داود علیزاده
پسماندها یکی از مسائل لاینحل جنوب استان بوشهر است که انباشت آنها در حومه شهرها نه تنها تهدیدی برای انسانها، بلکه زنگ خطری برای جانواران و زیست بوم منطقه به شمار میرود. شهرستان کنگان بهعنوان یکی از بزرگترین شهرهای جنوبی استان بوشهر در زمینه دفع و امحای پسماندها با چالش جدی روبهروست که این معضل بارها و بارها از سوی شهرداری و فعالان محیط زیستی مطرح شده و بهعنوان یکی از دغدغههای جدی این شهر معرفی شده است.
تا آنجا که این معضل واکنش شدید فعالان محیط زیستی را به دنبال داشته است. شهردار کنگان هم در این خصوص در نشست کارگروه پسماند شهرداران استان بوشهر در کنگان اعلام کرده که سایت پسماند این شهر که هماکنون بهصورت مشترک زبالههای چند شهر جنوبی این استان در آن دفن میشود، جوابگوی نیازها نیست. رحیم جمالی در ادامه میافزاید: هماکنون روزانه بیش از ۱۷۰ تن پسماند شهرهای جنوبی استان بوشهر در این مکان دفن میشود.
به گفته وی، «میزان تولید زباله در کنگان روزانه 80 تن است» که حجم بسیار زیادی است و شیرابههای تولیدی این پسماندها به تنهایی میتواند شرایط بغرنجی را برای اهالی منطقه ایجاد کند. به همین منظور شهردار کنگان در گفتههای خود به راهاندازی سایت بازیافت پسماندهای صنعتی و خانگی تاکید کرد و گفت: تلاش شده با وجود همه محدودیتها و کمبود منابع، اقدامات مناسب بهداشتی و غیر آن در محل دفن کنونی زبالهها انجام شود.
مسوول کمیته پسماند انجمن نبض زمین استان بوشهر نیز در این باره به بامداد جنوب گفت: یكي از معضلات كنگان كه چندين سال است دامنگير آن شده، فاصله اندك محل دفن زبالهها به جاده كمربندي شهر است که انتشار بوي آزاردهنده آن در محيط اطراف سايت دفن پسماند، تبديل به معضل بزرگي شده كه در آينده موجب شيوع انواع بيماريها خواهد شد. البته شهرداري كنگان هم براي تفكيك و جمعآوري زباله در مبدا هيچ سازوكاري ندارد و با توجه به افزايش جمعيت شهر كنگان میزان تولید زباله در این شهر بسیار بالاست که حجم وسيعی از پسماندهای خشك و قابل بازيافت وارد محيط شهري و دريا ميشود يا اينكه به همراه زبالههاي تر دفن شده و از چرخه بازيافت خارج ميشود.
پدرام پرویزی در خصوص عملکرد شهرداری را در جمعآوری و کنترل زبالهها توضیح داد: كنترل پسماند شهري شامل يك زنجيره ميشود كه تفكيك، جمعآوري، پردازش، دفع و بازيافت پسمان را در بر میگیرد که معمولا بيشتر تمركز شهرداريها بر عمليات جمعآورى زباله است، به اين دليل كه بهداشت محيط در گروی اجراي منظم عمليات جمعآوري است و انجام نشدن آن در گام نخست موجب مخدوش شدن چهره شهر و در گام دوم اعتراض مستقيم شهروندان را در پي خواهد داشت. بدیهی است تفكيك و دفن پسماندها چون خارج از ديد عموم شهروندان است، در صورتی که اجرا نشود، متولي امر با اعتراض عمومي روبهرو نخواهد شد، بهنظر ميرسد بهدلیل نبود مطالبه مردم این مساله (تفکیک پسماند و دفن آن) از کانون توجه شهرداريها دور مانده است. همچنين به علت نبود كارخانه بازيافت در استان، هيچ واحدي بهصورت جدي خواهان دريافت پسماند خشك نيست از این رو، تفكيك آن از ديد شهرداري الزامآور نبوده و همراه با پسماند تر به سايت دفن زباله منتقل ميشود.
وی که در سال 95 برای نخستینبار کمپین جمعآوری زباله را به نام «سین هشتم» در جنوب کشور فعال کرد، این کمپین توانست در سه سال نخست با همین نام نقش چمشگیری در این حوزه ایفا و در عرض سه روز شش هزار نفر را در چهار استان جنوبی همراه خود کند و در همان سال به عنوان یکی از 10 کمپین برتر کشور معرفی شود، وی در سال جاری تصمیم گرفت که این کمپین با نام جدید «ساحل بیزباله» به فعالیت خود ادامه دهد، در خصوص عملکرد سمنها در این زمینه توضیح داد: سمنها (انجياو يا همان سازمان مردم نهاد) در موارد متعددي مثل تشکیل كمپينها يا آموزش كودكان و ... تلاش در آموزش جامعه و فرهنگسازی داشتهاند، اما اين تلاشها مستلزم تداوم برنامههاي آموزشي و همكاري سختافزاري نهادهاي مسوول است. بنابراین فعاليت بخشي از سمنها در حوزه پسماند به جمعآوري زبالهها فقط خلاصه ميشود که این فعاليتها در ابعاد كوچك به نتيجه موثر ختم نميشود. ضمن اينكه فعالان محيط زيست معتقدند مساله زباله تبديل به يك موضوع كليشهاي شده و بايد در ايجاد موضوعات جديد خلاقيت به خرج دهند، حال آنكه مساله جمعآوري زباله هنوز به نتيجه نرسيده و همچنان پسماندهاي خشك در طبيعت رها ميشوند. از ديدگاه من تا زماني كه در طبيعت زباله هست، فعاليت مرتبط با جمعآوري زباله هم بايد انجام شود.
این فعال محیط زیستی در ادامه درباره اهمیت راهاندازی سایت بازیافت پسماندهای صنعتی و غیرصنعتی در جنوب استان گفت: به علت استقرار واحدهاي صنعتي در جنوب استان و اشتغال و سكونت جمعيت زيادي در اين مناطق، حجم توليد پسماند بالايي را در این منطقه شاهد هستيم. بنابراین تفكيك پسماند در مبدا، نيازمند آموزش، تشويق و امکانات سختافزار لازم است كه بهترين گزينه براي مديريت این معضل، راهاندازی سایت بازيافت پسماند است؛ چراكه حيات سایت به تامين پسماند خشك وابسته است که علاوه بر آن، این سایت بازيافت پسماند قادر به جمعآوري مدون آن نيز خواهد بود. بهطبع استفاده از پسماند خشك به عنوان ماده اوليه و تبديل به محصولات ديگر، مانع مصرف مواد اوليه خام خواهد شد در نتیجه برداشت مواد اوليه از طبيعت كاهش پيدا ميكند. بیشک كارخانه بازيافت، بهعنوان مقصد پسماند خشك، عامل بازدارنده ورود پسماندهاي خشك به دريا، طبيعت و آبهاي آزاد خواهد شد.
پرویزی با اشاره به اینکه جايگزيني محصولات با حجم بزرگ و خانواده بهجاي محصولات تك نفره باعث ميشود پلاستيك و بستهبندي كمتري اشغال شود، افزود: برای مثال، ظرف يك عدد شامپوي خانواده حجم پلاستيك كمتري نسبت به پنج عدد شامپوي تك نفره دارد يا خودداري از دريافت پلاستيك در هنگام خريد. رعايت كردن تكنيكهاي اين چنيني تبديل به عادت روزمره ميشود و به مرور زمان حساسيت فرد را در خصوص ديگر مسائل محيط زيستي بالا میبرد تا جايي كه افراد خود بهدنبال ارتقاي دانش و روشهاي حفاظت از محيط زيست میروند. از این رو جايگزيني دستگاه تصفيه آب خانگي در منازل بهجاي خرید آب معدني بطري، خودداري از استفاده ني پلاستيكي، ليوان، سفره و ظروف يكبار مصرف، استفاده از چاي پاكتي به جاي تيبگ، برنامهريزي قبلي براي خريد از بازار و همراه داشتن ظرف مخصوص مواد مورد نياز از ديگر تكنيكهاي بيشماري هستند كه بایستی با آموزش آنها به افراد، توليد بيرويه پسماند خشك را در كره زمين كاهش داد.
