bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۱۴۰
تاریخ انتشار: ۲۴ : ۱۸ - ۱۶ دی ۱۳۹۸
آشکار شدن یک واقعیت تلخ؛
علی پورتنگستانی: رفتن قطعی استراماچونی و خروج احتمالا بی‌بازگشت کالدرون از ایران فقط یک معنا دارد؛ مربیان خارجی حالا می‌دانند که چطور باید با یک مدیر ایرانی رفتار کرد. آنها با تجربیات گذشتگانشان در ایران، مدیران این روزها را در شرایطی قرار داده‌اند که حداقل برای آنها شوکه‌کننده است.

علی پورتنگستانی:

رفتن قطعی استراماچونی و خروج احتمالا بی‌بازگشت کالدرون از ایران فقط یک معنا دارد؛ مربیان خارجی حالا می‌دانند که چطور باید با یک مدیر ایرانی رفتار کرد. آنها با تجربیات گذشتگانشان در ایران، مدیران این روزها را در شرایطی قرار داده‌اند که حداقل برای آنها شوکه‌کننده است.

با بروز جهش ارزی از اواخر سال ۹۶ تقریبا تصورکردنی بود که بخش واردات کشور نسبت به سابق دچار تفاوت شده و تقاضا به سمت کالاهای داخلی سنگین‌تر شود؛ بررسی ‌ترازنامه وارداتی کشور نیز طی این مدت نشان از تغییرات دو کفه ترازوی صادرات و واردات کشور در کالاهای دارای جانشین داخلی دارد اما این داستان در حوزه‌هایی که مستقیما با تصمیم‌های بخش خصوصی در ارتباط نبوده یا تامین مالی موردنیاز با ساز و کاری غیر از بازار و از جیب دیگران انجام می‌گیرد، اندکی متفاوت است. حوزه ورزش به دلایل مختلفی نظیر ضعف شدید در درآمدزایی و بهره‌گیری از پتانسیل‌های مرسوم در دنیا، حضور کوتاه‌مدت مدیران و مشخص نبودن مسوولیت و عواقب تصمیم‌گیری‌ها، کماکان شاهد ولخرجی‌های غیرمنطقی است و در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد. موضوعی که قاعدتا منحصر به مربیان نبوده و در بحث بازیکن نیز هر سال شاهد حضور بازیکنان بی‌کیفیتی هستیم که به‌جای واکاوی چگونگی جذب آنها و بازخواست مدیران، به ابزار طعن و کُری هواداران بدل می‌شوند و سطح پیگیری در همین حد مبتذل باقی می‌ماند!

در گزارش اخیر AFC عنوان شده در لیگ ایران ۵۹۲ بازیکن در ۱۶ باشگاه فوتبال شاغل هستند که از این تعداد بازیکن ۹۲ درصد را بازیکنان ایرانی و هشت درصد باقیمانده را خارجی‌ها تشکیل می‌دهند. جالب است که در این گزارش اعلام شده که ارزیابی‌ها نشان می‌دهد قرارداد بازیکنان و دستمزدها در لیگ ایران حرفه‌ای و استاندارد نیستند. موضوعی که برای کارشناسان و ناظران داخلی نیز امری بدیع و غیرمترقبه نبوده و سیل شکایت‌های ارسالی به فدراسیون فوتبال، نشانه نقصی جدی در پروسه حرفه‌ای شدن فوتبال ما (و البته که سایر رشته‌های ورزشی) است. آنچه فراموش شده این است که حرفه‌ای شدن تنها به امکانات و ظاهر نیست، بلکه بخش اصلی آن، محتواست.

شروع تیم‌های لیگ برتری در رقابت‌های لیگ برتر امسال با مربیان خارجی، حالا بعد از گذشت 14 هفته این نگرانی را برای ثبات و ادامه همکاری آنان به‌وجود آورده و به چالش و دغدغه اصلی مدیران تبدیل کرده است. اتفاق‌های مربوط به جدایی برانکو و فسخ قرارداد ویلموتس و در ادامه برکناری دنیزلی و ماجرای اخیر استقلال و استراماچونی و لغو قراردادهای این مربیان تا بدین‌جا نتوانسته شرایط مطلوبی را ایجاد نماید. حالا به‌نظر می‌رسد که کالدرون سرمربی موفق سرخ‌های پایتخت هم به‌دنبال جدایی است. مساله مهم و اساسی در این میان نحوه عملکرد و تنظیم قراردادها و وعده‌های مدیریتی برای تسویه‌های مالی و پرداخت مطالبات، شرایط زمین تمرین و کمپ تیم‌ها، جذب بازیکن داخلی و خارجی مدنظر مربیان، ارائه پیشنهادهای وسوسه‌انگیز تیم‌های خارجی، فراهم ساختن زندگی مربیان به‌همراه خانوادشان، نگرفتن کسب نتایج مطلوب و نارضایتی‌های طرفداران و... از نمونه اختلاف‌ها و موضوع‌های مبهم در راستای همکاری تیم‌ها با مربیان خارجی است.

