داود علیزاده:
آدم زودباوری هستید یا دیرباور؟ اهمیتی دارد؟
بعضی افراد سادهاندیش هستند و زودباور... بهمحض شنیدن هر چیزی آن را باورمیکنند
و دسته دیگر، بهسادگی تن به پذیرش هر پدیدهای نمیدهند. بحث ارجحیت و تمایز
زودباور و دیرباوری نیست. حرف و حدیث مسائلی است که حتی سادهاندیشان نیز از پذیرش
آن به سادگی سر بازمیزنند؛ چه برسد به آدمهای دیرباور که برای باور هر چیز، هزار
و یک دلیل و نشانه طلب میکنند.
به نظر میرسد از میان همه پدیدهها، سه مساله
وجود دارد که باور آن برای هرکسی دشوار است. فارغ از زودباور و دیرباوری... مساله اول:
مرگ است. کسی که باخبر مرگ روبهرو میشود تا مدتی در موقعیت انکار و ناباوری دستوپا
میزند. همچون آهویی در دشت حیرت میدود؛ اما آخر شکار باور است. فرد در نهایت میپذیرد:
کسی که بوده، دیگر نیست؛ هرچند کسی نیست که با همه وجود باور داشته باشد که آنی
دیگر ممکن است که خودش نباشد.
مساله دوم: عشق یکطرفه برای عاشق است. پذیرش
اینکه احساس پر شروشور درونی عاشق، تنها در ذهن خودش وجود دارد. پذیرش اینکه
کلافگی حس جانفدایی تنها برای خودش تداعی میشود. پذیرش اینکه با همه داشتنها
باز از معشوقِمعشوق، گویی چیزی کم دارد. آنقدر دشوار است که شخص را تا مدتها سرگشته
و حیران میدواند. بارها این سوال به دیواره ذهنش کوبیده میشود، در سرش پژواک میشود
که به راستی:« گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟» هرچند شاید روزی فرا برسد که فرد
بپذیرد: کسی که نبوده، دیگر هم نخواهد بود. اینکه بپذیرد عشق نجوایی برانگیخته از
درون خویش است در خلأ جانفرسای تنهایی و نه پاسخی به سوالی پرسش نشده معشوق.
مساله سوم: اگر برای باور مرگ، گذشت زمان مفید
باشد. اگر برای درک عشق یکطرفه روزگار کمک کند؛ اما برای این مساله سوم پای زمان
لنگ است و گاه کمک روزگار بیثمر. مساله سوم، باور بلاهت و حماقت هر فرد نزد خودش
است. بیخود نبود که آقای سعدی هفت هشت قرن پیش، در باب بیستوهشتم گلستان گفته
بود: «گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد/ به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم!» به
معنای ساده یعنی؛ اگر حتی چیزی به نام عقل هم در جهان وجود نداشته باشد. بازهم کسی
نزد خودش فکر نمیکند که نادان است. اینکه بدانی که ندانی معمایی است که فرمول حل
آن برای هرکسی متفاوت است. نه ازآنجهت که دانستن و فهم دشوار باشد. بلکه بلاهت
آدمی بهمرور زمان آنقدر در غشای غرور و گاه بیخبری فرو میرود که تراش زنگار
ذهن و صیقل آن بهسادگی صورت نمیگیرد.
.................................................................................................................................................................................................................