بامداد24: راهیابی به مجلس قانونگذاری یکی از فرصتهای بینظیری است که پس از ایجاد پارلمانها در کشورهای مختلف، افراد، احزاب و حتی افراد سرشناس تلاش کردند تا با ورود به آن، بتوانند دیدگاههای خود را بهعنوان قانون جاری و ساری کنند.
در ایران نیز این رویه از دوره مشروطه و شکلگیری مجلس شروع و تاکنون ادامه دارد. دو طیف عمده حاضر در عرصه سیاسی کشور، یعنی اصلاحطلبان و اصولگرایان رقبای اصلی هم برای ورود به مجلس شورای اسلامی محسوب میشوند.
اصلاحطلبان از یک اتحاد و انسجام مثالزدنی برای ورود به مجلس ششم بهره بردند و بعد از آن دیگر نتوانستند به این اتحاد و انسجام برسند. اصولگرایان نیز که سعی میکنند دعوای دون جناحی خود را کمتر آشکار کنند، در خرداد ٧٦ پس از اقبال عمومی و میلیونی مردم از جناح اصلاحطلب غافلگیر شدند اما شرایط کشور برای هر دو جناح متفاوتتر از آن زمانی است که قید کردهایم
اصلاحطلبان در دو دولت گذشته بهخصوص حدفاصل سالهای 88 تا 92 شرایط پیچیدهای را سپری کردند و ائتلاف برای آنها، اصلی مهم به شمار میرود. اصولگرایان نیز بعد از اینکه با کوهی از مشکلات دولت احمدینژاد مواجه شدند، بنا را بر این گذاشتند که از احمدینژاد تبری جسته تا بتوانند نظر مردم را به خود جلب کنند. دولت اعتدالگرا با نگاهی به میانهروی و مقابله با تندرویها گزینه سومی را هم روی میز گذاشته است که شاید جریانی جدید در سپهر سیاسی کشور باشد.
شاید به همین دلیل باشد که محمد رضا خاتمی میگوید برای رفع بحران اقتصادی میتوان با عقلای جریانهای سیاسی مختلف به نظر مشترک رسید.
حمید موذنی، فعال رسانهای و سیاسی–نردیک به استاندار بوشهر-در این رابطه با بیان اینکه اصلاحطلبان و اصولگرایان دو وضعیت متفاوت دارند، گفت: اصلاحطلبان برای پیروزی در هر انتخاباتی به اصولگرایان نیازمندند تا با دو قطبی کردن انتخابات با رای سلبی مردم ایران که بیشتر نه میگویند، بتوانند با کسب نه به اصولگرایان برنده انتخابات شوند.
موذنی یادآور میشود: این مهمترین وجه پیروزی اصلاحطلبان در هر انتخاباتی است که براساس نارضایتی مردم از اصولگرایان برنده انتخابات شوند. در واقع وضعیت انتخابات انتخاب بین بد و بدتر همیشه به سود اصلاحطلبان است. از سوی دیگر اصولگرایان مانع اصلیشان حضور کیفی و حداکثری نیروهای اصلاحطلب است. به همین خاطر اصولگرایان بیشتر باید چشم به نهادهای نظارتی داشته باشند تا با پالایش و حذف اصلاحطلبان وضعیت مناسبتری داشته باشند.
سیروس بنهگزی، فعال سیاسی که وی هم نزدیک به استاندار بوشهر است، در اینباره میگوید: مانع پيش روي اصولگراها را نميدانم جزء اينكه، همه ابزارهاي فراقانوني براي رايآوري از طريق حذف رقيب براي آنها آماده است.
بنهگزی با بیان اینکه به چند دلیل این موضوع براي اصلاحطلبان فرق ميكند، گفت: مهمترين آن نحوه برخورد شوراي نگهبان با قضيه صلاحيتهاي كانديداهاست، اگر معيار و نحوه تائيد صلاحيت كانديداها قانون و استعلام از طريق مراجع قانوني ذيربط باشد، بزرگترين مشكل پيش پاي اصلاحطلبان برداشته ميشود و ميماند مساله اتحاد و انسجام دروني حول شعارهاي حداقلي و همراهي با دولت كه اين نيز با توجه به تجربه انتخابات ٩٢ حتمي به نظر ميرسد. وی اضافه کرد: یکی دیگر از دلایل نگرانی اصلاحطلبان در انتخابات آینده گروههاي فشار هستند؛ گروههايي كه به نظر نميرسد ارادهاي براي آرام كردن آنان نزد مسوولان وجود داشته باشد. گروههاي فشار علاوه بر فشار بر مسوولان براي لغو قانوني همايشها و سخنرانيهاي اصلاحطلبان، سعي دارند از طريق بر هم زدن مراسمها و همايشهاي اصلاحطلبان علاوه بر پراكندن بذر یاس در ميان بدنه اجتماعي، موجب سرخوردگي اصلاحطلبان و انفعال آنها در انتخابات شوند.
حسین روئین یکی دیگر از فعالان سیاسی در اینباره میگوید: در ایران برگزاری انتخابات و خروجی آن وابسته به فرایند و امور مختلفی از قبیل نوع نگرش به اصل انتخابات و چگونگی برگزاری و شرایط حاکم بر آن است.
روئین ادامه داد: در ایران دو نگرش عمده و شناخته شده در فعل و انفعالات امور کشور بهویژه انتخاب و انتخابات موثر است؛ یک جبهه اصلاحات مستقل از حاکمیت به رهبری بزرگان اصلاحات بهویژه سیدمحمدخاتمی است. اصولگرایان نیز وابسته محض به حاکمیت هستند که پیش از این رهبری آن را برعهده مرحوم آیتالله مهدوی کنی گذاشته بود. گرچه آیتالله مصباح یزدی، آیتالله محمدیزدی وگاهی کوچولوهای بزرگنما مثل حسین شریعتمداری و کوچکزادهها و رسائیها گاهی اظهار نظرهایی در این زمینه داشتند.
وی خاطرنشان کرد: جناح اصلاحطلب کشور همیشه با محوریت و حمایت مردم در صحنهها حضور مییابد و جناح مقابل، اصولگراها هستند که با توان خاصی خود که در حاکمیت دارند، وارد کارزار انتخابات میشوند. این دو گروه در این سالها با روش، منش و بینش خاص خود وارد پدیده گزینش و گزینشگری شدهاند و هریک مانع و موانع خاص خود را داشتهاند.
این فعال سیاسی در ادامه با اشاره به این مساله که برای اهل سیاست و رصدکنندگان امور سیاسی به خصوص، انتخابات واضح و مبرهن است که خود این دو محور فکری گاهی خودشان مانع یکدیگر بودهاند، اضافه کرد: جناح اصولگرای یاد شده با چسبانیدن خود به حاکمیت و مصادره رهبری عالی نظام به نفع طیف خود و اتهام زدن به طرف مقابل مبنی بر ضدیت آنان با (ولایت) و عدم التزام عملی به اصل 110 قانون اساسی، همه چیز را در قبضه قدرت خویش در آورده است. به همین دلیل هر دو جناح مشکلات و موانع خاص خودشان را دارند اما اینگونه که بهنظر میرسد که با آنالیز هشت ساله دولت پاکدستان حاصلش میوه تلخ امروز است و آنالیز هشت ساله دولت اصلاحات که در آن تک رقمی نرخ ارز تکرقمی نرخ تورم، آزادی مطبوعات، ارتباط قوی با جهان و مهمتر نبودن دروغ و اختلاس، بستر اعتماد خوبی برای رفع موانع اصلاحطلبان مهیا کرده است.
صدرالله محمدی باغملایی، فعال سیاسی نیز در این رابطه بر این باور است که یکی از موانع پیش روی اصلاحطلبان، تلاشهای جناح رقیب است که سعی دارند اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو نتوانند حضور موثری داشته باشند. در این راستا در وهله اول میکوشند تا به هر شكل ممكن در میان اصلاحطلبان ايجاد انشقاق و چنددستگي كنند.