در کنار این مساله به‌نظر می‌رسد دست‌هایی هم پشت پرده باشند. دو گروهی که در استقلال و پرسپولیس در حال فراری دادن مربی‌های موفق دو تیم هستند، به‌دنبال چه منافعی هستند؟ کالدرون و استرا به چه کسانی آسیب می‌رساندند؟ اولین چیزی که به ذهن مخاطبان خطور می‌کند، نقش دلال‌ها در این موضوع است. واسطه‌هایی که به‌واسطه حضور مربی‌های باکیفیت خارجی توان وارد کردن بازیکنان بی‌کیفیت به لیست دو تیم مطرح پایتخت را ندارند. پرواضح است زمانی که چهره‌ای مثل سعید راد علم می‌شود تا به کالدرون بتازد، پای منافعی در میان است. می‌دانیم که نوه سعیدراد جایی در تفکرات کالدرون ندارد و مربی آرژانتینی آدام همتی را تبدیل به یک سکونشین کرده است. اینکه چرا یک نفر از بدنه باشگاه چنین فرصتی را به یک منتقد بدهد، جای بحث بسیار دارد. این کار چیزی شبیه به افشای قرارداد استراماچونی در رسانه‌هاست. کالدرون به‌خوبی آگاه است که چه کسانی به او ضربه می‌زنند و به درستی اعلام کرده تا زمانی که آنها در تیم باشند به تهران بازنمی‌گردد. شاید گنجاندن چنین شرطی در حیطه اختیارات سرمربی یک تیم نباشد اما کمتر کسی است که نزدیک باشگاه پرسپولیس باشد و نداند در اتاق‌های ساختمان آن چه می‌گذرد. مخالفان حضور کالدرون روی نیمکت پرسپولیس شمشیرشان را از رو بسته‌اند، درست مثل مخالفان حضور استرا روی نیمکت استقلال. باید دید سرانجام این جنگ داخلی چه بلایی سر دو باشگاه محبوب پایتخت می‌آورد. هواداران تجربه‌ای مشابه خوردن گل به خودی عمدی در دقایق پایانی را تجربه می‌کنند. تجربه‌ای بسیار تلخ که تا مدت‌ها از ذهنشان پاک نمی‌شود و بدیهی است که مسببان وضعیت پیش‌آمده در آینده باید پاسخگوی هوادارانی باشند که رویاهایشان دزدیده شده است.

با توجه به مشکلات مربیان خارجی در کشور عزیزمان که عده‌ای تحریم‌های وارده را به‌عنوان عاملی در دردسرهای نحوه انتقال پول و مطالبات دانسته و برخی صاحب‌نظران نبستن قرارداد‌های محکم و اساسی و قید نکردن و توجیه مربیان با شرایط و امکانات و زیرساخت‌های باشگاه‌ها از سوی مدیران می‌نامند. غرامت‌های مالی در قبال فسخ قراردادهای اخیر و ضربه به بی‌ثباتی و اطمینان بازیکنان و طرفداران به آینده فوتبالی؛ چه در سطح ملی و چه در سطح باشگاهی با این روند و شیوه مدیریتی راه به جایی نخواهد برد. کارشناسان و صاحب‌نظران در مدیریت فوتبال باید تمهیدات لازم برای میزبانی مربیان خارجی را فراهم آورده و بتوانند از این طریق به پیشرفت ورزش محبوب فوتبال در کشور کمک کنند. امید است این تجربیات و نتایج حاصل از آن تلنگری باشد دیگر شاهد این چنین اتفاق‌ها و ترک کردن‌هایی که جلوه بخش فرهنگ و اعتماد ایران در جوامع بشری نمود می‌کند، نباشیم. البته یک چیز کاملا مشهود است، مدیران ایرانی دیگر باید از مربیان خارجی هر چیزی را انتظار داشته باشند.


نام:
ایمیل:
* نظر: