امروزه سرعت شتابان شهرنشینی در ایران و افزایش جمعیت شهرها و تبدیل سریع روستاها به بخشها و بخشها به شهرها، نشان از وجود عزمی جدی جهت تسریع روند شهرنشینی در ایران دارد. تا همین بیست سال قبل تعدادی از شهرهای کنونی استان بوشهر، روستا و یا بخشهای کوچکی بودند که امروز در قامت شهر، دارای شورای اسلامی شهر و شهرداری هستند اما سوال اینجاست که برای مدیریت این شهرها چه منابع مالی در اختیار مدیران شهری وجود دارد؟
کارشناسان بر دو نکته در این رابطه تاکید دارند: الف: مدیریت کردن شهرها امری «ارزان» نیست، ب: شهرها را دیگر نمیتوان با «هزینه نکردن» مدیریت کرد. شهروندان توقعاتشان فراتر از گذشته است و بهراحتی میتوانند دست به مهاجرت به شهری دیگر بزنند اما در این شرایط پیچیده اقتصادی در کشور و جهان، منابع مالی مورد نیاز برای مدیریت شهرها را از کجا باید تامین کرد؟
در کشور ما شهرداریها دو راه کلی برای درآمدزایی دارند. اول، درآمدهای خودشان براساس کدها و سرفصلهای درآمدی است که از طرف شوراهای اسلامی شهرها مشخص میشوند. راه دوم هم، اعتبارات ملی است که در قالب بودجههای استانی و یا ارزش افزوده به شهرداریها براساس اولویتبندی پروژهها تخصیص داده میشود.
در گفتوگو با مدیران شهرداری و اعضای شورای اسلامی شهرهای کشور، همه بر پایین بودن درآمدهای شهرداریها تاکید دارند. این کاهش درآمد دلایل متعددی دارد که بررسی دلایل آن را به وقتی دیگر موکول میکنیم. از سوی دیگر نیز اعتبارات استانی با همه تلاشی که دولت محترم در توجه به شهرها بهخصوص شهرهای در حال رشد دارد، باز هم نمیتواند بار سنگین شهرها را سبک کند. البته این شرایط باید تمرینی برای استقلال مدیریت درآمدی شهرها باشد. پس چه باید کرد؟
اگر در وضعیت شهرهایی که در امر مدیریت شهریشان موفقیت نسبی کسب کردند تاملی کنیم، یک شاخصه خوب پررنگ و برجسته است و آن بهرهگرفتن از توان و حضور «سرمایهگذاران» است.
بیشک فراهم کردن عرصه جهت تسهیل حضور سرمایهگذاران بومی، ملی و فراملی کمک شایانی جهت گشایش امور شهرها و توسعه و انبساط منطقی آنهاست. سرمایهگذاران با خود، هم سرمایه میآورند، هم تجربه جدید و هم فرصتهای اشتغال برای جوانان شهرها.
البته این را باید اذعان کرد که جذب سرمایهگذاران کار آسان و راحتی نیست اما وقتی شما میبینید که شهرهایی با امکانات و زیرساختهایی اندک در این مهم موفق بودهاند، نشان میدهد که میشود طلسم نبود سرمایهگذار قوی را در شهرهای استان شکست که این نیازمند داشتن یک افق توسعه واقعی، راهاندازی یک ستاد سرمایهگذاری در شهرداریها جهت شناسایی منطقی و کارشناسانه فرصتهای سرمایهگذاری و همچنین همکاری جدی شوراهای اسلامی شهرها است. خوشبختانه در استان ستاد سرمایهگذاری وجود دارد که در این راه میتواند یاریرسان و مشورتدهنده شهرها باشد. در حال حاضر در کشور و منطقه سرمایهگذاران بسیاری وجود دارند که بهدنبال شهری هستند که قوانین سرمایهگذاریاش شفاف و ساده باشد. بروکراسی و مراحل پیچیده اداری و وضع قوانین پیچیده، از جمله مواردی ست که سرمایهگذاران را دلسرد کرده و به استان و منطقهای دیگر فراری میدهد.
درباره ظرفیتهای فوقالعاده سرمایهگذاری در وقتی دیگر مطالبی را عرض خواهیم کرد.