مسوول کمیته پسماند انجمن نبض زمین استان بوشهر در خصوص منشا تولید پسماندها توضیح داد: مسالهای که کمتر به آن اهمیت داده میشود، شناسایی منشائی است که زبالهها از آن وارد دریا میشوند! ما چهار منشا مهم تولید زباله داریم که اولین آن -که کوچکترین نیز هست- جامعه محلی است که البته به دلیل اینکه شهر محل زندگی آنها است در آلوده کردن آن کمترین نقش را دارند و سعی در رعایت بهداشت شهر دارند. منشا دوم، مسافران و گردشگران هستند که معمولا مناطق بکر و دوردست را انتخاب میکنند که اصول گردشگری مبنی بر این است که افراد در طبیعت کمتر به تولید زباله مبادرت کنند، خوراکیهای با حجم کم و با کالری بالا با خود حمل کنند که پس از استفاده زبالههای تولید شده را با خود حمل کنند و آن را به شهر برگردانند و مانع از آلوده شدن محیط شوند.
وی ادامه داد: منشأ سوم هم زبالههایی است که با سیلابها و رودخانهها وارد دریا میشود که از مناطق بالادست وارد رودخانهها شدهاند که حجم وسیعی از آنها در زمان اندکی در اثر بارندگیهای شدید به یکباره وارد دریا میشود و آلودگی محیطی ایجاد میکنند. بنابراین ضرورت دارد که به مناطق بالادستی آموزش داده شود که در رودخانهها زباله نریزند؛ چون ورود این زبالهها به دریا موجب آلودگی دریا میشود و نه تنها سلامت آبزیان و زیستبوم دریا را تهدید میکند؛ بلکه سلامت انسان را نیز تهدید میکند. منشا چهارم هم انتقال پسماندها از ساحلی به ساحل دیگر است که چند مدت پیش توده بسیار بزرگی از پسماندها (پسماند خشک، پلاستیک و...) در ساحل عسلویه رویت شد که این زبالهها در ساحل نایبند از سوی مسافران و گردشگران رها شده بودند و در اثر باد و توفان به ساحل عسلویه منتقل شده بود و به زیستگاههای دریایی آسیب زد.
پرویزی در پایان با بیان اینکه بیشترین پسماندی که در سواحل دریا رها میشود، شامل فیلتر سیگار، در بطری نوشیدنیها و پوشک بچه میشود که هر کدام آسیبهای خاص خود را دارد، یادآور شد: البته در این زمینه از سوی متولیان امر فرهنگسازی صورت نگرفته است؛ برای مثال، برای جمعآوری ته سیگار هیچوقت در کشور بهصورت علنی اقدام نمیشود چون اگر ظروف جمعآوری سیگار از سوی شهرداری میان شهروندان تقسیم شود بر مصرف بیرویه سیگار در جامعه تلقی میشود ولی نباید با این روشها خودمان را فریب بدهیم چون سیگار در همه جوامع مصرف میشود و تجارت بزرگی است پس باید ظروف جمعآوری آن را در جامعه تقسیم کنیم. بدین شکل میتوانیم افراد سیگاری را به نریختن فیلتر سیگارشان در سواحل و سطح شهر تشویق کنیم. بنابراین ضرورت دارد که سطلهای زباله و ظروف مخصوص جمعآوری فیلتر سیگار در جایی قرار بگیرد که دیده شود و افراد ملزم به رعایت نکات بهداشتی شوند.