bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۶۲۹
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۱۶ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۹
راضیه عقیلی‌مهر، روزنامه‌نگار و نویسنده «رد پا در شهر» در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
الهام بهروزی: رد پای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران را روزانه در گزارش‌ها، یادداشت‌ها، مقالات و گفت‌وگوهای نشریات مختلف می‌بینیم و می‌خوانیم؛ نوشته‌های که برخاسته از دغدغه‌مندی و مسوولیت‌پذیری نگارندگان آن است که نسبت به موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... با توجه به تجربیات، دانش و خرد خود بر کاغذ نقش می‌زنند تا به سهم خود گرهی از گره‌های کور جامعه کنونی را بگشایند یا بیدارگری کنند که کار از کجا می‌لنگد!

الهام بهروزی

رد پای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران را روزانه در گزارش‌ها، یادداشت‌ها، مقالات و گفت‌وگوهای نشریات مختلف می‌بینیم و می‌خوانیم؛ نوشته‌های که برخاسته از دغدغه‌مندی و مسوولیت‌پذیری نگارندگان آن است که نسبت به موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... با توجه به تجربیات، دانش و خرد خود بر کاغذ نقش می‌زنند تا به سهم خود گرهی از گره‌های کور جامعه کنونی را بگشایند یا بیدارگری کنند که کار از کجا می‌لنگد!

بی‌شک این نوشته‌ها در درون خود اطلاعات مفیدی را جای داده‌اند که به آگاهی‌های مخاطبان و بیدارگری جامعه می‌افزاید. افزون بر آن، این نوشته‌ها با گذر زمان به منبع و سندی برای بررسی پیشینه یک پدیده یا موضوع بدل می‌شوند. بنابراین اغلب روزنامه‌نگاران در ادامه فعالیتشان به‌منظور مستندسازی و ماندگاری نوشته‌های خود اقدام به گردآوری یادداشت‌ها، گفت‌وگوها و... در قالب کتاب می‌کنند که اتفاقا این آثار همیشه با استقبال کتابخوانان به‌ویژه پژوهشگران روبه‌رو می‌شوند.

راضیه عقیلی‌مهر، روزنامه‌نگار جوان بوشهری، اقدام به جمع‌آوری و انتشار یادداشت‌ها، گفت‌وگوها و گزارش‌های خود در قالب کتاب کرده است. «عقیلی‌مهر» متولد بوشهر و دانش‌آموخته رشته حقوق خصوصی در مقطع کارشناسی ارشد است. وی بیش از یک دهه و نیم است که در حوزه مطبوعات و روزنامه‌نگاری فعالیت می‌کند. عقیلی‌مهر فعالیت مطبوعاتی خود را از سال ۸۴ با هفته‌نامه «پیغام» آغاز کرد و از سال ۸۷ یادداشت‌هایش را در ستونی با عنوان «فانوس» در موضوعات اجتماعی و فرهنگی در این هفته‌نامه منتشر کرد. وی در سال ۸۸ مقام دوم بخش یادداشت و سرمقاله سومین جشنواره منطقه‌ای خلیج فارس را از آن خود کرد.

عقیلی‌مهر، در واپسین ماه‌های سال گذشته بخشی از یادداشت‌های منتشرشده خود را در کتابی با عنوان «فانوس و دریا» به‌همت انتشارات «نای‌بند» به مدیریت رضا معتمد منتشر کرد. همچنین وی به‌تازگی کتاب دوم خود را در حوزه‌ روزنامه‌نگاری با نام «رد پا در شهر» با همین ناشر، روانه بازار کرده است که در برگیرنده گزارش‌ها و گفت‌وگوهایی است که از یک دهه پیش به این‌سو در هفته‌نامه «پیغام» به‌چاپ رسانده است. افزون بر این دو اثر، عقیلی‌مهر سال گذشته نیز در حوزه حقوق، نخستین اثرش را با عنوان «ماهیت و کارایی قراردادهای بیع متقابل» به همت نشر نای‌بند راهی بازار کتاب کرده بود. این روزنامه‌نگار و نویسنده در حال حاضر چهارمین اثر خودش را که مجموعه‌ای است از داستان‌های کوتاهش، در دست چاپ دارد. با این روزنامه‌نگار و داستان‌نویس جوان بوشهری در خصوص انتشار تازه‌ترین اثرش و همچنین وضعیت روزنامه‌نگاری بوشهر به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌آید.

به‌نظر می‌رسد «رد پا در شهر» به‌نوعی رد پای شما به‌عنوان یک روزنامه‌نگار در جامعه است. چطور شد که به فکر این افتادید که این اثر را در قالب یک کتاب منتشر کنید؟

کتاب «ردپا در شهر» کتابی ۳۱۲ صفحه‌ای است که به قیمت ۴۰ هزار تومان از سوی انتشارات «نای‌بند» به چاپ رسیده است. این اثر مجموعه‌ای از گزارش‌ها و گفت‌وگوهای مطبوعاتی است با محوریت مسائل اجتماعی و فرهنگی که در طی چند سال فعالیت رسانه‌ای‌ام در هفته‌نامه «پیغام» به چاپ رسیده و اکنون بخشی از آن در قالب‌‌‌ کتاب در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

در مصاحبه‌ها و گزارش‌های چاپ شده در این کتاب، بیشتر چه موضوعاتی را مورد توجه قرار داده‌اید؟

این کتاب از دو بخش گزارش و گفت‌و‌گو تشکیل شده است. در بخش گزارش‌ها، مخاطب با برخی از انواع گزارش مواجه می‌شود. از جمله گزارش خبری که دربرگیرنده‌ رویدادها و نشست‌های فرهنگی و محافل ادبی است یا شامل گزارش نشست‌های هم‌اندیشی پیرامون مسائل و مشکلات شورای سوم شهر، شهرداری بندر بوشهر و دیگر کنفرانس‌های خبری است که در آن مسائل مهم استانی و مسائل شهر بوشهر مورد بحث قرار گرفته است. بخشی از گزارش‌های کتاب هم دربرگیرنده‌ گزارش‌های توصیفی و تحلیلی از جمله گزارش سفر و رویدادهای اجتماعی و فرهنگی مهم استان بوشهر است.

در پاسخ به اینکه چرا این موضوعات را بیشتر مورد توجه قرار داده‌ام، لازم است ابتدا اشاره کنم به اهمیت گزارش‌های مطبوعاتی؛ چراکه این گزارش‌ها از دل واقعیت‌ها و دغدغه‌هایی بیرون می‌آید که انعکاس آنها می‌تواند دردی از دردهای اجتماع را درمان کند. درواقع می‌توان گزارش را صدایی دانست از مردم که از قلم گزارش‌نویس منعکس می‌شود و شاید مجالی داشته باشد برای بهتر شنیده شدن. دلیل دیگر، علاقه‌ خودم به انعکاس موضوعات فرهنگی و اجتماعی بوده است و معتقدم این موضوعات عمیق‌ترین تا سطحی‌ترین خواسته‌‌های مردم را پوشش می‌دهد.

فکر می‌کنید تبدیل این گزارش‌ها به کتاب پیامد مثبتی هم برای شما و روزنامه‌نگاری در استان دارد؟

راستش به پیامدش چندان فکر نکرده‌ام. من مایل بودم بخشی از آثارم را که تجربه‌ سال‌ها فعالیت مطبوعاتی خودم بوده است، در قالب کتاب، نظم دهم؛ چراکه به‌طور کلی کتاب برای من از احترام و ارزش زیادی برخوردار است. با این دیدگاه که دربرگیرنده‌ اندیشه‌ای است که مکتوب شده است و البته می‌تواند بهترین هدیه از طرف من به دوستانم و علاقه‌مندان به مباحث اجتماعی و فرهنگی باشد.

همچنین اعتقاد دارم که این کتاب با همه کمی‌ها و کاستی‌هایش می‌تواند به‌سهم و توان خود الگویی باشد برای عزیزان علاقه‌مندی که در ابتدای مسیر عرصه‌ روزنامه‌نگاری قرار دارند یا محققانی که مایل هستند بدانند که حدود یک دهه‌ پیش استان بوشهر با چه تصمیمات و رویدادها و مسائلی مواجه بوده است. در این کتاب تنها واژه‌ها قطار نشده‌اند تا کاغذی را سیاه و باطل کنند. این کتاب درواقع انعکاس تجارب چندساله‌ یک روزنامه‌نگار جوان بوشهری است و بیانگر مهم‌ترین رویدادهای اجتماعی مردم استان بوشهر است.

شما اولین اثری که در حوزه مطبوعات منتشر کردید، «فانوس و دریا» نام داشت که یادداشت‌های شما را دربرمی‌گیرد. در این یادداشت‌ها چه موضوعاتی را مورد پردازش قرار دادید؟

کتاب «فانوس و دریا» گزیده‌ای از مجموعه یادداشت‌هایم در حوزه مسائل فرهنگی، اجتماعی است و در آن دیدگاه‌هایم را در مورد این مسائل مطرح کرده‌ام.

عموما چه مباحثی را برای نوشتن در رسانه‌ها انتخاب می‌کنید؟

علاقه و توجه‌ام بیشتر به موضوعات فرهنگی و اجتماعی است. چند سالی هم دبیر صفحه اجتماعی هفته‌نامه «پیغام» بودم و همین موضوع هم باعث می‌شد توجه و گرایشم به این سو روانه شود. از جهتی دیگر مباحث فرهنگی و اجتماعی موضوعاتی است که بنیاد و اساس زندگی اجتماعی و فردی را دربرمی‌گیرد.

روزنامه‌نگاران زن در مقایسه با روزنامه‌نگاران مرد اغلب از روحیه لطیف‌تری برخوردارند که این ویژگی ممکن است بر پردازش سوژه‌های انتخابی‌شان اثر بگذارد. آیا برای شما پیش آمده که در گزارشی احساسات و عواطف‌تان غالب شود؟ برای کنترل آن چ‌کار کرده‌اید تا در نهایت بتوانید یک گزارش منطقی بنویسید؟

ببینید عاطفه‌ انسانی، در روند سوژه‌یابی و نوع اطلاع‌رسانی روزنامه‌نگاران زن و مرد، تاثیر‌گذار است؛ چراکه این، حسی مشترک در همه‌ انسان‌ها است که البته درجه‌ بروز آن بستگی به عوامل متعددی از جمله شیوه‌ تربیتی، جامعه و موقعیت پیش رو دارد و می‌تواند انگیزه‌ شروع پیگیرانه‌ سوژه و پردازش آن شود. البته این حس مشترک نباید به‌نحوی از کنترل و مدیریت ذهنی گزارشگر خارج شود. به‌نحوی که به‌جای دنبال کردن حقیقت و بیان واقعیت‌ها مسیر نامربوطی را طی کند که نه تنها تاثیرگذار نیست بلکه مشکل‌ساز هم است.

تجربه نشان داده که زنان روزنامه‌نگار با بهره‌گیری از توانمندی‌های عاطفی و ویژگی‌های ذاتی‌شان در بیان جزئیات وقایع، بهتر عمل می‌کنند. برای من نیز به‌عنوان یک روزنامه‌نگار، همواره این موقعیت ایجاد شده که عاطفه‌ انسانی‌ام با وقوع جریانی متأثر شود و همین، برای خلق یادداشت‌ها، گزارش‌ها و مصاحبه‌هایی انگیزه و شوری در ذهنم ایجاد کند و موجب شود که موضوع یا واقعه‌ مورد نظر، به‌درستی به آگاهی جامعه و مسوولان مرتبط برسد و همچنین با‌‌ بهره‌مندی از استعداد جزئی‌نگری ذاتی (که در همه‌ زنان نیز نهادینه شده است)، حقایق را بهتر و کامل‌تر بیان کنم.

آیا با دخالت نظر شخصی نگارنده در پردازش سوژه‌ها موافق هستید، چرا؟

این دخالت بستگی به نوع اطلاع‌رسانی فرد رسانه‌ای دارد. روزنامه‌نگار حرفه‌ای می‌داند که برای پردازش سوژه‌اش باید بهترین روش ممکن را برای تنویر افکار عمومی انتخاب کند. او می‌تواند در قالب خبر یادداشت و سرمقاله، گزارش و مصاحبه به بیان وقایع و طرح و بسط سوژه‌اش بپردازد. طبیعی است که روزنامه‌نگار در یادداشت‌نویسی بیشتر امکان طرح دیدگاه‌های شخصی را دارد و در خبر و گزارش کمتر. البته در گزارش و بیشتر در گزارش‌های تحلیلی و توصیفی هم فضا برای میدان‌داری روزنامه‌نگار برای بیان واقعیت و معضلات فراهم است. با این‌حال در هر شرایطی نگاه بی‌طرفانه باید بر نوشته‌های روزنامه‌نگار حاکم باشد.

در آستانه روز خبرنگار قرار داریم، مهم‌ترین چالش‌هایی که در این سال‌ها در عرصه خبرنگاری با آن روبه‌رو بودید، کدام بوده است؟

مهم‌ترین چالش یک خبرنگار تزلزل جایگاه شغلی او است. خبرنگاری شغل دائمی، مطمئن و آینده‌داری نیست که با آن بتوان هم علایق روزنامه‌نگاری را دنبال کرد و هم در آن معیشت فرد تامین شود. بلکه باید به آن، در شرایط فعلی و در استان بوشهر، به‌عنوان شغل دوم و سوم نگاه کرد. مطلع هستید که نشریات چاپی و البته رسانه‌های دیجیتال امروزه با معضلات زیادی دست به گریبان هستند که مهم‌ترین و اصلی‌ترین آن مشکلات مالی است. وقتی محل درآمدزایی مطمئن و کافی نباشد، به‌دنبال آن، مدیران و دست‌اندرکاران این رسانه‌ها قادر نخواهند بود افراد حرفه‌ای و باانگیزه را جذب کنند یا افراد بااستعدادی را آموزش دهند و به‌کار گیرند. متاسفانه در حال حاضر، اکثر نشریات مکتوب استان بوشهر‌ نظم چاپشان مختل شده و نفس‌شان به آگهی و رپرتاژهای دولتی بند است که گهگاه به دادشان برسد تا چرخ رسانه را بچرخاند. برخی از این نشریات بیش از دو دهه سابقه‌ فعالیت در حوزه فرهنگ و رسانه استان دارند و خدمات بسیار ارزشمندی در اشاعه‌ فرهنگ و ادب ارائه کرده‌اند. جای گله‌مندی است که این گونه در تنگنا باشند.

فکر می‌کنید انتشار نشریات، نظیر روزنامه‌ها و هفته‌نامه‌ها و ... چقدر می‌تواند در تبیین مسائل مختلف و روشنگری جامعه ایفای نقش کند؟

فرهنگ، لازمه‌ تداوم و پیشرفت جوامع بشری است و مسائل دیگر، تحت تاثیر فرهنگ قرار می‌گیرند. مطبوعات مکتوب یکی از ابزارهای اشاعه‌ فرهنگ و روشنگری در جامعه‌ هستند. حتی در جامعه‌ امروز که رسانه‌های دیجیتالی حاکمیت گسترده‌تری دارند. .

جایگاه نشریات بوشهر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مایلم برای بررسی این جایگاه از معیار قیاس و ارزش‌گذاری استفاده کنم. ارزش نشریات هر استان از جمله استان بوشهر در مقایسه با نشریات سراسری بیشتر است؛ چراکه نشریات استانی، با توجه به ماهیت کارکردشان که محدود به استان متبوع‌شان است، با تسلط، اشراف، گستره و جزئیات بیشتری می‌توانند به موضوعات ورود کنند و همچنین به موضوعاتی بپردازند که رسانه‌های سراسری هرگز فرصت پرداختن به آن را پیدا نمی‌کنند. در واقع رسالت اصلی مطبوعات محلی، حفظ و اشاعه میراث فرهنگی و معنوی مناطق مختلف کشور و پاسداری از خرده فرهنگ‌هاست‌. از این نظر اهمیت مطبوعات محلی اگر از مطبوعات سراسری بیشتر نباشد، کمتر هم نیست‌.

بسیاری از مطبوعات بوشهر هم در طول سال‌های انتشارشان از انجام این رسالت کوتاهی نکرده‌اند اما مشکلی که در حال حاضر با آن مواجه‌ایم، ضعف و سستی در اعمال این رسالت مهم و باارزش در بین اغلب نشریات استان بوشهر است که به‌دلایل متعددی چون کمبود منابع مالی، بی‌ثباتی و نبود امنیت در بیان اطلاعات و آزادی بیان، کمبود نیروی کارآمد، دلسوز و علاقه‌مند به‌وجود آمده است.

از دید شما مطالعه چقدر می‌تواند بر کیفیت کار یک روزنامه‌نگار تاثیر بگذارد؟

برای حرفه‌ای شدن در روزنامه‌نگاری باید مطالعه‌ی مستمر داشت. این مطالعه باید به نوع علاقه و زمینه‌ فعالیت روزنامه‌نگار مرتبط باشد. برای مثال، خبرنگاری که در حوزه‌ هنر فعالیت می‌کند، باید مرتبط با حوزه‌ فعالیتش، مطالعات کافی داشته باشد تا عمیق و حرفه‌ای به موضوع بپردازد

بیشتر چه منابعی را برای ارتقای شغلی و سواد روزنامه‌نگاران توصیه می‌کنید؟

من منبع خاصی را معرفی نمی‌کنم که انتخاب عزیزان مخاطب و علاقه‌مندان این حوزه را محدود کنم. پاره‌ای منابع آموزشی هستند که متناسب با به‌روز شدن استانداردهای روزنامه‌نگاری تغییر می‌کنند و با جست‌وجو و پیگیری، قابل دسترسی و استفاده هستند و یک‌سری منابع هم هست که در واقع همان گزارش‌ها و یادداشت‌های روزانه رسانه‌ها است که نویسندگان آنها روزنامه‌نگاران باتجربه و سرشناس‌ هستند و می‌توانند منبع آموزشی خوبی برای غنای کار روزنامه‌نگاران جوان‌تر باشند.

به‌عنوان یک روزنامه‌نگار چقدر خلأ سواد رسانه‌ای را در جامعه پیرامونی خود احساس می‌کنید؟

داشتن سواد رسانه‌ای یعنی داشتن قدرت تشخیص و بهره‌مندی از روحیه‌ای تحلیل‌گر نسبت به واقعیات و موضوعات و مسائل پیرامونی جامعه. این روحیه به‌عنوان اصلی‌ترین ابزار حرفه‌ روزنامه‌نگاری محسوب می‌شود. از سوی دیگر، داشتن و پرورش این سواد برای مخاطبان نیز لازم است از این نظر که هر خبری را باور نکنند و در فضای مجازی نشر ندهند. این روحیه ابتدا باید در قلم‌به‌دستان و فعالان عرصه‌ مطبوعات و دیگر رسانه‌ها تقویت شود؛ زیرا آنان در شمار نخبگان هستند و باید از درجه‌ اطلاعاتی بالاتری بهره‌مند باشند و با بهره‌مندی از این سواد، اطلاعات درست را به توده‌های مردمی انتقال دهند و به عبارتی، به تنویر افکار عمومی بپردازند. این خلأ همچنان وجود دارد. نه از این جهت که نخبه‌ رسانه‌ای نداریم؛ بیشتر از این نظر که این نخبگان قادر نبوده‌اند چنان‌که باید اعتماد مخاطبان عامه را جلب کنند و ابتکار عمل را در حوزه اطلاع‌رسانی درست و شفاف به‌دست بگیرند.

سخن پایانی؟

ممنونم از شما که فرصت این گفت‌وگو را فراهم کردید. آرزوی تندرستی و سلامتی دارم برای همه و به امید روزی که سرانه مطالعه در کشور ایران به بالاترین حد ممکن برسد و این روحیه در ما تقویت شود که حداقل ماهی یک کتاب بخوانیم.


نام:
ایمیل:
* نظر: