bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۳۲۳۸
تاریخ انتشار: ۳۸ : ۱۹ - ۲۹ دی ۱۳۹۷
نگارنده کتاب «تاریخ شفاهی بازار بوشهر» در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
ایرانی‌ها برخلاف غربی‌ها، مردمی متکی به فرهنگ و ارتباطات شفاهی هستند؛ یعنی این‌که بیشتر بخوانند و بنویسند، می‌گویند و می‌شنوند و اگر دقت کرده باشید در بسیاری از موارد برای نشان دادن اعتبار گفته‌های خود می‌گویند: «شنیده‌ایم» و نمی‌گویند که «خوانده‌ایم».
ما در تاریخ‌نگاری متکی به ذوق بودیم تا سند!بامداد جنوب - الهام بهروزی:
ایرانی‌ها برخلاف غربی‌ها، مردمی متکی به فرهنگ و ارتباطات شفاهی هستند؛ یعنی این‌که بیشتر بخوانند و بنویسند، می‌گویند و می‌شنوند و اگر دقت کرده باشید در بسیاری از موارد برای نشان دادن اعتبار گفته‌های خود می‌گویند: «شنیده‌ایم» و نمی‌گویند که «خوانده‌ایم». از این‌رو، ما امروز در امر مستندسازی با چالشی جدی‌ روبه‌رو هستیم؛ چراکه تمدن و هویت فرهنگی اجتماعی ایران از دیرباز مبتنی بر فرهنگ شفاهی بوده است و ما برای کمترین رویداد یا حوزه‌ای اسناد و مکتوبات کافی را در اختیار داریم؛ این موضوع موجب شده که در حوزه تاریخ‌نگاری و مستندسازی با مشکل مواجه باشیم و ناچار برای تفحص و واکاوی یک سوژه پناه بیاوریم به شخصیت‌ها و تحقیقات میدانی و چهره‌به‌چهره! 

«تاریخ شفاهی بازار بوشهر» اثری از سیامک برازجانی، شاعر و نویسنده بوشهری است که به‌تازگی در هزار نسخه به همت انتشارات «پاتیزه» راهی بازار نشر شده است. این اثر جلد نخست مجموعه‌ای عظیم در حوزه فرهنگ و تاریخ شفاهی بازار و اصناف بوشهر را تشکیل می‌دهد که در گفت‌وگو با مرحوم حاج غلامعلی نبوی و خاطرات وی گردآوری شده است. برازجانی در این اثر کوشیده تاریخ شفاهی بازار بوشهر را که از دوره قاچار تا نیمه دوم پهلوی در مناسبات اقتصادی کلان کشور سهم بسزایی داشته است، به تصویر بکشد؛ هرچند این کتاب حاوی اطلاعات جدید و تازه‌ای در این حوزه است اما در زمینه مستندنگاری ضعف دارد و اسناد کافی برای مکتوب کردن بسیاری از اتفاقاتی که در این کتاب بدان پرداخته شده، جمع‌آوری و لحاظ نشده است. البته برازجانی در جلد دوم این مجموعه سعی کرده با گردآوری اسناد کافی آن را به‌عنوان مرجعی معتبر برای پژوهش در حوزه بازار و اصناف بوشهر بدل کند.

«تاریخ شفاهی بازار بوشهر» باید عمیق‌تر پرداخته شود 
یک کارشناس حوزه تاریخ‌نگاری شفاهی در خصوص پیشینه تاریخ شفاهی در ایران به بامداد جنوب گفت: تاریخ‌نگاری امروزه دارای شعبات، حوزه‌ها و روش‌های متفاوتی است. یکی از شیوه‌های تاریخ‌نگاری که چند دهه‌ای است باب شده و از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است، تاریخ شفاهی است، تاریخی که شاید نخستین بهره‌بردار آن را باید ابومنصور عبدالرزاق توسی دانست که با ضبط و ثبت تاریخ شفاهی دهقانان خراسانی بخش بزرگی از اساطیر ایرانی را در قالب شاهنامه منثور خود برای فردوسی بزرگ بر جای گذاشت تا او آن را منظوم کند.
کریم جعفری در ادامه با بیان این‌که تاریخی شفاهی، علاوه بر خاطرات است، افزود: یک وقتی شما خاطره می‌گویید و ثبت می‌شود، یک وقتی نه، یک نفر مطلع و آگاه در کنار خاطرات زندگی خود به بخش‌های مهمی از حوادثی که پیرامونش روی داده پرداخته و تلاش دارد تا بخش‌های ناگفته‌ای را که تاکنون مستندنگاری نشده‌اند، بیان کند، پس از بیان این مقوله با شواهد و مستنداتی که در دست است، تدوین و در نهایت تاریخ شفاهی مثلا «بازار بوشهر» رقم می‌خورد. امروزه روند تاریخ‌نگاری شفاهی در مراکز مختلفی در کشور در حال برگزاری است و کتاب‌های بسیاری در این زمینه منتشر شده‌اند، این بخش به لحاظ دقت و میزان بودجه هر یک از مراکز پژوهشی که وجود دارند، می‌تواند از عمق و گستردگی متفاوتی برخوردار باشد. همچنین میزان دانش و آگاهی پژوهشگر نسبت به تحولات، میزان دسترسی او به مستندات و سایر راویان این حوزه، مقدار وقتی که برای یک کار اختصاص داده و برای آن تلاش می‌کند، سطح دانش و هوش و حواس طرف مقابل و ... در بالابردن سطح یک نگاره از تاریخ شفاهی اهمیت دارد. در این مورد کافی است مثالی بزنم، کتابی را سوره مهر به‌نام «خاطرات عزت‌شاهی» عزت‌الله مطهری منتشر کرده است، این کتاب پس از انتشار بسیار با استقبال مواجه شد اما راوی، در یک مرکز پژوهشی دیگر هم حضور یافته بود و خاطرات خود را گفته بود ولی به همان دلایلی که در بالا برشمردم، مرکز دومی کارش موفقیت‌آمیز نبود. بنابراین یک تاریخ شفاهی را علاوه بر راوی، تدوین‌گر آن پربار می‌کند. 
وی در پایان در خصوص کتاب «تاریخ شفاهی بازار بوشهر» توضیح داد: در مورد این کتاب که به خاطرات مرحوم نبوی اختصاص دارد، اول باید تاکید کنم که گستردگی ایران، طول رویدادها، پیوند عمیق بازار با فرهنگ و اجتماع و به‌ویژه حوزه دین، در هم تنیدگی بازار با مسائل سیاسی و روز جهان ... باعث شده تا این حوزه در هر شهری از ایران اهمیت بسزایی داشته باشد و محتوای بسیار قابل توجهی جهت فعالیت در حوزه تاریخ‌نگاری را فراهم کند. سیامک برازجانی پیش از چاپ کتاب آن را برای مطالعه به من داد و هر آنچه را که در طول سال‌های گذشته تجربه کرده بودم، منتقل کردم و او هم تلاش کرد تا برخی را جبران کند، به‌ویژه با کوتاه کردن سوالات، اضافه کردن پانویس‌ها که البته باید بیشتر شوند، اضافه کردن برخی تصاویر جدید و قدیم... اما کاری که ان‌شاءالله در چاپ‌های بعدی باید انجام دهد و در چاپ اول به‌دلیل کهولت مرحوم نبوی و ناتوانی او در یادآوری برخی خاطرات محقق نشد، تکمیل کردن خاطرات بازار است. به این صورت که به سراغ سایر افراد فعال در این حوزه برود و جاهای مجهول این تاریخ‌نگاری را معلوم کند. به هر جهت «تاریخ‌ شفاهی شهر بوشهر» یا استان بوشهر می‌تواند بسیار عمیق‌تر و بهتر و بیشتر از آن چیزی باشد که ما امروز شاهد آن هستیم. متاسفانه به‌جای پرداختن به مسائل عمیق، برخی از مراکز موجود به مسائل پیش‌پا افتاده می‌پردازند و این در حالی است که بسیاری از این متعمران یکی پس از دیگری یک دنیا تاریخ را با خود می‌برند. 

بوشهر در فرهنگ عامه یک احمد وکیلیان کم دارد!
نویسنده کتاب «تاریخ شفاهی بازار بوشهر» هم در خصوص انگیزه‌اش از نوشتن این اثر به بامداد جنوب گفت: از آنجا که در اتاق اصناف استان بوشهر کار می‌کنم، متوجه شدم که در مورد تاریخ بازار هیچ قدمی برداشته نشده است؛ مثلا در خصوص تاریخ صنف شیرینی‌فروشی‌ها یا حتی تاریخ اصناف کمتر اثری به چاپ رسیده! این موضوع وقتی تلخ‌تر می‌شود که بدانیم هیچ اثری از 60 سال قبل در خصوص نحوه مدیریت بازار بوشهر در دسترس نیست؛ به‌گونه‌ای که بیش از سه ماه یک قطعه عکس از اولین رئیس اتاق اصناف بوشهر را جست‌وجو کردم اما نه عکس، نه اثری که نشان از نحوه گردش کار اتاق اصناف داشته باشد، پیدا نکردم. برای مثال، در صنف شیرینی‌فروشی‌ها اگر به قبل‌تر نگاه کنیم، باید بگویم که من نمی‌دانم شیرینی‌فروشی‌های بوشهر تحت تاثیر فرهنگ کدام قوم یا شهر نضج گرفته است. به‌هر حال بوشهر هم محل حضور هندی‌ها بوده و هم 17 کنسولگری در آن فعال بوده است. حتما خانواده کارکنان کنسولگری‌ها هم در بوشهر حضور داشته‌اند اما ما امروز نمی‌دانیم که آیا آداب غذایی و فرهنگی آنها در بوشهر باعث تغییراتی شده است یا خیر.! اینها باعث شد که شروع به نگارش تاریخ بازار بوشهر کنم.

سیامک برازجانی در خصوص جلد نخست این کتاب توضیح داد: جلد اول «تاریخ شفاهی بازار بوشهر» از دوران پهلوی دوم شروع می‌شود و تا انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا می‌کند. در این جلد با زنده‌یاد حاج غلامعلی نبوی که حافظه شگرف و اطلاعات وسیعی در مورد بازار و مناسبات تجاری، اقتصادی، سیاسی و ... شهر داشت، به گفت‌وگو نشستم. از بین خاطرات ریز و درشت نبوی می‌بینیم که بازار بر تمام روابط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شهر تاثیر داشته است. خب، یک جنبه ناپیدایی در تاریخ‌نویسی ما نیز در همین موضوع نهفته است. وقتی این خاطرات را می‌خوانیم برایمان یک سوال پیش می‌آید که در دوران مشروطه، تاثیری که بازار بر انقلاب مشروطه گذاشته از چه سنخی بوده است؟! ما از این مسائل به‌صورت جامع و کامل، غافل مانده‌ایم. در جلد اول این کتاب که حدود 180 صفحه حجم دارد، آقای نبوی بسیار همیاری کردند. از این‌رو، در تدوین بسیاری از مسائل مهم اقتصادی و اجتماعی بازار بوشهر در دهه 20 تا 50 از حافظه قوی ایشان سود جستم. بعضی مواقع هم به من سندهای مهمی را ارائه می‌کرد که نتیجه همه این مسائل یک فرهنگ تقریبا قابل اعتماد درباره تاریخ بازار و کسب و کار بوشهر را به‌وجود آورد.

وی در پاسخ به این پرسش مبتنی بر این‌که جلد دوم این مجموعه در خصوص چه موضوعی است، بیان کرد: جلد دوم «تاریخ شفاهی بازار بوشهر» که در حال حاضر در دست آماده ‌شدن است، به تاریخ ایجاد سندیکاهای صنفی در دوران پهلوی دوم باز می‌گردد. در این کار سعی کرده‌ام به تاریخ ایجاد اتاق اصناف بوشهر را به‌صورت مستند بپردازم. به همین دلیل جنبه روایی کمتری دارد و از دوره ۱۳۲۶ که اتحادیه‌های صنفی شکل می‌گیرد شروع شده و تا بهمن‌ماه سال 1357 ادامه می‌یابد. در تدوین این تاریخ نیز متاسفانه حتی یک برگ سند از سندیکاها و اتاق اصناف بوشهر وجود ندارد. به همین دلیل نمی‌دانیم که مسوولیت این اتحادیه‌ها برعهده چه کسانی بوده است؟!
برازجانی در ادامه با بیان این‌که برای مثال هیچ سندی از مهم‌ترین اتفاقات بازار مثل اعتصاب صنف نانوایان بوشهر و به زندان افتادن همه آنها در دی‌ماه سال ۴۳ وجود ندارد، تصریح کرد: برای نگارش تاریخ اتاق اصناف بوشهر در دوران پهلوی تا به امروز حدود ۵۰۰ برگ سند از بوشهر و سیستان و بلوچستان و کرمان مطالعه کردم. بیش از سی عنوان کتاب خواندم تا بتوانم چنین اثری را به نگارش درآورم. البته کتاب‌هایی که در این زمینه مطالعه کردم، بسیار متنوع بودند؛ از کتاب‌های دکترعباس میلانی شروع کردم تا زندگی لاجوردی‌ها و یادداشت‌های امیراسدالله علم. از این‌رو، جلد دوم این مجموعه هم از نظر صنفی قابل اعتنا است که امیدوارم ماه آینده آماده انتشار شود.

نویسنده کتاب «تاریخ شفاهی بازار بوشهر» با تاکید بر این‌که دو موضوع تاریخی دیگری هم است که قرار است به آنها بپردازم که یکی تاریخچه شیرینی‌فروشی در بوشهر و غارت گمرک بوشهر از شکر است و دیگری چگونگی ورود کازرونی‌ها به بازار بوشهر، گفت: باید برای آنها هم فکری کنم. یکی از مشکلات این‌گونه کارها (تاریخ‌نویسی شفاهی) این است که فرد مصاحبه‌شونده به‌صورت دقیق آشنایی چندانی با مطالعات تاریخی ندارد؛ به همین دلیل کتاب به یک کشکول تبدیل می‌شود و متد خاصی را دنبال نمی‌کند؛ یعنی نحوه انجام کار بیشتر به‌صورت ژورنالیستی پیش می‌رود تا مردم‌شناسانه و علمی. برای مثال، وقتی آقای نبوی در مورد دهه ۲۰ یا ۳۰ صحبت می‌کند، من مصاحبه کننده، دقیقا نمی‌دانم که شرایط اجتماعی و اقتصادی آن دوره در چه وضعیتی بوده است!!! این است که بن‌مای‌های علمی آن کم است. برعکس کارهایی که اساتید بزرگی مثل ماشاالله آجودانی یا عباس میلانی یا احمد کسروی انجام می‌دهند، سرشار از علم جامعه‌شناسی تاریخی است. دقیقا چیزی که در این کتاب وجود ندارد! متاسفانه این اثر از لحاظ تاریخ اقتصاد و جامعه‌شناسی تاریخی، صفحات خالی زیادی دارد. امیدوارم که در کتاب های بعدی این نقاط ضعف برطرف شود.

برازجانی با اشاره به این‌که هر روز که روی این نوع آثار کار می‌کنم حسرت می‌خورم که چرا بوشهر یک فرد بزرگ و مسلط مثل دکتر احمد وکیلیان نداشت که ما بتوانیم زیر‌نظر وی تاریخ مراودات اجتماعی و اقتصادی شهر بوشهر را تدوین کنیم، تاکید کرد: با وجود این نقطه ضعف، تمام تلاشم را به کار بستم تا کارها به شکل درست و صحیحی به‌دست مخاطب علاقه‌مند برسد. این بود که خاطرات زنده‌یاد نبوی بالغ بر ۴۶ بار ویرایش شد و زیر دست ده‌ها نفر رفت تا منتشر شد.
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر این‌که آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که در کنار تاریخ‌نویسی از وجود یک استاد جامعه‌شناسی بهره ببرید، تصریح کرد: خیلی دلم می‌خواهد که این اتفاق بیفتد. تلاش هم کرده‌ام اما آنچنان‌که باید و شاید، در بوشهر، شخصی را که شبیه استاد احمد وکیلیان باشد، پیدا نکردم.

برازجانی در پایان در پاسخ به این پرسش که چرا در کتاب‌ها و آثار عمومی با فقر سند مواجه هستیم، گفت: به‌نظر من یکی از دلایل این امر، این است که فرهنگ عمومی ما فرهنگ شعر است و ما از شعر توقع داریم که بسیاری از جنبه‌های تاریخی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دوران گذشته را در دل متن خود جای بدهد. متاسفانه اینجا یک غفلت تاریخی صورت می‌گیرد و آن هم بی‌توجهی نسبت به خود تاریخی است که در دل این متون شعری نهفته است. طبیعتا جامعه‌ای که با ذوق به سمت تاریخ‌نگاری پیش برود از اسناد جا می‌ماند! عمده کارهایی هم که در تاریخ ادبیات ما در زمینه مستند‌سازی و تاریخ‌نگاری انجام گرفته است، به دست غربی‌ها بوده؛ شاید این خود دلیلی باشد بر این مدعا که خودمان نتوانسته‌ایم سندی را تولید کنیم!

نام:
ایمیل:
* نظر: