bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۷۷۸
تاریخ انتشار: ۲۳ : ۲۲ - ۰۱ آذر ۱۳۹۹
مربیان ایرانی و اخلاقی که دیگر وجود ندارد؛
بامداد جنوب: حرکت عجیب و دور از انتظار محمود فکری پس از شکست تیمش در مقابل فولاد خوزستان، بار دیگر به ما ثابت که مربیان ایران اگر حتی یک جنتلمن هم باشند، خیلی زودتر از آنچه که فکرش را می‌کنیم، از کوره در خواهند رفت و کلماتی را بر زبان می‌آورند که بسیار زننده و توهین‌آمیز هستند. به‌راستی چرا مربیان ایران نمی‌توانند در مواقع حساس خود را کنترل کنند؟!

بامداد جنوب: 

حرکت عجیب و دور از انتظار محمود فکری پس از شکست تیمش در مقابل فولاد خوزستان، بار دیگر به ما ثابت که مربیان ایران اگر حتی یک جنتلمن هم باشند، خیلی زودتر از آنچه که فکرش را می‌کنیم، از کوره در خواهند رفت و کلماتی را بر زبان می‌آورند که بسیار زننده و توهین‌آمیز هستند. به‌راستی چرا مربیان ایران نمی‌توانند در مواقع حساس خود را کنترل کنند؟!

در فوتبال ایران، همیشه اتفاقات عجیب و غریب زیادی رخ می‌دهد حالا چه در زمین فوتبال باشد و چه در خارج از آن. به هرحال فوتبالدوستان ایران خودشان را با این مسائل وفق داده‌اند ولی با وجود این آنها حداقل از پیشکوستان و بازیکنان محبوب خود انتظار چنین مسائلی را ندارند. اما اتفاقی که روز جمعه در خوزستان رخ داد، ضربه زدن به باور خیلی از هواداران آبی‌های پایتخت بود. در حالی که بازی استقلال و فولاد خوزستان درگیری و تنش غیر معمولی را در جریان مسابقه به همراه نداشت اما در پایان بازی اتفاقی رخ داد که باعث تاثر و البته شرمندگی تمام جامعه فوتبال است. محمود فکری که بعد از پایان بازی شکست تیمش را گردن گرفت؛ اما قبل از حضور در نشست در برخورد با قاسمی‌نژاد بازیکن فولاد خوزستان به همان اندازه آرام و متین نبود و از الفاظ رکیکی استفاده کرد که می توان از آن‌ها به‌عنوان شرمساری بزرگ نام برد. شنیدن الفاظ رکیک از زبان نفر اول نیمکت استقلال که خود را مدعی اول قهرمانی می‌داند خیلی زود در فضای مجازی منتشر شد و بسیاری از جوانان آن را شنیدند و دیدند و حالا او قرار است الگوی آن‌ها هم باشد!

انتشار این فیلم که در کمتر از نیم‌ساعت در فضای مجازی به سرعت پخش شد حالا همه‌چیز را تحت تاثیر قرار داده و البته بسیاری را در شوک فرو برده که آیا این کلمات را محمود فکری به زبان آورده است؟ بیشتر از همه این هواداران استقلال بودند که از حرف‌های سرمربی محبوب خود متعجب مانده بودند. به هر حال فکری سال‌ها در استقلال بازی کرده و برای مدتی بازوبند کاپیتانی این تیم را روی دستش حس می‌کرد. علاوه بر این یکی از فوتبالیست‌های بدون حاشیه ایران بود که محبوب بسیاری از فوتبالدوستان کشورمان بود، اما حالا مشخص شده است که حرف و عمل فکری متفاوت است؛ او که از احترام و عدم توهین سخن می‌گفت حالا خودش در اولین بازی که شکست را تجربه کرد همه‌چیز را زیر پا گذاشت! در واقع احترام فقط زمان پیروزی است؛ نه شکست! به‌راستی چرا مربیان ایران در هنگام شکست نمی‌توانند روان خود کنترل کنند و کارهایی انجام می‌دهند که دور از شخصیت آنهاست؟

مربیان لیگ برتر به‌راحتی عصبانی می‌شوند. داور به سمت آن‌ها می‌آید و پس از تذکر به آن‌ها کارت زرد می‌دهد؛ اما کشمکش ادامه پیدا می‌کند. داور با کارت قرمز مربی را اخراج می‌کند اما مربی چنان دور خود می‌چرخد و نفس‌کش طلب می‌کند که گویا قرار است خیابان ببندد و قداره بکشد. طعنه‌آمیز اینکهبرخی از شاگردانش می‌آیند تا مربی را آرام کنند و گاهی دست جلوی دهان او می‌گذارندتا فحاشیها شنیده نشود. در واقع باید گفت در فوتبالی که قرار بود مربی، معلم باشد، در ورزشی که مربی قرار بود پدر باشد، شاگرد جلوی دهان مربی را نمی‌گیرد.

بحث امروز ما بحث اخلاق نیست، چراکه اگر حرف از اخلاق بزنیم آنقدر این واژه را دستمالی کرده‌اند که جز شعار چیزی باقی نمی‌ماند. مساله اصلی گزارش امروز ما این است که آیا فدراسوین فوتبال برایمربیان تست روانی می‌گذارد؟ آیا مشخص است که این مربیان از چه بیماری روحی رنج می‌برند؟ مگر غیر از این است که مربیگری در ایران یکی از رشته‌های پر از استرس محسوب می‌شود و حتی از مربیان تست قلبی می‌گیرند تا اگر دچار مشکلات قلبی بودند از حضور روی نیمکت و عواقب استرسدر امان بمانند؟ پس چرا هیچ تستی از سلامتروحی مربیان گرفته نمی‌شود؟ یعنی نمی‌شود یک مربی آن قدر دچار استرس و حملاات روحی شود که خداییناکرده سکته کند؟

زهره هراتیان، رئیسایفمارک در گفت‌وگو با رسانه طرفداری در این مورد گفته است: مربیگریدر ایران شغل بسیار سختی است و اگر می‌خواهید مربی که در ایران با مربی که در اروپا مشغول به‌کار است را مقایسه کنید، تفاوت‌هاییخواهید دید که باعث می‌شود شغل مربیگری در ایران به یکی از پراسترس‌ترینشغل‌های موجود در ایران تبدیل شود. آن هم با توجه به تصوری که همگان ار آن دارند. به هرحال مربیگریدر ایران یک شغل محسوب می‌شود و درآمدزاستو خیلی از مربیان متاسفانه به‌خاطر از دست‌ندادن این درآمد، مجبور به تن دادن به خیلی از خواسته‌ها هستند. برخی از مدیریت این استرس‌ها ذاتی است. ما مربیان بسیار خونسردی داریم که ذاتا اهل جنجال نیستند و خودشان را درگیر نمی‌کنند. ضمن اینکه شما وقتی مراحل مربیگری را می‌گذرانید تا به پرولایسنس برسید، در هر قسمت سیلابس مدیریت استرس را پشت سر می‌گذرانید. حداقل در AFC و UEFA هست و به همین دلیل ما MENTAL COACH را در اروپاداریم که مربیانی در این حوزه تربیت می‌شوند و برای کاهش استرسبازیکنان دوره می‌بینند.

هراتیاندر مورد اینکهروی سلامت روانی مربیان تست یا آزماشی انجام می‌شود یا نه نیز چنین گفت: فقط در صورتی که بیماری وجود داشته باشد که استرس به ایست قلبی منجر شود و سلامت مربی را به خطر بیاندازد تست گرفته می‌شود. وگرنه تستی که نشان دهد مربیان ممکن است در استرس و فشار روانی بالا دست به چه اقدامی بزنند، نه. چنین تستی وجود ندارد.

در پایان این گزارش باید گفت که گویا باشگاه‌های ایران فقط نام فرهنگی ورزشی را یدک می‌کشند و خبری از فرهنگ در آن‌ها نیست! این زشتی‌ها و استفاده از الفاظی که برخی از مربیان استفاده می‌کنند، در فوتبال ایران عادی‌تر از آن شده که توقع داشت مسوولان با آن برخورد کنند؛ اما بی‌بندوباری‌های کلامی خواه توسط فکری‌؛ خواه سرمربی و بازیکن تیم دیگر هیچ‌گاه نمی‌تواند برای جامعه قابل قبول باشد و نه تنها کمیته انضباطی بلکه مسوولان تیم‌ها هم باید با آن‌ها برخورد کنند. به این فکر می‌کنم که برخی از مربیان چگونه صلاحیت نشستن روی نیمکت را به‌عنوان مربی و معلم پیدا می‌کنند؟ این مربیان به شاگردانشان چه چیزی یاد می‌دهند؟


نام:
ایمیل:
* نظر: