داود علیزاده
«شک» یکی از
مخربترین عاملها در رابطه عاشقانه یا زندگی زناشویی بهشمار میرود. هر چند به
عقیده روانشناسان، این حس در زندگی همه وجود دارد؛ اما زمانی که از حد میگذرد
تبدیل به بیماری و پدید آمدن مشکلات عدیدهای برای طرفین میشود. بنابراین باید
پیش از اینکه این موضوع برای آنها دردسرآفرین شود، به درمان آن بپردازند.
در درمان شک
نخست باید ریشهیابی شود که چه عواملی در یک رابطه یا زندگی موجب پدید آمدن «شک»
شدهاند؟! چراکه با جستوجوی این علتهاست که میتوان به منشا آن پی برد؛ اینکه شک
درست بوده یا خیر! عموما شک در رابطههایی شکل میگیرد که یکی از طرفین علاقه
شدیدی به طرف دیگر دارد اما آنگونه که باید دانسته و مورد توجه واقع نمیشود و از
این رو، دائم بیم از دست دادن شخص موردعلاقهاش را دارد؛ بهخصوص در روابطی که
افرادی اعم از والدین، دوست، دوست اجتماعی و ... اجازه دخالت و اظهار نظر داشته
باشند، شک بیشتر خود را نشان میدهد.
طبیعی است در
این حالت فرد شکاک نیاز به تضمین دارد؛ چراکه کوچکترین رفتار یا گفتار تند و بیاحساس
او را به سمت و سوی شک و تردید بیشتری نسبت به فرد مقابلش سوق میدهد و کمکم
تلقینها و توهمهای بیاساس در ذهنش متبلور میشود و از او شخصی بدبین و بیمار میسازد؛
او چنان در شک غوطهور میشود که حتی خودش هم در رویارویی با خودش واهمه دارد.
در این حالت
تنها کسانی که میتوانند فرد را نجات دهند، شریک زندگی او و روانپزشک است که فرد
موردعلاقه او با درک و صبوری و ترک رفتارهای تحریککننده شک به درمان و انسجام
رابطهشان کمک میکند و روانپزشک نیز با ریشهیابی عوامل شک، شخص را از تله شک و
بدگمانی میرهاند. بدیهی است امروز با پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن شبکههای
اجتماعی مرزها از روابط حذف شدهاند و افراد بهراحتی در این فضا با اشخاص مختلف و
غیر همجنس با عنوان دوست اجتماعی شروع به چت کردن و بیرون ریخت زندگی خود میکنند؛
عموما چون این اشخاص شناخت درستی از زندگی فرد ندارند، سنگ صبورهای خوبی برای
شنیدن دردنامههای یکطرفه فرد میشوند و وانمود میکنند که او را بسیار میفهمند
و شخصیتش را کامل و بینقص میدانند و تا بدانجا که به حریم خصوصی او راه مییابند
سپس به خود اجازه دخالت در زندگی زناشویی یا رابطه احساسی او میدهند که این دخالتها
سرمنشا شکلگیری شک در وجود طرف مقابل فرد میشود و بحث و جنجال در این رابطه
حضوری پررنگ مییابد و چه بسیار روابط سستی که در اثر همین دخالتها به پایان میرسد
و چه زندگیهایی که بهواسطه همین دوستان اجتماعی به خیانت کشیده میشود.
متاسفانه در
جامعه ایرانی نیز امروز شک به یک معضل در روابط احساسی بدل شده است که افراد میتوانند
با خودباوری و اعتمادبهنفس از آن فاصله بگیرند و رابطه خود را از فراکنیهای
بیهوده و بدگمانیهای بیاساس برهانند و با درک طرف مقابل به قوام رابطه خود
بیفزایند. در این صورت است که شک ریشهکن میشود و دوباره احترام و اعتماد به آن
رابطه برمیگردد.
یک روانشناس
در خصوص مهمترین عوامل شک در یک رابطه به بامداد جنوب گفت: از مهمترین عوامل شک
وجود طرحوارههای ناسازگار یکی از طرفین و یا هر دو آنهاست که ممکن است با دیدن
رفتارهایی که دو طرف آگاهانه و یا ناخودآگاه بر آن حساسیت داشته و باعث عملکرد
چرخه نادرست طرحواره میشود، شک ایجاد شود و همچنین نبود صمیمیت میان زوجین و صحبت
کردن با یکدیگر برای کاهش یا حل عوامل شک برانگیز میتواند اثرگذار باشد. ضمن این
ممکن است گاه سوءاستفاده تعمدی از نقاط ضعف همسر برای برتری رفتاری عاطفی نیز موثر
ظاهر شود.
شبنم میرزاییوند
در ادامه درباره نقش فضای مجازی در شکلگیری شک در روابط عاشقانه یا زندگی زناشویی
توضیح داد: فضای مجازی بهعنوان یک ابزار دوسویه میتواند در بهبود و یا تخریب روابط زوجین
نقش بسزایی داشته باشد؛ چراکه یکی از مولفههای انکارناپذیر جامعه امروزی فضای
مجازی و گرایش افراد به سمت آن است. بنابراین اینجاست که میزان کیفیت روابط زناشویی
خود را نشان میدهد؛
چراکه اگر این رابطه سست و سطحی بوده باشد فرد به دنبال فرد یا افرادی با ملاکهای
ذهنی شبیه و یا غیرشبیه به همسر (شریک) خود میگردد و با کوچکترین عکسالعمل به سمت
وی گرایش پیدا میکند.
