داود علیزاده:
طبق طرحی که از چهار سال پیش در ایران اجرائی شد، همه مهاجران،
چه قانونی چه غیرقانونی، اجازه ثبتنام در مدارس دولتی را دارند. به گزارش کمیساریای عالی سازمان
ملل متحد در امور پناهندگان، ایران میزبان یکی از بزرگترین جمعیتهای مهاجر در دنیاست
و برآیندها نشان میدهد که بیش از سه میلیون افغانستانی بهصورت قانونی و غیرقانونی
در این کشور زندگی میکنند.
در دههها گذشته فقط کودکان مهاجری که مدارک قانونی اقامت داشتهاند،
میتوانستند به مدارس دولتی راه پیدا کنند و بقیه در مدارس خصوصی و خودگردان (مدارسی
که مهاجران برای خود ترتیب داده بودند) به تحصیل مشغول میشدند. این مساله موجب
ایجاد هزینه، تبعیض و حتی منجر به محرومیت از تحصیل ابتدایی بسیاری از کودکان
مهاجر بود.
مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۴ دستور
طرحی را داد که بر اساس آن همه کودکان مهاجر، اعم از قانونی یا غیرقانونی، باید در
مدارس دولتی ثبتنام شوند. این امر موجب شد تا قشر بسیاری از مهاجران امکان
استفاده از مدارس دولتی را داشته باشند، هرچند همچنان برخی از مهاجران غیرقانونی
از ترس شناسایی و دیپورت شدن به کشور مبدا از ثبتنام کودکان خود ممانعت به عمل میآورند؛
اما بررسیهای کلی نشان از استقبال بسیاری از مهاجران از این طرح را داشته است.
البته این به آن معنا نیست که در اجرای طرح مذکور کاستی و خلأهایی وجود نداشته
باشد، شرایط قانونی تحصیل برای محصلان مهاجر بسیار بهتر شده است؛ اما تطبیقسازی قانون هنوز رضایتبخش نیست. بدین معنا
که قانون همهجا و یکسان اجرا نمیشود و برخوردهای سلیقهای و شخصی مدیران و گردانندگان برخی از مدرسهها جایگزین قانون شده و تحصیل را برای مهاجرین
سخت میکند. به همین منظور
سراغ یکی از افرادی رفتهایم که از وضعیت آموزشی کودکان مهاجر اطلاعات موثقی دارد.
سیدمرتضی حسینیشاهترابی، دانشآموخته
دکتری تاریخ تمدن اسلامی است، داستاننویس و منتقد ادبی که
مقالات پژوهشی فراوانی از او در مجلههای علمی و پژوهشی به
چاپ رسیده است. وی معاون آموزش کانون ادبی کلمه (افغانستان)، داور جشنوارههای داستانی از جمله چهارمین کنگره «واژههای تشنه»، نخستین جشنواره داستان «کلمه»
و دبیر علمی نخستین جشنواره ادبی- سراسری «شهرزاد و سیمرغ» بوده است.
او درباره خودش میگوید: «یک روز سرد و زمستانی از سال
1356 در محلهای از محلههای شمال غرب کابل، در خانوادهای کارمند متولد شدم و هنوز کودک بودم که
ناخواسته همراه پدر و مادر از وطن مهاجر شدم.»
در همه این سالها
وی در تلاش بوده تا سهمی در توانمندسازی کودکان مهاجر افغانستانی داشته باشد.
برگزاری جلسههای متعدد آموزش ادبی و تعامل با خانوادههای کودکان از فعالیتهای
مستمر وی محسوب میشود، به همین بهانه درباره وضعیت آموزشی کودکان مهاجر افغان با وی
گفتوگویی داشتهایم که در ادامه شما را به خواندن آن دعوت میکنم.
با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «هیچ
کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور
دارند، نباید از تحصیل باز بمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند»
تعامل مدارس با خانوادههای مهاجر که به شکل غیرقانونی در ایران سکونت دارند، در
زمینه ثبتنام فرزندان این خانوادهها چگونه است؟
قبلا یک جمعیت قابلتوجه از کودکان مهاجر به سبب موانع
قانونی از جمله نداشتن مدرک اقامتی معتبر از تحصیل در مدرسه و یادگرفتن خواندن و
نوشتن میماندند؛
ولی حالا مشکل قانونی برطرف شده و خانوارهای بیمدرک میتوانند فرزندانشان را با
گرفتن «برگه حمایت تحصیلی» از «دفـاتـر کفالـت، اقامـت و اشتـغال اتـباع
خـارجـی» به مدارس معرفی و ثبتنام کنند.
متقاضی به یکی از دفاتر کفالت میرود و درخواست صدور «برگه حمایت تحصیلی» میکند. دفتر کفالت محصل را به
یکی از مراکز بهداشتی درمانی مشخص معرفی میکند و مرکز بهداشت و درمان نتیجه سنجش سلامت و
واکسیناسیونش را به دفتر کفالت و دفتر کفالت هم به مدرسه و اداره آموزش و پرورش
اعلام میکند و محصل برای ثبتنام به مدرسه مراجعه میرود.
آیا از شرایطی که برای تحصیل فرزندان افغانستانی در ایران هرساله
تعیین میشود، رضایت دارید و آیا این شرایط از دید شما اصولی است؟
در دهه هشتاد و اوایل دهه نود خورشیدی شرایط تحصیل برای
فرزندان مهاجر افغانستانی در ایران بههیچوجه مناسب نبود و حتی در برخی از موارد
سبب بازماندن بسیاری از محصلان از تحصیل میشد! این شرایط نامناسب هم متاسفانه محصول
قانونگذاری نامناسب بود و تحصیل و ادامه تحصیل را حتی برای محصلان و خانوادههای دارنده کارت اقامت دشوار و گاهی
ناممکن میکرد.
از سال 93 به بعد شرایط بهتر شد و حالا شرایط قانونی تحصیل
برای محصلان مهاجر در ایران بهتر شده و نسبتا رضایتبخش است؛ اما هنوز کاستیهایی دارد که گاهی مسالهساز میشود. برای مثال، مدارس برای
ثبتنام دانشآموزان مهاجر بهخصوص برای کلاس اول بیشتر وقتها منتظر ابلاغ بخشنامه آموزش و پروش میمانند و این ابلاغ معمولا در
روزهای آخر ثبتنام و وقتی انجام میشود
که ظرفیت کلاس پرشده و محصل مهاجر ناگزیر است که برای یافتن جای خالی ثبتنام مدرسههای دیگر را جستوجو کند و
معلوم نیست به مدرسهای
در نزدیکی محل سکونت خودش دست پیدا کند یا نکند!
منصفانه بگویم که شرایط قانونی تحصیل برای محصلان مهاجر
بسیار بهتر شده، اما تطبیقسازی
قانون هنوز رضایتبخش نیست. این قانون همهجا و یکسان اجرا نمیشود و برخوردهای سلیقهای و شخصی مدیران و
گردانندگان برخی از مدرسهها
جایگزین قانون شده و تحصیل را برای مهاجرین سخت میکند.
یکی از موارد آزاردهنده در تحصیل محصلان مهاجر تفاوتی است
که گاهی برخی از معلمان و مدیران بعضی از مدرسهها بین محصلان افغانستانی و
ایرانی میگذارند.
برای مثال محصلان در رقابتهای
علمی و هنری مدرسه شرکت میکنند
و محصل مهاجر برگزیده
رقابت درون مدرسهای
میشود
و باید به رقابتهای
منطقهای
معرفی شود؛ اما مدیران و مسوولان به بهانه اینکه اتباع اجازه حضور در سطح منطقهای رقابتها را ندارند یک محصل ایرانی
با نمره کمتر را معرفی میکنند
و میفرستند.
در همین سالهای
گذشته یادم است در مدرسه یکی از فرزندانم چنین اتفاقی افتاد و نفر اول تا سوم
رقابت که محصلان افغانستانی بودند، نادیده گرفته شدند و نفر چهارم که یک محصل
ایرانی بود به رقابتهای
منطقهای
معرفی شد. ناگفته نگذارم که مدیران و معلمان و مسوولانی هم هستند که با تطبیقسازی مناسب قوانین تحصیلی و
رفتار انسانی و کرامتآمیز
خود تحصیل را برای محصلان مهاجر شیرین و ماندگار کردهاند که به سهم خود قدردان یکیکشان هستم.
عمدهترین
مشکلی که خانوادههای مهاجر افغانستانی در ثبتنام فرزندانشان در مدارس ایرانی دارند،
کدام است و پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
بزرگترین مشکل خانوادههای مهاجرین در ثبتنام
فرزندانشان برخورد سلیقهای
و نامحترمانه برخی از مسوولان و مدیران مدارس است که برخوردهای توهینآمیز و تحقیرانه را در ثبتنام محصل پیش میگیرند و حتی گاهی بهوقت ثبتنام
محصل را بنا بر کارنامه تحصیلی، موقعیت شغلی و درآمد خانوادهاش گزینش میکنند و میپذیرند یا از پذیرش و ثبتنامش خودداری میکنند.
گاهی هم به بهانههای مختلف چنان نامنویسی و ثبتنام محصل را به
تاخیر میاندازند
که جای خالی نمیماند
و عذرش خواسته میشود
و سرگردان رها میشود
یا به مدرسههایی
خاص هدایت میشود.
البته اینچنین
مسوولانی عموما با همه
محصلانشان از افغانستانی و ایرانی چنین برخوردهای سلیقهای و غیرقانونی دارند؛ ولی
ممکن است در برابر محصلان مهاجر رفتار بدتری داشته باشند! فکر میکنم نظارت و بازرسی بیشتر بر
رفتار مسوولان آموزشی در موارد و منطقههایی که احتمال چنین برخوردهایی بیشتر است یا گزارششده
راهگشا باشد.
از نظر قانونی هم لازم است شیوه ثبتنام محصلان مهاجر در خردادماه به مدارس ابلاغ شود
تا دستاویز و بهانهای برای ثبتنام نکردن و برخورد سلیقهای نماند، محصل پیش
از پرشدن ظرفیت ثبتنام شود و ناچار نشود به مدرسه دورتر از محل سکونتش برود.
جداسازی دانشآموزان افغانستانی از دانشآموزان ایرانی
ممنوع است، آیا در مدارس ایرانی این مورد در خصوص فرزندان شما و سایر خانوادههای
افغانستانی رعایت میشود؟
گرچه این جداسازی ممنوع است و عمومی و متداول نیست و فرزندان
خودم هیچوقت
چنین تجربههایی
در دوران تحصیلشان نداشتند، در بعضی از شهرستانها و مناطق متاسفانه جداسازی
انجام میشود.
بهخصوص در سال تحصیلی گذشته موارد اینچنینی در چند مورد دیده شده است. همچنان
که گفتم در این موارد مشکل از ناحیه قانون نیست، مشکل از تطبیقسازی و نظارت بر اجرای قانون
است.
جداسازی محصل
ایرانی از افغانستانی در مدرسه پشتوانه قانونی ندارند و غیرقانونی است؛ اما در
نبود نظارت گاهی انجام میشود
و خانوادههای
محصلان هم از بیم پیش آمدن مشکلهای
بیشتر پیگیری قانونی نمیکنند
و تحمل میکنند.
ثبتنام
دانشآموزان مهاجر در مدارس رایگان است، آیا برای ثبتنام فرزندان شما هزینهای
دریافت میکنند؟
ندیده
و نشنیدم مدرسهای
دولتی مستقیما برای تحصیل محصل مهاجر درخواست هزینه تحصیل کند و هزینه تحصیلی
بگیرد؛ اما به بهانههای
دیگر بهعنوان کمک به مدرسه و یا برای
خرید وسایل مدرسه گاه و بیگاه از محصلان هزینههایی گرفته میشود که به نظرم
اختصاص به محصلان مهاجر ندارد و محصلان ایرانی و افغانستانی در این مورد با هم همداستان
هستند.
سخن پایانی؟
در پایان از شما و تمامی کسانی که برای آگاهی بخشی به
جامعه و بهتر شدن وضعیت تحصیل محصلان بهخصوص محصلان مهاجر قدم برمیدارند، تشکر میکنم و کامیابی و شادکامی
آرزومندم. تحصیل حق یکیک
کودکان و فرزندان جامعهی
انسانی است و ما را به فهم و شناخت بهتر و بیشتر زندگی هدایت میکند.