وی اضافه کرد: گذشته ثابت كرده است هرگاه اصلاحطلبان با چنددستگی و تفرقه روبهرو بودهاند، دچار مشكل شدهاند و همين موضوع به پاشنه آشيل اصلاحطلبان تبديل و باعث شده است که خود با دست خود از نهادها و بخشهایی که با رای مستقیم مردم تشکیل میشوند حذف شوند. با این حال، هوشیاری و واقعبيني اصلاحطلبان موجب بیاثر شدن تلاشهای مرموزانه انحصارطلبان اصولگرا براي ایجاد چنددستگي در جريان اصلاحطلب خواهد شد.
وی ادامه داد: مانع دوم بر سر راه اصلاحطلبان، نوع بررسي صلاحيتهاست. اين واقعيت وجود دارد كه اصلاحطلبان هيچگاه از فضا و امکان برابر براي رقابت در اين انتخابات و انتخابات ادوار گذشته براي معرفي چهرههاي اصلي خود برخوردار نبودهاند. امروز نیز اين مانع همچنان بهعنوان يك بحث جدي براي انتخابات مجلس دهم پیش روی اصلاحطلبان وجود دارد. مانع بزرگ دیگر در پيشِ روي اصلاحطلبان امکان بیطرف نبودن نهادهای نظارتی و همچنین نقشآفرینی متغیرهای غیر سیاسی است. طبيعي است كه بخشي از تلاش احزاب و شخصيتهاي جريان اصلاحطلب بايد براي رفع اين مانع و چانهزني در این زمینه باشد. بايد تلاش شود تا نهادهاي نظارتي و مجري انتخابات به نقش قانوني خود كاملا عمل كنند.
محمدی یادآورشد: در مقابل، جریان اصولگرا با وجود بهرهمندی از مواهب مختلف در امر انتخابات، از جلب اعتماد نهادهای نظارتی گرفته تا امکان برخورداری از تریبونهای مختلف، موانع بزرگی برای حضور در انتخابات پیش روی دارند .یکی از مشکلات اصولگرایان عملکرد و کارنامه سیاه هشت ساله دوران زمامداری مطلق آنان در سالهای 84 تا 92 است که تاکنون درباره آن پاسخی برای ملت نداشتهاند.
وی ادامه داد: مشکل دیگر اصولگرایان، علاوه بر بیاعتمادی مردم و ریزش بدنه اجتماعی هوادار گفتمان اصولگرايی، ترس و واهمه از تكرار «انسجام و اتحاد» بین اصلاحطلبان است. از اینرو است كه اصولگرايان بيش از همه تلاشهايي كه در اردوگاه خود براي فرار از واگرايي به همگرايي ميكنند، بر جنگ رواني عليه اصلاحطلبان و تفرقهاندازي در اردوگاه اصلاحات متمركز شدهاند. اين در حالي است كه كنشگران سياسي اصلاحطلب با درك دقيقي از موقعيت اجتماعي خود و ميزان محبوبيت و كارآمدي گفتمان پرهوادار اصلاحات و ادراكي صحيح از وضعيت سياسيشان در حاكميت دو نگراني عمده پیش گفته شده را براي انتخابات مجلس دهم دارند؛ یکی «صدور مجوز محدودیت و ایجاد فضای غیر رقابتی و دیگری نقشآفريني نهادهای نظارتی و متغيرهاي غيرسياسي در انتخابات مجلس».
حال بايد به انتظار نشست و ديد آيا در این صورت اصلاحطلبان ميتوانند با دست و پاي بسته مسابقه را ببرند يا آنكه باز هم، به همان سرنوشتی دچار ميشوند كه در سه دوره گذشته گريبان اصلاحات و اصلاحطلبان را گرفت. البته این نکته هم گفتنی است که سیاسیون اصولگرا به تماسهای تلفنی خبرنگار بامداد جنوب برای گرفتن دیدگاه آنها پاسخی ندادند.
مریم خوئینی