بنابراین شناخت نیازهای همسر از عوامل اساسی است.
وی با اشاره
به اینکه وقتی زوجین نیازهای خود را از نظر جسمی، جنسی، روانی، روحی، عاطفی بیان
نکنند قاعدتا همسر نمیتواند درک درستی از نیازهای خود و طرف مقابل داشته باشد،
تصریح کرد: در این صورت رابطه نامتعادل میشود و در این موارد مردان (اکثرا) تمایل
به همصحبتی با جنس مخالف دارند. بدیهی است زن بهدلیل تمایل به شنیده شدن و مرد
بهدلیل تمایل به دیده شدن (این اصل صرفا از لحاظ آماری درست است وگرنه هر فرد تیپ
و گروه شخصیتی منحصربهفرد دارند) ممکن است در صورت رعایت نکردن اصول دچار گسیختگی
رفتاری و در نتیجه صحبت مرتکب خیانت شوند. بنابراین زن یا مرد هر دو برای داشتن
رابطه سالم زناشویی موظف به تلاش برابر هستند.
این روانشناس
و نویسنده در ادامه با تاکید بر اینکه البته دوستان و افراد نزدیک خانواده بسیار
بسیار در افزایش و کاهش تنش و تصمیمگیری فرد تاثیرگذار هستند، گفت: بنابراین از
تمامی زوجین خواهش میکنم در صورت مواجهه با شک بلافاصله با مشاور و روانشناس صحبت
کنند و از در میان گذاشتن آن با افراد مذکور خودداری کنند و درگیر عوامل کاذب ذهنی
و فکری پوچ نشوند.
میرزاییوند
با تاکید بر اینکه شک از دسته اختلالاتی است که با سست شدن پایههای روابط شکل میگیرد، افزود: البته گاه خود شک از
عوامل سستی رابطه بهشمار میرود.
افراد شکاک گاهی چنان رفتارهای مخربی از خود نشان میدهند که فرد مقابل را از مراوده با خود
سرد، متنفر و خسته میکنند
و فضای لازم را برای خیانت فراهم میکنند.
وی در ادامه
در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه شک در چه مرحلهای قابل درمان است، توضیح داد: شک
از همان زمانی که فرد یا زوجین را از سبک زندگی سالم و عادی خارج کند و موجب
نشخوار فکری شود قابل پیگیری و بهبود است. زوجین برای رفع آن میتوانند به اصلاح
رفتارهای مخرب، درمان طرحوارههای ناسازگار، ایجاد صمیمیت، درک متقابل، بیان نیازها
بهطور واضح، پذیرش خود و تعهد به رفتارهای جبرانپذیر، داشتن عزت نفس و بخشش خود،
زیر نظر درمانگر ماهر اقدام کنند.
میرزاییوند
در پایان با بیان اینکه زندگی زناشویی دارای وجوه مختلفی است و در هر زندگی ممکن
است علامتهای خفیفی از شک و یا هر اختلال رفتاری دیگری دیده شود، یادآور شد: زندگی
زناشویی دوسویه، دوطرفه، برابر و پویاست. بنابراین زوجین در صورت بروز هر گونه
مشکل، ضعف و نقص بایستی فارغ از جنسیت، میزان قصور و جایگاه فردی و اجتماعی هر دو
نسبت به رفع و حل آن اقدام و تلاش کنند و طلاق، جدایی و خیانت را در مراتب بسیار
پایین قرار دهند.
به عقیده
روانشناسان، طبیعتا در همه افراد یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدمها نسبت به
هر چیزی که دوست دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی
است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترلگر و سوءظنآمیز، ترس از دستدادن
وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی
است و میخواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و
سوءظنآمیز آنها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست؛ بلکه این شک نسبت به خودشان
است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینهای است برای آنها تا خودشان را ببینند.
حال گاهی پیش
میآید که دچار شک به همسر شوید و دارای دلایلی هستید که شکتان درست است. در این
حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلتان راهحل مناسبی را پیدا کنید. اول از
همه باید شروع به جمعآوری اطلاعات کنید، مثلا اگر کسی به شما زنگ زد و از متعهد
نبودن شوهرتان خبر داد. نباید حرف او را حجت بدانید، بلکه خودتان باید شروع به تحقیق
کنید. مثلا شاید با یک یا دو بار چک کردن طرف مقابل (بدون اینکه خودش متوجه شود)
از حقیقت ماجرا با خبر شوید و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرتان
مطرح کنید و از او توضیح بخواهید و دو نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با مشاور یا
یک روانشناس موضوع را مطرح کنید؛ اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی
خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.
بنابراین هر
زمان متوجه شدید که شک شما اشتباه بوده است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد
باید روی خودتان کار کنید تا کاملا شک را فراموش کنید و تنها چیزی که میتواند شکها
و ناآرامیهای بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بیقید و شرط به یکدیگر است.
چون در این صورت رابطه دلپذیر میشود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی
باز میگردد؛ اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود
اعتراف کنید و از او معذرتخواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که
کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلا کمتر سوال کنید و... قدم سوم
در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.