bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۱۲۲
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۰۱ - ۱۰ دی ۱۳۹۸
کمال اطهاری به آسیب‌شناسی ریشه‌ها و پیامدهای ناآرامی‌های آبان‌ماه پرداخت:
الهام بهروزی: کنش‌های مدنی یکی از مقوله‌های بسیار جدی در مباحث جامعه‌شناسی است که امروز خلأ آن به‌شدت در جامعه ایران احساس می‌شود. کنش‌ مدنی به معنای ایستادگی بدون‌خشونت گروه‌های مدنی است که با میانجی‌گری می‌تواند قدرت، زور، سیاست یا رژیم خاصی را به چالش بکشد.

الهام بهروزی:

کنش‌های مدنی یکی از مقوله‌های بسیار جدی در مباحث جامعه‌شناسی است که امروز خلأ آن به‌شدت در جامعه ایران احساس می‌شود. کنش‌ مدنی به معنای ایستادگی بدون‌خشونت گروه‌های مدنی است که با میانجی‌گری می‌تواند قدرت، زور، سیاست یا رژیم خاصی را به چالش بکشد.

بدیهی است حوادث آبان‌ماه همچنان محل تحلیل و بررسی بین نخبگان فکری و دانشگاهی کشور است. حوادثی همراه با اعتراض و خشونت بود و متاسفانه آبستن اتفاقات تلخی شد؛ چراکه از یک سو، اقتصاد کشور تحت تاثیر تحریم‌ها شرایط بغرنجی را برای دولت ایجاد کرده و از سوی دیگر، گرانی سرسام‌آور نفس زندگی مردم را به شماره انداخته است و دیگر جایی برای گرانی بنزین نبود، به همین دلیل با اعلام گران‌شدن بنزین به یکباره شوک عظیمی به جامعه وارد شد که این شوک خود را در قالب اعتراضی چندروزه نشان داد؛ اعتراضی که خشونت تحت تاثیر عوامل بیرونی چاشنی آن شد. پس از برقراری آرامش بر جامعه بسیاری از جامعه‌شناسان و سیاستمداران با برگزاری نشست‌های تخصصی درصدد برآمدند تا به آسیب‌شناسی این تجمعات بپردازند و همچنین بر لزوم ترویج فرهنگ کنشگری در جامعه به روال صحیح و اصولی تاکید کنند.

از این رو، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به‌منظور ریشیابی ناآرامی‌های هفته آخر آبان‌ماه 98 نشست «اعتراضات و ناآرامی‌های آبان‌ماه: ریشه‌ها و پیامدها» به همت انجمن جامعه‌شناسی ایران با حضور «علی‌اصغر سعیدی» جامعه‌شناس و استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران، «کمال اطهاری» اقتصاددان، «ابوالفضل دلاوری» استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و «سیامک زند رضوی» عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد.

این ناآرامی‌ها که ریشه در مسائل اقتصادی داشته و خواه ناخواه گرانی بنزین گرانی دیگر اقلام و کالاهای مصرفی روزمره را در پی خواهد داشت، مردم را به اعتراض واداشت؛ اما این اعتراض می‌توانست در قالب یک کنش مدنی بدون خشونت نتیجه بهتری از خود به جای می‌گذاشت اما قفل‌شدگی اجتماعی و تله‌های فضایی این کنش را به تجمعی غیرعقلانی تبدیل کرد. به گزارش ایرنا، در خصوص انگیزه‌های شکل‌گیری این ناآرامی‌ها یک اقتصاددان در بخش نخست «اعتراضات و ناآرامی‌های آبان‌ماه: ریشه‌ها و پیامدها» گفت: به طور یقین اقدامات اساسی وجود دارد برای اینکه بتوان با یک تحلیل درست و دادن آگاهی به جامعه از یک واقعه تلخ جلوگیری کرد. پس از اینکه انقلاب در چین پیروز می‌شود نیما شعر «زردها بیهوده قرمز نشدند/ قرمزی رنگ نیانداخته بیهوده بر دیوار» را می‌سراید. او در انتها به این بیت اشاره دارد که «من دلم سخت گرفته است از این میهمان‌خانه مهمان‌کش روزش تاریک/ که به جان هم نشناخته/ انداخته‌است چند تن خواب آلود/ چند تن ناهشیار» واقعه‌ای را که هم‌اکنون و در فضای خواب‌آلودگی و ناهوشیاری شاهد آن هستیم، تنها ناظر بر ناکارآمدی دولت نیست؛ چراکه همه می‌دانیم این دولت نتوانسته وظایف خودش را به عنوان یک دولت توسعه‌بخش به انجام رساند. به همین ترتیب روشنفکران جامعه مدنی هم نتوانستند وظیفه خود را به درستی انجام دهند. به عبارتی روشنفکران جامعه مدنی به قول «آنتونیو گرامشی» بر اساس چارچوب «آنتی هژمونی» صحبت می‌کنند. البته باید در نظر داشت که ضد و ضد بودن کار آسانی نیست، چون به اندازه کافی این جهان ناملایمات و زشتی‌ها و پلشتی‌های خود را دارد. همه این روشنفکران، در رابطه با محیط زیست، ضدآلودگی، ضدجنگ‌طلبی و ... صحبت می‌کنند ولی برنامه جایگزین ندارند. بنابراین وظیفه روشنفکر جامعه مدنی در این زمینه به درستی ایفا نمی‌شود.

کمال اطهاری در ادامه با بیان اینکه این موضوع در حوزه «جامعه شناسی» هم قابل رویت است، افزود: برای مثال کانون اصلی این اعتراضات که همان سکونتگاه‌های غیررسمی یا «تله‌های فضایی» است، در جامعه‌شناسی از دریچه آسیب‌شناسی با آن برخورد می‌شود. جامعه‌شناسی در این زمینه آسیب‌شناسی می‌کند ولی در مورد «سیاست اجتماعی» که چگونه باید این تله فضایی شکسته شود صحبتی به میان نمی‌آورد. این گفتمان اصلی چه در حوزه اقتصاد سیاسی و چه در حوزه جامعه‌شناسی، تاکنون بر این مبنا، یعنی ارائه برنامه جایگزین صورت نگرفته است.

وی با اشاره به اینکه در این خصوص حتی روشنفکر جامعه مدنی هم نتوانست برنامه جایگزین، به این ترتیب که این علم ارائه می‌دهد طراحی کند، تصریح کرد: درواقع، زمانی که چنین اتفاقی رخ می‌دهد، علوم اجتماعی هم که باید تبدیل به علوم رهایی‌بخش برای جامعه باشد، از وظیفه اصلی خود باز ایستاده ‌است. زمانی که مردم تا گوشت و پوست و استخوان خود، تلخی‌های اجتماعی را حس کرده و ما هم آن را نشان می‌دهیم اما برای درمان آن راهکاری نداریم، بسان طبیبی هستیم که درد را دیده و تشخیص داده، به بیمار هم نشان می‌دهد، ولی برای درمان آن راهی را در نظر ندارد. نکته کانونی و محور بحث من در خصوص اعتراضات اخیر نیز به نوعی تبیین همین موضوع است؛ طبیبی که به همراه بیمار از درد خبر دارد ولی در جایگاه یک طبیب نمی‌تواند راهکاری را ارائه دهد.

اطهاری با بیان اینکه پیش از این به‌طور مختصر در آخرین شماره مجله «ایران فردا» تصویری از مقوله «تله فضایی» ارائه دادم که در اینجا بیشتر بدان می‌پردازم، گفت: «تله‌های فضایی» موضوع بسیار مهمی است که به آن «قفل شدگی اجتماعی-فضایی» هم می‌گویند و زمانی به وجود می‌آید که «قفل شدگی نهادی» به‌وجود آمده باشد. در واقع جامعه ایران به‌شدت دچار «قفل شدگی نهادی» است. برای مثال، در ایران با سیستمی روبه‌رو هستیم که دچار فساد است. مثلا اگر در دانشگاه فساد وجود داشته باشد؛ اما از طرف دیگر با نهادهایی روبه‌رو هستیم که می‌خواهد این فساد را با کشیدن «سیم خاردار» به دور دانشگاه مهار کند، در حالی که مقابله با «فساد» با سیم خاردار امکان‌پذیر نیست. این نحوه برخورد در واقع یک نوع کژکارکردی نهادی است که به‌وجود آمده است. شاید به این معنا وقتی جامعه توانمندی دستیابی به منابع و توزیع منابع را نداشته باشد، به نوعی دچار یک قفل‌شدگی نهادی شده که می‌تواند در اثر یک نوع «دیکتاتوری» یا «توتالیتاریسم» ایجاد شده باشد. به این ترتیب، انواع تله‌های فضایی فقر در ایران به وجود آمده که از تله‌های فضایی شهری تا منطقه‌ای مثل سیستان و بلوچستان را در برگرفته است. باید در نظر داشت که این تله‌های فضایی در اثر چندین عامل اصلی ایجاد می‌شوند. یکی از این عوامل، در حیطه «عوامل طبیعی» است. مثلا زمانی که منطقه‌ای خاک کشاورزی باروری نداشته باشد به‌ مانند آنچه که ما در سیستان و بلوچستان داشتیم، مسلما تله‌های فضایی هم ایجاد می‌شوند. طبیعی است زمانی که راه به اندازه کافی وجود ندارد، مشارکت مردم در امور سیاسی هم وجود ندارد. عامل دیگر «فلش نمایی» قومی است که قبلا در مورد سیستان و بلوچستان وجود داشته است و هنوز هم آثار آن باقی مانده است. برای مثال تضاد شیعه و سنی و ... که هنوز هم وجود دارد نمونه‌هایی از آن است. این دو عامل به علاوه عوامل دیگر که به آن‌ها «زیرساخت‌های نرم و سخت» می‌گویند، از جمله مواردی است که در ایجاد این تله‌های فضایی موثرند؛ زیرساخت‌های سخت نظیر راه‌های ارتباطی و ... هستند و زیرساخت‌های نرم نظیر نهادها و ... هستند که ناقصند. این موارد درواقع تله فضایی را در مناطق ما ایجاد می‌کند.

وی با تاکید بر اینکه عسلویه را ببینید که به‌مانند یک جزیره است، افزود: جزیره‌ای که بدتر از جزیره آبادان است. البته منظور از سیستم جزیره‌ای این است که در حوزه «فعالیت‌های اقتصادی» سیستم از بیرون وارد می‌شود ولی ارتباطی با سایر نقاط پیدا نمی‌کند. زمانی که پالایشگاه آبادان به دست شرکت نفت ایران-انگلیس در سال ۱۹۱۲ تاسیس شد، درواقع جزیره‌ای در یک دریای عقب مانده بود. یکی از وظایف انقلاب این بود که این ارتباط اقتصادی را با سایر نقاط برقرار کند و وظیفه ویژه و ماده یک مناطق ویژه و آزاد و ... هم همین را پیگیری می‌کرد ولی این اتفاق رخ نداد. شما حتما عسلویه را دیده‌اید که هم خودش آلوده است و هم درون خودش را آلوده کرده و یکی از مناطقی بوده که شورش داشته است. وضعیت عسلویه نشان می‌دهد که بسیار بدتر از آبادان است؛ چراکه حداقل در آبادان خانه‌های کارگری و تجهیزات متناسب با آن وجود داشت. در حالی‌که اگر عسلویه را دیده باشید این پیوند میان شهر و آن مرکز اقتصادی یعنی مجتمع پارس جنوبی که در آن قرار داشته، ایجاد نشده و درواقع از مزایای آن مرکز فعالیت اقتصادی، چیزی به جامعه پیرامون نشت نکرده است. حتی موارد حداقلی هم در خصوص رابطه این مرکز با شهر به‌وجود نیامد. مسلما وجود چنین مرکز درآمد اقتصادی که به نوعی دریایی از درآمد مالی است، نفعی برای جامعه محلی نداشته و جامعه محلی را هم مورد توجه قرار نمی‌دهد. وجود چنین مواردی موجب شکل‌گیری نطفه‌های اعتراضات و شورش است.

اطهاری با اشاره به اینکه یکی از مواردی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد، «حقوق اجتماعی» است که این حقوق حتی در قانون اساسی مشروطه هم وجود نداشت، افزود: یکی از ممیزه‌های قانون اساسی جمهوری اسلامی غیر از جمهوریت و اسلامیت آن، وارد شدن حقوق شهروندی اجتماعی است. یعنی حق مسکن، بیمه و ... که در قانون اساسی مشروطه هم وجود نداشت. البته باید در نظر داشت که این مقوله حقوق اجتماعی زمانی از اهمیت برخوردار می‌شود که در یک برنامه توسعه همراه با رشد سیاسی، هم‌افزایی با رشد اقتصادی را هم به همراه داشته، تا از این طریق تبدیل به یک برنامه توسعه جامع شده و عدالت را با رشد اقتصادی پیوند بزند.

این کارشناس با اشاره به اینکه متاسفانه طی این چند دهه «دوگانه‌سازی» در دولت‌ها به وجود آمده است، تاکید کرد: اکنون ما با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که یک ثنویت مانوی بر تضاد آن در یک جامعه نئوفودال حاکم است. در این مجموعه نه دولتی داریم که بخواهد گفتمان شایسته توسعه‌بخش داشته باشد و نه روشنفکر جامعه مدنی که چنین گفتمانی داشته باشد. روشنفکران ما بیشتر آسیب‌شناسی می‌کنند.

اطهاری با اشاره به اینکه کسی که سرمایه‌داری را دروغ می‌داند نه تنها یک رابطه اجتماعی را درک نکرده، بلکه حتما به جنگ ارواح می‌رود، یادآور شد: چنین روشنفکری نمی‌تواند برای این مردم کاری بکند. من از این تریبون انجمن‌ها را دعوت می‌کنم که یک برنامه گفتمان ارائه کنند که جایگزین این برنامه «غالب آسیب‌شناسی» بوده و از ظرفیت‌هایی که در حوزه دانشگاهی وجود دارد، استفاده کنند. نباید تنها دولت مخاطب باشد بلکه جامعه مدنی هم باید مخاطب قرار بگیرد. بنابراین یا دولت به این گفتمانی که ما به‌‌عنوان یک برنامه گفتمان جایگزین بدان اشاره داریم توجه می‌کند و از فروپاشی خود جلوگیری می‌کند یا در صورت توجه نکردن راه این جامعه بسیار پر درد و رنج‌تر خواهد شد.


نام:
ایمیل:
* نظر: