام خداپرستی و مهربانی است، هر سال کمرنگتر اجرا میشود و ما در خانههای چندطبقه خود حتی گاه صدای این منادیان سحر را نمیشنویم. ماه رمضان سال گذشته بود، خونه عمویم میهمان بودم، نیمههای شب بود که با صدای دمام و شعرخوانی فردی از خواب بیدار شدم، سریع به سمت پنجره اتاق رفتم و آن را باز کردم، دو تا جوان را دیدم که یکی دمام میزد و دیگری این شعر را میخواند: «خداوندا تو ستاری، همه خوابند تو بیداری، بحق خود که بیداری، همه عالم نگهداری» و مردم را برای خوردن سحری و مناجات به بیداری دعوت میکرد. با خود اندیشیدم که بهراستی چه آیینهای زیبایی داریم اما واقعا وارثان خوبی برای گذشتگانمان هستیم و توانستهایم که این میراث باارزش و گهربار را حفظ و آن را برای فرزندانمان معرفی کنیم؟! یکی از دوستان معتقد است، «این سنت بعد از آمدن ساعت و رسانههای اطلاعرسانی فردی، کمکم فراموش شده است. این خصلت خیلی از آیینهاست که با آمدن معادلهای مدرن خود، کارکرد و تاریخ مصرفشان تمام میشود».
در مورد اینکه اصلا چرا به این سنت «دمدم سحری» میگویند، جایی خواندم: «عبارت «دُمدُم سحری» در اصل «دَم سحری» است، یعنی دَم سحر، وقت سحر یا نزدیک به سحر است. افرادی که دم دم سحری اجرا میکردند بهطور معمول سه تا چهار نفر بودهاند که بهصورت گروهی شعرهایی در وصف ماه رمضان میخواندند. در قدیم با آواز دم دم سحری سازی زده نمیشد، فقط دعایی خوانده میشد و با تک تک زدن (دقالباب) چون همه درهای منازل از جنس چوب بود، مردم را در هنگام سحر با دقالباب بیدار میکردند و بعدها کمکم با نواختن دمام این کار را انجام میدادند. شعرهایی که در این آیین خوانده میشود، عبارتند از: «محمد یا رسولالله، علیا یا ولیالله، لسلام السلام یا شهر رمضان یا شهر صیام علیک السلام، هذا شهر المغفره یا شهر مبروک علیک السلام، آمنک الله بالله اَسکنک الله جنه، رحیم الله لدنهُ، جمیعاً النّار و العذاب، عبادالله ذکرالله یرحم کم الله، لا اله الا الله، یاایهاالمومنون، یا ایها المسلمون» است. افزون بر این شعر فارسی آن نیز با این عبارت «خداوندا تو ستاری، همه خوابند تو بیداری، بحق خود که بیداری، همه عالم نگهداری» در این آیین خوانده میشود. اگرچه هماکنون آیین «دمدم سحری» کمرنگ شده ولی در بعضی از محلههای قدیمی بوشهر از جمله محله دهدشتی، کوتی، بهبهانی، شنبدی، جبری و ... اجرا میشود. شعرهای این آیین در شبهای اول و آخرماه رمضان فرقی ندارد، فقط در السلام و الوداع گفتن آن فرق دارد؛ به این معنی که شبهای اول خوانده میشود «السلام یا شهر رمضان» ولی درشب آخر خوانده میشود «الوداع یا رمضان» و هر سلامی که در شعرهای شب اول وجود دارد، شب آخر الوداع خوانده میشود، یعنی با ماه رمضان خداحافظی میشود. ریتم دمام این نوع موسیقی با دمامی که قبل از مراسم سینهزنی نواخته میشود، فرق دارد و بهصورت سهضربی است و درهمان قالب، نوازنده دمام باید بداهه کند و بدون اینکه از قالب اصلی ریتم خارج شود، ریتم را خُرد کند. نوازندگان این نوع موسیقی بهطور معمول از یک ساعت و نیم قبل از اذان صبح، در کوچهها شروع به نواختن میکنند و 10 تا 15دقیقه قبل از اذان به کار خود به پایان میدهند. خوردن سحری نوازندگان اغلب قبل از نواختن دم دم سحری است و چند دقیقه قبل از اذان صبح که به خانه میرسند، آب یا نوشیدنی مینوشند تا درطول روز دچار تشنگی نشوند».
این آیین هر چند امروزه بهدلیل ورود ساعت و رسانههای اطلاعرسانی کمتر در زندگی امروزی نقش دارد اما از این نظر که همین آیینها هستند که پیوند ما را با گذشته و فرهنگ دیرینهمان حفظ میکند، نباید آنها را به حافظه تاریخ بسپاریم، چراکه وقتی ملتی فرهنگ و آیینهای خود را فراموش کند، هویت تاریخی خود را نیز از یاد میبرد. عدهای معتقدند که ارزش هر منطقه را همین میراث ادبی و فرهنگی آن منطقه بیان میکند. بنابراین بکوشیم تا در حفظ آیینها و سنتهای گذشتگانمان نقش موثری را ایفا کنیم. بر اساس پرسوجوهایی که صورت دادیم، باخبر شدیم که خوشبختانه امسال هم این سنت در برخی از محلات بوشهر اجرا میشود، شاید برخی موافق اجرای این سنتها نباشند ولی عامه مردم این شهر با این رسوم و آیین خاطره دارند. بنابراین از ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگردی و صنایع دستی، حوزه هنری و ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان انتظار داریم تا در راستای این سنتها و آیینها بهمنظور حفظ و معرفی آنها به دیگر نقاط کشور بهطوری جدی بکوشند. همچنین هنرمندان تئاتری با الهام گرفتن از این آیینها نقش تاثیرگذاری را در ماندگاری آنها ایفا میکنند. همین آیینها و سنتهاست که اهالی بافت تاریخی بوشهر را پرشور نگه داشته است، مردمانی بیش از هر نقطه شهر با این آیینها خاطره دارند. پس هیچگاه خاطرههای این دیار را به فراموشی نسپاریم و بیاییم امسال با مدارا و همدلی سنتهای دیرینه و گذشته زیبای شهر را برای نسل امروز در این ماه مبارک به زیبایی ترسیم کنیم.