داود علیزاده:
کافی است کسی
بگوید جاییاش درد میکند؛ آن وقت اکثریت برایش نسخه میپیچند. نمود دیگر این
رفتار در حوادث روزمره است. تصادفی رانندگی است که اکثریت جمع حاضر را به کارشناس
راهنمایی رانندگی، مکانیک و... مبدل میکند. علوم سیاسی، حقوقی و... هم که جای خود
دارد. به واقع این متخصصپنداری یکی از معضلات جامعه کنونی است و آنقدر بدیهی که
نیازی به توضیح و تفسیر ندارد؛ اما کار وقتی گره سختتری میخورد که برخی افراد از
متخصصپنداری خود کسب درآمد میکنند. دیگران را اغفال میکنند. یک صفحه مجازی و
عنوانی ساختگی و ادعای جعلی متخصص بودن کافی است تا افراد سادهلوح زیادی را جذب
کند. در این میان ادعای برخی تخصصها فریبندهتر از بقیه است، مثل مشاوره
روانشناسی.
برای آدمهای
سادهاندیش، چند جمله قصار از فروید و یونگ، چند کلیپ بازخوانی شده از افراد متخصص
جای شک و تردیدی نمیگذارد که فرد مورد نظرشان احتمال زیاد روانشناس است. در این
وانفسای گرانی ویزیت کلینیکهای روانشناسی، جیب خالی مردم و سیل مشکلات باعث میشود
تا به همین افراد پناه ببرند. نوبت آنلاین، بحث در چت یا تلفن و ...
روانشناسی از
آن دسته تخصصهایی است که در صورت بینتیجه ماندن میشود تمام کاسه و کوزه را بر
سر بیمار شکست و گفت که مشکل از گذشته و کودکی است. مشکل بیرونی باعث پریشانی
درونی میشود و ... بیمار اغفال شده تا بخواهد دریابد که در دام روانشناس قلابی
اسیر شده است. هزینه چندین جلسه را پرداخت کرده است. یک آی دی فیک، یک شماره تلفن
که شاید به نام هر کسی باشد. تمام آن چیزی است که بیمار اغفال شده از این ماجرا
برایش مانده است و دستی کوتاه که به جایی بند نیست.
به گزارش مرکز
روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، بیست و هفتمین جلسه نقد
و اندیشه به همین موضوع پرداخته است. که در آن به «روانشناس نماها در فضای مجازی»
(بررسی و آسیبشناسی حضور روانشناسان و مشاوران فاقد تخصص لازم در فضای مجازی) با حضور
سیدعلی آذین دکتری اجتماعی، فلوشیپ پزشکی جنسی و دانشیار پژوهشگاه ابنسینا، حسین مصباح،
سرپرست معاون انتظامی و رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفهای سازمان نظام روانشناسی کشور
و حمزه علیمرادی، روانشناس و رواندرمانگر و احسان محمدی، روزنامهنگار و فعال فضای
مجازی پرداخته شده است.
در ابتدای این
جلسه آذین با بیان اینکه در خصوص روانشناسی و رواندرمانی و یا مشاوره در فضای مجازی
نظارت مختلفی وجود دارد گفت: گاه برخی عنوان میکنند که سلامت روانی حوزهای است که
درمان صرفا از طریق مشاوره حضوری و رودررو با بیمار امکانپذیر است و اساسا فضای مجازی،
فضایی مناسبی برای درمان سلامت روانی نیست. این در حالی است که چنین نظری کملطفی به
فضایی است که میتواند به تامین سلامت جامعه کمک زیادی بکند و با حضور متخصصان حوزه
سلامت میتوان در آن بحث و تبادلنظر داشت. اتفاقا در این حوزه پیمایشهای زیادی انجامگرفته
است. برای مثال، بر اساس یک پیمایشی در فیسبوک که با وجود افول نزدیک به دو میلیارد
نفر همچنان در آن عضو هستند 22 درصد افراد با استفاده از بستر آن در حال تبادل اطلاعات
در حوزه سلامت هستند؛ بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم، بستر فضای مجازی در حوزه سلامت
مردم اثرگذاری جدی دارد.
احسان محمدی در
ادامه خاطرنشان کرد که 32 درصد مطالبی که در فضای مجازی منتشر میشود به حوزه روانشناسی
اختصاص دارد؛ اما تنها پنج درصد این مطالب از سوی متخصصان این حوزه تولید میشود و
این دغدغهای است که باید جدی گرفته شود.
آذین با بیان اینکه
برای آسیبشناسی این مساله باید به فضایی حقیقی رجوع کرد گفت: اساسا حوزه سلامت روانی
و در کل روانشناسی حوزه جذاب و پرطرفداری است و اتفاقا بهدلیل وجود منابع زیاد در
این حوزه و در دسترس بودن آن گاه افراد بامطالعه آنها خود را متخصص این حوزه فرض میکنند.
امروزه با وجود آنکه تلاش شده است که حق مشاوره با حداقل افزایش مواجه شود؛ اما بسیاری
از بیماران از پرداخت همین حق مشاوره هم عاجز هستند و بیمهها هم هنوز حمایتهای لازم
را از بیماران حوزه سلامت روانی به عمل نمیآورند. با توجه به هزینهها و نبود بیمههای
حمایتی ندارند تلاش میکنند تا مشکلات خود را نه در فضای حقیقی بلکه در فضای مجازی
حل کنند.
در ادامه این جلسه
مصباح با تاکید بر اینکه فضای مجازی به یک مجموعه جدانشدنی از زندگی مردم تبدیلشده
است، گفت: بااینحال در همین فضا ما شاهدیم که در حوزه سلامت روانی کسانی بیشترین و
پررنگترین حضور را دارند که از کمترین تخصص برخوردارند.
وی با بیان اینکه
بر اساس تصمیمات تازهای که در سازمان نظام روانشناسی گرفتهشده است در حال رصد جدی
عملکرد افراد در حوزه فضای مجازی هستیم گفت: در مشاهدات خود بهتازگی به فردی برخورد
کردهایم با مدرک فوقدیپلم مکانیک که از طریق فضای مجازی اقدام به جلب اعتماد افراد
زیادی کرده و حتی حق مشاورههای 500 هزارتومانی دریافت میکرد و اخیرا هم کارگاههای
روانشناسی برگزار کرده بود.
سرپرست معاون انتظامی
سازمان نظام روانشناسی تصریح کرد: در سایت سازمان نظام روانشناسی اسامی روانشناسان
مورد تائید و دارای پروانه صلاحیت و حرفهای که تعداد آنها حدود شش هزار نفر است.
منتشر کرده و کافی است مردم با مراجعه به این سایت ادعا و حتی تخصص افرادی را که در
فضای مجازی خود را روانشناس معرفی میکنند، بررسی کنند.
در ادامه این جلسه
علیمرادی با تاکید بر اینکه شش عامل باعث میشود که افراد با عنوان جعلی روانشناس و
یا رواندرمانگر و مشاور در فضای مجازی فعالیت کنند، گفت: یکی از این عوامل سیستمی
و کلان است. ما در بعد سیستمی و در جامعه امروز با تحصیلکردههای بیکار چه در رشته
روانشناسی و چه در رشتههای دیگر مواجه هستیم که ممکن است این افراد برای کسب درآمد
دست به دامن فضای مجازی و حوزه پرطرفدار روانشناسی شوند. عامل دیگری که منجر به جولان
روانشناس نماها در فضای مجازی شده است بازمیگردد به ضعف اطلاعرسانی که متاسفانه رسانهها
و بهویژه صداوسیما هنوز به این موضوع نپرداختهاند که روانشناس کیست؟ روانپزشک کیست؟
این روانشناس و
رواندرمانگر با بیان اینکه سومین مساله بازمیگردد به محیطهای دانشگاهی گفت: موجی
از روانشناسان از دانشگاهها دانشآموخته شدهاند که هنوز تمرینهای عملی مراجعه دیدن
را دریافت نکردهاند و یا با فضای حقیقی درمانگری مواجه نشدهاند؛ بنابراین کسی که
در فضای مجازی درمانی که هیچوقت بهصورت عملی آن را ندیده است، باید اسمش را روانشناسنما
گذاشت.
وی با تاکید بر
اینکه چهارمین عامل جولان روانشناسنماها در فضای مجازی به نگاه مردم بازمیگردد، تصریح
کرد: مردم یک نوع نگاه فراروانشناسی به روانشناسی دارند. کافی است که در جمعی به فردی
بگویید من رشتهام روانشناسی است، امکان ندارد بعد از چند دقیقه این پرسش مطرح نشود
که من چه چگونه آدمی هستم؟ یا از یک بعد دیگر همیشه حداقل در کشور ما پرفروشترین کتابهای
ایرانی 10 راه موفقیت، 10 راه پولدار شدن و... است که عمدتا حاوی مطالب ساده و بهدردنخور
و غیرعلمی است و این نشانهای است از اینکه مردم همواره راه میانبر را از طریق روانشناسی
دنبال میکنند و این نگاه هم باید درست شود.
علیمرادی با بیان
اینکه پنجمین عامل ازنظر من هم بازمیگردد به نقش سازمان نظام روانشناسی گفت: سازمان
نظام روانشناسی هنوز نتوانسته است راهکاری ایجاد کند که مردم مثلا از طریق کد نظام
روانشناسی بتوانند بهسرعت اصالت ادعای افراد در فضای مجازی تحت عنوان روانشناس را
تشخیص دهند.
وی در نهایت با
تاکید بر اینکه ششمین و مهمترین عامل هم متمرکز بر نبود نگاه تخصصی به مساله روانشناسی
است، بهطوریکه مثلا روانشناس کودک به خودش اجازه میدهد در خصوص روابط زوجها و یا
روانشناسی بالینی هم اظهارنظر کنند و مشاوره بدهند، گفت: بنابراین با بررسی مجموعه
این عوامل شاید بهتر بتوانیم به این نتیجه برسیم که چرا روانشناسنماها در فضای مجازی
ظهور و بروز پیداکردهاند.
در ادامه احسان
محمدی تاکید کرد که 25 میلیون نفر ایرانی در اینستاگرام فعال هستند که این افراد برای
حل مشکلات خود بهدنبال سادهترین راهحلها هستند به همین دلیل روانشناسی در فضای
مجازی از دست دانشگاهیان خارجشده و در اختیار افرادی قرارگرفته است که دنبال لایک
و پول درآوردن هستند.
علیمرادی در ادامه
در پاسخ به این سؤال که عموما چه نوع درخواستها و مشاورههایی از او که در فضای مجازی
بهعنوان یک روانشناس فعال است مطرح میشود، گفت: عموما در فضای مجازی از سوی مخاطب
مسائلی مطرح میشود که بهنوعی تابو هستند. مثل مسائل جنسی، روابط زناشویی، خیانت و...
این دست مطالب که در جامعه بهراحتی درباره آن صحبت نمیشود عموما در فضای مجازی پرمخاطب
و پرطرفدار هستند.
در ادامه مصباح
درباره اینکه چقدر سازمان نظام روانشناسی مراقب فضایی مجازی است تا از این فضا سو استفاده
نشود، بیان کرد: از آنطرف ما بهعنوان سازمان نظام روانشناسی در حال تهیه اپلیکیشینی
هستیم که مردم با مراجعه با آن بتوانند بهسرعت صلاحیت و حتی تخصص افراد با ادعای روانشناس
را بررسی و تشخیص دهند تا بهاینترتیب مردم با اعتماد بیشتری به روانشناسان مراجعه
کنند که بهزودی از این اپلیکیشن رونمایی میشود.
سرپرست معاون انتظامی
سازمان نظام روانشناسی در ادامه یکی از چالشهای جدی عدم مراجعه حضوری مردم به روانشناسان
و رواندرمانگرها را بحث هزینه دانست و گفت: به همین دلیل مردم ترجیح میدهند از طریق
فضای مجازی یا با حداقل هزینه و یا حتی بدون هیچ هزینهای به راهحلی برای حل مشکلات
خود دست پیدا کند و به روانشناسان فضای مجازی رجوع میکنند که اگر مراجعه به روانشناسان
تحت پوشش بیمه قرار گیرد قطعا شاهد افزایش روند مراجعات حضوری به روانشناسان خواهیم
بود.
وی با تاکید بر
اینکه در مواجه با روانشناس نماها اساسا قانون خاصی وجود ندارد؛ چراکه اصلا در ارتباط
با فضای مجازی قانون بازدارندهای وجود ندارد، گفت: ما برای این فضا هنوز قانونی نداریم
که اگر فردی مطلب غیرعلمی، اغواگرایانه و گمراهکننده ارائه کرد، چگونه باید با آن
برخورد کرد. بحث دیگر هم این است که بسیاری از روانشناسان عالم ما اعتقاد ندارند که
باید در این فضا حضور پیدا کنند که به عقیده من این رویکرد هم اشتباه است.